"محمدرضا مرکزی"

مشخصات بلاگ
"محمدرضا مرکزی"

اقتصاد را از این نگاه بخوانید...

نویسندگان

۷ مطلب با موضوع «اقتصاد بین الملل» ثبت شده است

پنجشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۷، ۱۱:۰۳ ب.ظ

هائیتی

 

هائیتی کشوری است در جزیره هیسپانیولا در دریای کارائیب. پایتخت آن پورتو پرنس است. جمعیت این کشور ۹٫۷ میلیون نفر و زبان‌های رسمی آن فرانسوی و کریول هائیتی است. واحد پول آن گورد است. هائیتی نخستین کشوری بود در آمریکای لاتین و حوزه کارائیب به استقلال رسید و نخستین جمهوری در جهان است که رهبران آن سیاه‌پوست بودند. هائیتی تنها کشور مستقل در قاره آمریکا است که اکثریت جمعیت آن فرانسوی‌زبان‌اند. امروزه هائیتی با منابع ناچیز و جمعیت زیاد فقیرترین کشور نیمکره غربی است. خشونت‌های سیاسی نیز در این کشور بارها رخ داده و باعث بی‌ثباتی دولتی شده‌است.

نفت و استعمار

یکی از منابع اساسی تامین قدرت اقتصادی دولت ایالات متحده آمریکا ، نفت می باشد و هائیتی یکی از کشور هایی است که در لیست آمریکا برای غارت نفت قرار دارد و تفاوتش با دیگر کشور های مورد تجاوز و جنایات آمریکا این است که صدای مردم این کشور به گوش کسی نمی رسد. به گوش نرسیدن صدای مردم هائیتی تازگی ندارد ، شاید همه ی ما از استعمار هند، استعمار الجزایر ، استعمار آفریقا خبر داشته باشسم و برای هریک از آنها دول اروپایی یا آمریکایی را متهم کنیم امّا داستان استعمار هائیتی بسیار غریبانه است. داستان استعمار هائیتی به سده ۱۷ باز میگردد، زمانی که اسپانیایی ها از این کشور به عنوان سکویی برای تجارت برده و حمله به کشور های منطقه کارائیب و آمریکای جنوبی استفاده می کردند. قهوه فرانسوی ها که مزه اش هنوز که هنوز است زیر زبان آمریکایی ها مانده نیز ریشه در شکنجه بومی های هائیتی دارد ، زمانی که زمین این کشور زیر کشت نیشکر و قهوه رفت امّا پولش به جیب هائیتی نمی رفت. هرچند هائیتی مدتی کوتاه استقلال یافت امّا چیزی نگذشت که ابتدا فرانسه با امضای قراردادی ظالمانه هائیتی را مجبور ساخت غرامتی ۱۵۰ میلیون فرانکی بپردازد و سپس آمریکای تازه قدرت گرفته در سال ۱۹۱۹ با فرستادن نیروهای نظامی هائیتی را مستعمره خود ساخت. باید پذیرفت که استعمار و هائیتی دو واژه ی ناگسستنی و جدایی ناپذیرند. هائیتی از آن دست مستعمره هایی است که هر سه مدل استعمار « کهن ، نو و فرانو » را در تاریخ با خود به یدک می کشد. پس از پایان استعمار کهن آمریکا در هائیتی در سال ۱۹۳۴ ، استعمار نو با تحویل دادن این کشور به ارتشی های مورد اعتماد و سرسپرده آمریکا فرارسید. در مقطعی کوتاه از این استعمار نو به دنبال شورش خشونت آمیز مردم، انتخاباتی برگزار شد و پدر روحانی آرستید بر مسند قدرت نشست ، امّا دیری نپائید که ارتش کودتا کرده و او را سرنگون ساخت. اما این برای آمریکا کافی نبود زیرا هائیتی از زیر یوغ او هنوز بیرون مانده بود. آرستید رها شده از بند کلیسا با یک زن وکیل دادگستری آمریکایی ازدواج کرد و با کمک کلینتون به مسند قدرت در هائیتی بازگشت امّا اینبار ارتش را منحل نمود و نیروهای نظامی وابسته به خود را جایگزین کرد. اما این پایان ماجرا نبود؛ ذخایر عظیم نفتی هائیتی این کشور را فرصتی مناسب برای اقتصاد فرو پاشیده آمریکا قرار داده بود تا گوشه ای از مشکلاتش را جبران کند.

 

زلزله بلای خانمان سوز

زلزله یک بلای طبیعی است و تاکنون قابل پیش‌بینی نبوده است. لکن میزان خسارت ناشی از آن تابع معکوسی است از درجه پیشرفت یک جامعه و تدارکات عام و خاص ناشی از توسعه کشور و چگونگی مدیریت امور یک جامعه. در اوایل اسفندماه همین سال (شنبه 27 فوریه 2010) و کمتر از دو ماه بعد از زلزله هائیتی، در آرژانتین نیز زلزله‌ای با شدت بی‌سابقه رخ داد که بر اساس مقیاس جدیدی که به کار می‌رود 500 برابر قدرت تخریب داشت و در آن حدود 1000 نفر تلف شدند و آن نیز بیشتر مربوط به سونامی بعد از زلزله در مناطق ساحلی بود و غفلت ماموران حکومتی در تخلیه مردم را می‌توان سرزنش کرد. زلزله‌ای شدید در کشور پیشرفته‌تری مانند ژاپن حتی تلفات کمتری را به همراه می‌آورد و آمادگی بیشتری را به نمایش می‌گذارد. بنابراین، ضایعات از این دست خود تبیین‌کننده مشکلات عمیق در ساز و کار توسعه کشور و از جمله توسعه نهاد‌های مدیریت کلان و عمومی است. در حالی که پنج سال از زلزله مهیب در هائیتی می گذرد زخم‌های ناشی از این بلای طبیعی نه تنها التیام نیافته که رو به وخامت گذاشته و این کشور فقیر افریقایی را بیش از پیش در فقر و گرسنگی فروبرده است. تازه‌ترین گزارش های سازمان ملل متحد درباره افزایش فقر و نابرابری در هائیتی حاکی از آن است که پس از گذشت 5 سال از زمین لرزه مهیب هائیتی که 200 هزار کشته بر جا گذاشت حدود 3 میلیون شهروند هائیتی اکنون از شدت فقر حتی از وعده غذایی بعدی خود بی اطلاعند. بر اساس این گزارش مقامات هائیتی به منظور تامین مواد غذایی ضروری برای شهروندان خود در سال 2015 به بودجه 28 میلیون دلاری نیاز دارند.به گزارش  فرارو، نابرابری و فقر مزمن، بی توجهی به موضوعات زیست محیطی و ادامه ناآرامی های سیاسی دستاوردهای پنج ساله این کشور را با تهدید و چالش روبرو کرده است .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۰۳
محمدرضا مرکزی
دوشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۲۳ ب.ظ

اقتصاد کره جنوبی...

طلاعات اقتصادی کره جنوبی 

کره جنوبی کشور دارای پایه های صنعتی و متکی صرف بر صادرات، دارای عنوان های یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان، چهارمین اقتصاد برتر آسیا و هشتمین صادرکننده بزرگ جهان در سال 2016میلادی است. این کشور در سال 2015 با میزان تولید ناخالص داخلی (GDP) به ارزش 38/1 تریلیون دلار حائز رتبه یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان شد. با بروز عواملی نظیر کاهش قیمت جهانی نفت،  رکود اقتصادی در چین و کاهش مصرف در بازار داخل، شاهد تنزل در هر دو بخش صادرات و واردات کره هستیم و ارزش تجارت خارجی به زیر یک تریلیون دلار در سال کاهش داشته است.

در سال 2015 وزارت تجارت، صنعت و انرژی کره جنوبی حجم سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) را در این سال فراتر از 20 میلیارد دلار و نیز حجم سرمایه گذاری FDI کره جنوبی در خارج از کشور را در سطح 27 میلیارد دلار اعلام کرد.

در زمینه مصرف سوختهای فسیلی، 85 درصد نیاز این بخش همچنان از منطقه خاورمیانه تأمین و در عین حال کره جنوبی پنجمین کشور مصرف کننده ذغال سنگ در سطح جهان است. این کشور در سال 2015 بعنوان پنجمین سهامدار بانک آسیایی سرمایه گذاری زیرساخت (به رهبری چین) پذیرفته شد.

کره جنوبی کشوری است که بیش از هر چیز به دلیل پیشرفتهای اقتصادی سریع خود، نزد سایر ملل جهان (بخصوص کشورهای در حال توسعه) شناخته شده و توانسته است طی مدت کوتاهی (از ابتدای دهه 1960) بعنوان یکی از ملل نسل اول تازه صنعتی شده شرق آسیا (کره جنوبی، سنگاپور، هنگ کنگ و تایوان) از گروه کشورهای عقب مانده جدا شده و ادعای ورود به باشگاه کشورهای توسعه یافته را داشته باشد.

در گزارشی که توسط دولت ژاپن در ماه ژوئیه 1961 در خصوص وضعیت کره جنوبی، هشت سال پس از جنگ دو کره تهیه شده، آمده است، کره جنوبی کشوری است که آینده ای برای آن متصور نیست. در این گزارش نتیجه گیری شده شانس کشور کره جنوبی برای اینکه یاد بگیرد که در میان خاکسترهای باقیمانده از جنگ بر روی پای خود بایستد بسیار منفی است. ژاپنی ها در گزارش ارائه شده عواملی نظیر جمعیت بالای کشور در مقابل وسعت کم قلمرو خاکی، کمبود منابع طبیعی و هزینه های مالی مورد نیاز بسیار بالا برای مقابله با تهدیدات کره شمالی را بعنوان فاکتورهایی در وخیم شمردن آینده این کشور ذکر می نمایند.

این در حالی است که امروزه اقتصاد موفق کره جنوبی الگویی برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه است و در همین راستا سئول، پایتخت این کشور یکی از 10 شهر برجسته اقتصادی و مالی جهان به شمار می رود.

کره جنوبی در کنار کمبود شدید منابع طبیعی و دارا بودن کمترین مساحت از اعضاء کشورهای گروه G20 و عضو گروه اقتصادی کشورهای OECD ( گروه اقتصادی با 34 عضو) است.

صنایع عمده کره جنوبی امروزه صنایعی نظیر کشتی سازی در سطح کلاس جهانی، صنعت تولید فولاد، صنایع خودروسازی، تولید وسایل الکترونیکی و گوشی تلفن همراه دو شرکت سامسونگ و ال جی، تولید نیمه هادی ها و همچنین صادرات محصولات تکنولوژی و فناوری اطلاعات و ارتباطات راه دور (ICT) است.

 اهم شاخص های اقتصادی و بازرگانی جمهوری کره جنوبی به شرح ذیل قابل ارائه است: 

واحد پول : Won کره جنوبی ، هر دلار برابر با 1135  ون

جمعیت: 50 میلیون و 620  هزار نفر (2015)                            

جمعیت شهرنشین : 2/82 درصد

جمعیت سئول:  26/10 میلیون نفر در 2016

شمار اتباع خارجی مقیم در کره جنوبی :   2 میلیون نفر تا ماه ژوئن 2016

 

مساحت:  100،032  sq km         70 درصد کوهستانی (مساحت ایران حدودا 8 برابر شبه جزیره کره جنوبی)

طول مرز زمینی با کره شمالی :  238 کیلومتر                              طول سواحل دریایی :  2413 کیلومتر

 

شهرهای مهم :

سئول، بوسان با 8/3 میلیون نفر، دیجون 4/2 میلیون نفر، اینچئون 3/2 میلیون نفر

تأمین آب آشامیدنی شهری: 7/99 درصد

تأمین آب آشامیدنی روستائی: 9/78 درصد 

 

آمار حجم تجارت خارجی کره جنوبی در سنوات اخیر:

 

ارزش صادرات در 2013:  6/559 میلیارد دلار                      واردات: 5/515 میلیارد دلار

ارزش صادرات در 2014: 1/573 میلیارد دلار                       واردات: 7/525 میلیارد دلار

حجم کل مبادلات خارجی در 2014:  1/1 تریلیون دلار  

 

ارزش صادرات در 2015: 9/526 میلیارد دلار(8 درصد کاهش)    واردات: 5/436 میلیارد دلار (17 درصد کاهش)

حجم کل مبادلات تجاری: 964  میلیارد دلار

  

ارزش صادرات در 2016: 5/495 میلیارد دلار(9/5 درصد کاهش)    واردات: 7/405 میلیارد دلار (1/7 درصد کاهش)

تراز بازرگانی : 3/901  میلیارد دلار ،                                    مازاد تجاری : 8/89 میلیارد دلار 

پیش بینی حجم کل تجارت در 2017 بالغ بر 933 میلیارد دلار

سهم در تجارت جهانی: 46/3 درصد،

عمده کالاهای صادراتی: تجهیزات ساختمانی، صادرات نیمه رساناها، تلفن همراه، محصولات ICT ، تجهیزات ارتباطی بی سیم، خودرو، موتور خودرو، باتری خودروهای برقی، کامپیوتر، نمایشگر LED، وسایل خانگی، فولاد، محصولات آرایشی و بهداشتی، محصولات کشاورزی

 

کالاهای وارداتی: ماشین آلات، تجهیزات الکترونیکی و الکتریکی، نفت، فولاد، تجهیزات و ابزار نوری، تجهیزات حمل و نقل، محصولات شیمیائی ارگانیک، پلاستیک

شرکای صادراتی در سال 2015:

چین، اولین شریک تجاری در سطح 4/235 میلیارد دلار، اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا در سطح 9/137 میلیارد دلار، آمریکا در سطح 6/115 میلیارد دلار، اتحادیه اروپایی در سطح 1/114 میلیارد دلار و ژاپن در سطح 5/71 میلیارد دلار، هنگ کنگ (6 درصد) ، سنگاپور (2/4 درصد)

شرکای واردات: چین (6/15 درصد)، ژاپن (4/12 درصد)، آمریکا (3/8 درصد)، عربستان سعودی (6/7 درصد)، قطر (9/4 درصد)، استرالیا (4/4 درصد) 

حجم تجارت دوجانبه با کره شمالی: 340/2 میلیارد دلار به نفع کره شمالی تا پیش از تعطیل شدن مجتمع صنعتی Gaeseong در خاک کره شمالی (2015)

عمده ترین محصولات کشاورزی: برنج، جو، گندم، دانه سویا، سیب زمینی، ذرت و سایر دانه های خوراکی

منابع معدنی: سنگ سیمان، تنگستن، کائولن، سرب، روی و پودر تالک

ارزش سفارشات دریافتی شرکتهای مهندسی و ساختمانی:  46 میلیارد دلار (2015)

ارزش سفارشات دریافتی از خاورمیانه E&C:  3/31 میلیارد دلار (2014)       5/16 میلیارد دلار (2015)

ارزش صادرات پوشاک: 94/15 میلیارد دلار                  واردات پوشاک: 66/14 میلیارد دلار (2015)

ارزش صادرات مواد غذایی و سبزیجات: 11/6 میلیارد دلار (2015)

ارزش صادرات غذای حلال: 680 میلیون دلار (2014)

 

آمار حجم تجارت دوجانبه با جمهوری اسلامی ایران:

سال 2013:

ارزش صادرات ایران به کره جنوبی:   5/5 میلیارددلار                   واردات: 4/4  میلیارد دلار 

سال 2014:

ارزش صادرات ایران به کره جنوبی: 5/4 میلیارد دلار                    واردات: 1/4 میلیارد دلار

حجم کل تجارت دوجانبه در 2014 :   8 میلیارد و 745 میلیون و 371 هزار و 318 دلار

سال 2015:

ارزش صادرات : 3/2 میلیارد دلار                                            واردات: 7/3 میلیارد دلار 

ارزش کل تجارت دوجانبه در 2015:   6 میلیارد و 120 میلیون و 663 هزار و 395 دلار

سال 2016 :

صادرات ایران به کره جنوبی: 4 میلیارد و 639 میلیون دلار         واردات: 3 میلیارد و  717 میلیون دلار

تراز بازرگانی: 8 میلیارد و 357 میلیون و 93 هزار دلار،

 

درآمد صادرات نفت خام ج.ا.ا. به کره جنوبی در سالهای میلادی به میلیارد دلار:

2008: 8/6           2009: 8/4        2010 : 5/5        2011 : 3/9          2012 : 3/6         2013 : 1/5 

میزان واردات سالانه نفت کره از ایران در 2011 :    2/87 میلیون بشکه

میزان کل واردات در 2012:     1/56 میلیون بشکه

میزان کل واردات در 2014:     9/44 میلیون بشکه 

در سال 2016 پس از رفع تحریمها، افزایش دو برابری واردات نفت کره از ایران قریب به 60 میلیون بشکه 

صادرات نفت کره : صفر  (وارد کننده نفت و گاز از سایر کشورها، 85 درصد از منطقه خاورمیانه)

 

نرخ رشد اقتصادی کره جنوبی در سنوات اخیر:

 2011 با 6/3 درصد،   2012 با 3/2 ،     2013 با  3 درصد ،   2014 با 3/3 درصد و   2015 با 6/2 درصد

رشد اقتصادی 7/2 درصد در سال 2016  و پیش بینی رشد 6/2 درصدی در 2017،

                  

تولیدناخالص داخلیGDP:

62/1 تریلیون دلار (2012)،    3/1 تریلیون دلار (2013)،  416/1 تریلیون دلار (2014)

و 38/1 تریلیون دلار در 2015 دارای رتبه یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان،

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۷ ، ۲۲:۲۳
محمدرضا مرکزی
جمعه, ۱۵ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۵۵ ق.ظ

چالشهای پیشروی برجام بی کدخدا


دقایقی بعد از اعلام خروج آمریکا از برجام توسط پرزیدنت ترامپ، رئیس جمهور روحانی از این گفتند که : "به وزارت خارجه دستور دادم ظرف هفته های آینده با 5 کشور مذاکرات را ادامه دهد اگر به این نتیجه رسیدیم با همه این کشورها به نتایج برجام می رسیم علی رغم خواسته امریکا برجام پایدار می ماند." و حال سوال ما اینست که آیا اساسا برجام این پتانسیل را دارد که از نظر فنی و اقتصادی بدون اروپا به حیات خود ادامه دهد؟
برای شروع اثرات و طبعات خروج آمریکا از برجام را برمی‌شماریم. رئیس جمهور آمریکا در شب خروج از برجام، فرمانی را امضا کرده است که طی دو بازه ۹۰ و ۱۸۰ روزه دولت آمریکا را مجبور می کند که تحریمهای مرتبط با خدمات زیر که ذیل برجام تعلیق شده بودند را، مجددا اعمال کند.
1). خرید و تهیه دلار آمریکا توسط دولت ایران؛ ۲). تجارت با دولت ایران در زمینه طلا و فلزات گران‌بها ۳). انتقال عمده، خرید و یا فروش ریال ایران، نگهداری کمک‌های مالی عمده یا حساب‌های بانکی بیرون از خاک ایران که تحت نفوذ ریال ایران است. ۴). خرید و اشتراک بدهی‌های دولتی ایران (منظور، خرید و انتشار اوراق قرضه دولتی ایران در خارج از کشور است) ۵). صنعت ماشین ایران ۶). خدمات اپراتورهای بندری، ناوگان دریایی و بخش‌های کشتی سازی شامل خطوط ناوگان دریایی جمهوری اسلامی ایران و خط ناوگان جنوبی ایران و وابسته‌های آن‌ها ۷). انجام معاملات نفتی با شرکت ملی نفت ایران (
NIOC)، شرکت بین المللی نفت ایران (NICO) و شرکت ملی نفتکش ایران (NITC) شامل خرید نفت، محصولات نفتی یا محصولات پتروشیمی از ایران ۸). تهیه خدمات بیمه نامه، بیمه و یا بیمه اتکایی ۹). بخش انرژی ایران ۱۰). معاملات اقتصادی موسسات مالی خارجی با بانک مرکزی ایران و موسسات مشخص مالی ایرانی و...

ضمانت اجرای این تحریمها توسط شرکتهای آمریکایی و البته غیر آمریکایی مجازاتی است که دولت آمریکا در نظر گرفته و آن چیزی نیست جز تعقیب قضایی در خاک آمریکا و حذف از چرخه دلار! و نکته اصلی این است که دولت آمریکا برای اجرای این تحریم‌ها و تنبیه شرکتهای متخلف، حتی نیاز به دست خط هیچ دولتی در هیچ کجای جهان ندارد! چرایی این قدرت جادویی دولت آمریکا هم در نسبت نجومی مبادلات دلاری در اقتصاد جهان به عدد اقتصاد آمریکاست. و این امر باعث می شود هیچ شرکت و بانکی در قاره سبز در انتخاب بین حضور در چرخه دلار و اجازه مبادله با ارز بیش از ۸۰٪ سوئیفت جهان و شراکت در بازار ماکسیمم ۳۰ میلیارد دلاری ایران برای اروپائیان، لحظه‌ای شک نکند! علاوه بر این شرکتهای متخلف برای بازگشت به چرخه دلار هم باید جرایم سنگین مالی و غیر مالی بپردازند. که از مثالهای بارز همین استاندراد چارترد بانک بریتانیاست که 6 سال است تاوان انجام تراکنش با دولت ایران را می پردازد.
 جدای از این اثر اسرارآمیز آقایی دلار، باید به ساختار نظام تحریم جدید آمریکا نیز اشاره کرد. ذیل آخرین قانون تحریمی آمریکا علیه ایران (همان مادر تحریم‌ها) بخشهای از حاکمیت ایران ذیل دستور اجرایی تحریمهای سازمانهای تروریستی قرار گرفتند که مجازات خدمت رسانی به این نهادها نه خروج از چرخه مبادله با دلار که عضویت این نهادها در لیست سیاه انسداد دارایی
(SDN) دولت آمریکاست!

با این توضیحات می توان صراحتا گفت که 5 عضو دیگر 5+1 علی الخصوص اروپا با حفظ برجام بدون ایالات متحده در رویای فروش موردی هستند که در مالکیتشان نیست!

 البته توضیح این نکته خارج از لطف نیست که تحریمهای قدیم و جدید آمریکا به معنای بن بست و انسداد اقتصاد ایران نیست و راه حل های بسیاری پیشروی اقتصاد ایران است. مانند تغییر نقشه ارزی ایران از دوبی و پخش  آن در شبکه صرافی مسقط، چین، استامبول و حتی دوحه که منجر ایمن‌سازی بازار ارز تهران شود و وابستگی اقتصاد ایران به یگانه گلوگاه ارزی جنوبیش بکاهد! و یا می توان از اجرای پیمانهای چند جانبه پولی گفت که منجر به حذف دلار از مبادلات بین دولتهای عضو پیمان می شود. البته در این فقره آخر باید توجه داشت که برای کارایی، تزار تجاری متعادل بین کشورها برقرار باشد. از این دست ابتکارات بسیار است و راه حل‌های گوناگونی پیشروی مردان اقتصادی دولت ایران قرار دارد تا از هزینه های داخلی تحریم بکاهند و بر هزینه‌های جهانی تحریم بر دوش آمریکا بیافزایند!

نویسنده:مبین احمدی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۷ ، ۱۱:۵۵
محمدرضا مرکزی
چهارشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۱۰ ق.ظ

پیمان پولی دوجانبه چیست؟

 

به طور کلی، پیمان پولی دوجانبه یعنی استفاده همزمان از دو پول ملی کشورهای مبدا و مقصد در تجارت و تامین مالی بین دو کشور، به گونه‌ای که نیازی به ارزهای ثالث نباشد. برای اجرایی شدن این پیمان‌ها نیاز است بانک‌های مرکزی کشور‌های مبدا و مقصد در تجارت، وارد مذاکره با یکدیگر شوند و پیمان پولی دوجانبه امضاء کنند.

 

با توجه به شرایط خاص ایران، نیاز است از ظرفیت سایر دستگاه‌ها نیز استفاده شود؛ چرا که ممکن است بانک مرکزی کشور مقابل تمایل چندانی به امضای پیمان پولی با ایران نداشته باشد. به عنوان مثال، روابط گسترده‌ای در حوزه صادرات گاز، صادرات برق، موافقت نامه تعریف ترجیحی و گردشگری بین ایران و ترکیه برقرار است. در این حالت، ممکن است بانک مرکزی ترکیه چندان به امضای پیمان پولی ایران تمایل نشان ندهد؛ لذا نیاز است بانک مرکزی از ظرفیت سایر دستگاه‌ها نیز استفاده کند تا بتواند با داشتن کارت‌های متعدد، وارد مذاکره با بانک مرکزی ترکیه شود. لذا در ایران، وظیفه پیشبرد پیمان پولی، صرفا به عهده بانک مرکزی نیست و سایر دستگاه‌ها ـ بویژه وزارت امور خارجه ـ در این زمینه وظیفه مهمی را به عهده دارند.

رویه اجرایی

بعد از امضای پیمان پولی دوجانبه بین بانک‌های مرکزی، تجارت دو کشور چگونه مدیریت شود؟ ابتدا یک حساب ویژه در ایران و یک حساب ویژه در ترکیه توسط بانک‌های مرکزی نزد یکدیگر افتتاح می‌شود. ایجاد اشتراک مفهومی در مورد حساب ویژه، نقشی کلیدی دارد. عملیات حسابداری برای این حساب ویژه بر اساس یک دارایی ارزشمند باثبات انجام می‌شود؛ به عنوان مثال دارایی‌هایی همچون طلا، نفت، SDR (واحد پولی صندوق بین‌المللی پول)، دلار، یورو و امثالهم می‌توانند کاندیدای حسابداری حساب ویژه باشند. فرض کنیم ابتدا، ارز یورو برای عملیات حسابداری حساب ویژه انتخاب شده است. در این حالت، هیچ گونه پولی به واحد یورو وارد حساب ویژه نشده و از آن نیز خارج نمی‌شود. حساب ویژه یک حساب دفتری است و هیچ ارتباطی به نظام پرداخت یورو ندارد.

اهداف پیمان پولی

به طور کلی، اهداف اجرای پیمان‌های پولی عبارتند از:

1ـ‌ کاهش مشکلات ناشی از تحریم بانکی: پیمان پولی دوجانبه یک کانال امن بانکی بین دو کشور و بدون درگیر شدن ارز ثالث است. در شرایط اعمال تحریم بانکی، پیمان‌های پولی می‌توانند به عنوان یک کانال امن و بدون ارتباط با نظام‌های مالی تحت کنترل غرب عمل کنند.

2 ـ‌ کاهش هزینه انتقال ارز: برای انتقال پول بین دو کشور (برای مثال ایران و روسیه)، باید دو مرحله تبدیل ارز صورت گیرد. ابتدا ریال به دلار تبدیل و در نهایت دلار به روبل تبدیل می‌شود که در این حالت، دو مرحله پرداخت کارمزد لازم است. چنانچه از پیمان پولی دوجانبه استفاده شود، تجارت دو کشور ارزان تر خواهد بود.

3ـ مدیریت نوسانات نرخ ارز: پیمان پولی مسیر جدیدی در کنار سایر روش‌ها برای انتقال پول بین دو کشور است. با استفاده از این روش، تجار بدون نیاز به ارزهای سخت (مانند دلار/یورو) تجارت خود را انجام می‌دهند. لذا پیمان پولی می‌تواند باعث کاهش تقاضا برای دلار و به تبع آن کنترل نرخ دلار در برابر ریال در بازارهای داخلی شود. تنوع‌گرایی در روش‌های پرداخت تجارت خارجی و کاهش ریسک کشور: پیمان پولی دوجانبه، روشی جدید است و در کنار سایر روش‌های سنتی، پرداخت‌های خارجی کشور را مدیریت خواهد کرد.

پیمان‌های پولی در اسناد بالادستی کشور

بند 4 سیاست‌های کلی برنامه ششم توسعه (ابلاغ‌شده توسط رهبر معظم انقلاب) بر اجرای پیمان‌های پولی تاکید دارد:

4 ـ توسعه‌ پیوندهای اقتصادی و تجاری متقابل و شبکه‌ای کشور بویژه با کشورهای منطقه‌ آسیای جنوب غربی، تبدیل‌شدن به قطب تجاری و ترانزیتی و انعقاد پیمان‌های پولی دو و چندجانبه با کشورهای طرف تجارت در چارچوب بندهای 10، 11 و 12 سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی.

با این که حدود یک سال و نیم از اجرای برجام می‌گذرد، تحریم‌های بانکی رفع نشده و هنوز بانک‌های بزرگ خارجی با ایران همکاری نمی‌کنند؛ موضوعی که تبعات منفی زیادی برای اقتصاد ایران در دوران پسابرجام به همراه داشته است.

از سوی دیگر، بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ نه تنها اراده‌ای برای کاهش فشار تحریم‌ها علیه ایران وجود ندارد، بلکه روند تحولات داخلی آمریکا در کنگره و وزارت خزانه‌داری نشان می‌دهد این کشور به سمت تحریم‌های گسترده حقوق بشری، موشکی و منطقه‌ای (تروریستی) حرکت می‌کند و این به آن معناست که باید منتظر گسترش تحریم‌ها با بهانه‌های جدید باشیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۷ ، ۱۱:۱۰
محمدرضا مرکزی
دوشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۳۳ ب.ظ

((از یاکوزا های ژاپنی تا یاکوزا های وطنی))

        

ریشه یاکوزا ها را ابتدا باید در ژاپن جست و جو کرد،کشوری که معمولا به تکنولوژی،علم و دانش شناخته میشود.یاکوزا ها در ژاپن به گروه های تبهکاری و فعالیت های غیر قانونی شناخته میشوند این در حالی است که در سایر کشور های جهان به قطع انگشتان دست و حتی خالکوبی معروف هستند. این گروه که هم اکنون نیز در ژاپن فعالیتهای اقتصادی فراوانی دارند دارای پیشینه تاریخی در کشور ژاپن هستند.

یاکوزا نام گروهی از تبهکاران ژاپنی است. این گروه هم اکنون در سراسر جهان پراکنده‌اند و به نام «مافیای ژاپن» هم شناخته می‌شوند. آنها دست به کارهای زیادی می‌زنند مهم‌ترینشان پخش مواد مخدر، اسلحه و زد و خوردهای خیابانی است. تعداد شناخته شده آنها در دنیا 84700 نفر تخمین زده می‌شود.

پیشینه یاکوزا به قرن 17 بر می‌گردد. پس از پایان یافتن جنگ داخلی و اتحاد ژاپن توسط شوگان تاکوگاوالیاسودر سال 1693 (میلادی) برنامه‌های او موجب پیدایش این گروه شد.

در این سال سیاست بیرون کردن خارجی‌ها، حذف مسیحیت و ممنوعیت سفر به خارج (با مجازات مرگ) اجرا شد. در نتیجه این سیاست، حدود نیم میلیون نفر از سامورایی‌ها که به‌عنوان جنگجو در حال کار در زمین‌های زمینداران فئودال بودند بیکار شدند، و برخی از این‌ها طبقه محروم رانین را شکل دادند.

این پیشینه از سامورایی‌ها (رانین) و افسانه رابین هود سنگ بنای یاکوزا در ژاپن بودند.

یاکوزاها به احتمال زیاد از میان قماربازان، فروشندگان دوره گرد و اشرار ظاهر شدند.

کلمه یاکوزا از بدترین امتیاز ممکن در نوعی از بازی کارت‌ها ایکو-کابوبه نام بازی نافودا بازی نه کارته گرفته شده. در بدترین حالت کارت‌های امتیاز 20 و ترکیب سه کارتی 3-9-8 که به زبان ژاپنی همان Ya-Ku-sa (یا-کو-زا) است، خاستگاه کلمه بوده‌است.

در فرهنگ یاکوزا ها یوبیتسومه به معنی بریدن نوک انگشت کوچک شخص درعذرخواهی از مافوق به خاطر ناکامی در انجام دستور یا خطاست و ایرزومی همان رسم خالکوبی تمام بدن است، که نشانگر قدرت، شهامت و مردانگی مردی است که آن را تحمل می‌کند.

افسانه یاکوزا تا چه اندازه صحت دارد؟       
 نسل قدیمی یاکوزاها به خالکوبی علاقه داشتند، اما از آنجایی که پلیس از آن برای شناسایی یاکوزاها استفاده می‌کرد دیگر از مد افتاده است. از طرف دیگر، در قدیم خالکوبی سه مشخصه اصلی داشت: درد زیاد (که نشان از شجاعت طرف داشت)، پول زیاد (چون خالکوبی گران بود) و طرد شدن از جامعه (زیرا خالکوبی چنین مفهومی را در جامعه آن روز ژاپن می‌رساند).
 
نکته دیگر اینکه خالکوبی به عنوان برند که گروه شناخته می‌شد و این کار جابجایی بین گروه‌ها را دشوار می‌کرد.
 
قطع کردن انگشت نیز ماجرای خود را دارد، اما نکته مهم در مورد آن این است که کسی انگشتش را برای تنبیه قطع نمی‌کند. به طور کلی دو حالت دارد که فرد حاضر می‌شود انگشت دستش (معمولا انگشت کوچک) را قطع کند.
 
حالت اول این است که شخص برای صاف کردن بدهی‌اش حاضر به انجام چنین کاری می‌شود. حالت دوم نیز به این دلیل است که شخص کار اشتباهی انجام داده و برای اینکه داخل گروه یا حتی زنده بماند، قبول می‌کند که چنین کاری را انجام دهد. آن انگشت به «انگشت مرده» شهرت دارد. اگر یاکوزایی پیدا شود که به خاطر دوستش حاضر شود انگشتش را از دست دهد، به آن انگشت «انگشت زنده» گفته می‌شود

یازوکاها کنترل چه چیزی را در دست دارند؟
یاکوزاهای ژاپن کنترل «صنعت سرگرمی» را دست دارند و بسیاری از شرکت‌های فعال در این عرصه با یاکوزاها در ارتباط‌اند. پلیس ژاپن در 31 اوت 2013 اعلام کرد: «تمام کارهای لازم در راستای از بین بردن این ارتباط را انجام خواهیم داد.»
 
یاکوزاها در صنعت مد، ساخت و ساز، بنگاه مسکن، تبادل ارز، جذب و انتقال کارگر و همچنین صنایع مالی و فناوری اطلاعات دست دارند. یاکوزاها حتی بیشتر نیروی کاریِ مورد نیاز صنعت هسته‌ای ژاپن و همچنین بحران پایان‌ناپذیر حادثه فوکوشیما را تامین می‌کنند.
 
رویترز در سال 2013 گزارشی را مبنی بر ورود برخی از اعضای یاکوزا به تاسیسات فوکوشیما برای پاکسازی منتشر کرد. پس از آن، تلاش‌های در جهت بررسی روابط کارکنان ژاپن با یاکوزا صورت گرفت تا مبادا عضوی از یاکوزا در سازمان‌های دولتی مشغول به کار باشد.
 
از یاماگوچی گومی به عنوان دومین گروه بزرگ بخشِ خصوصی ژاپن یاد می‌شود. آن‌ها از طرق مختلف به اطلاعات دسترسی پیدا می‌کنند که می‌توانند به وسیله آن میزان بهره سرمایه‌گذاری‌های خود را افزایش دهند.
 
وزارت خزانه‌داری ایالات متحده گروه یاماگوچی گومی را به عنوان گروه تبهکاری بین قاره‌ای شناسایی کرده و حتی تحریم‌هایی را نیز علیه آن‌ها وضع کرده است. یاماگوچی گومی در ایالات متحده مرتکب جرائمی نظیر قاچاق مواد مخدر و پول‌شویی می‌شود

یاکوزا های وطنی...                                                                              
در سالیان قبل که رفتن به ژاپن و کار کردن در آن کشور در ایران مد شده بود برخی از جوانان که در آن کشور راههای خلاف کردن را کشف کرده بودند جذب این گروه شدند و حتی برخی نیز در مراتب سازمانی آنان به رتبه های ارشدی نیز رسیدند.
با بازگشت این جوانان فرهنگ یاکوزا نیز به ایران وارد شد و هر از گاهی در اخبار می شنویم که مثلا اصغر یاکوزا دستگیر شد و یا باند یاکوزاهای آمل متلاشی شد.
این گونه تشکیلات البته اصلا هیچ وابستگی ماهوی به تشکیلات یاکوزا ندارند اما سعی می کنند در ظاهر با برگزیدن چنین اسمها و مناسکی برای خود شخصیت کاذب بیافرینند.

 هم اکنون در ژاپن سازمان یافته ترین گروه جنایی همین گروه یاکوزاست که مانند مافیا در ایتالیا کشمکش آنان با پلیس همواره تیتر اصلی و جذاب روزنامه هاست در همین سال گذشته آزادی رهبر برزگ ترین گروه تبهکار ژاپن که به یاکوزای یاماگوچی گومی معروف است پس از حدود شش سال از زندان بسیار خبر ساز شد.
کنیچی شینودا کمی پس از برعهده گرفتن رهبری گروه یاماگوچی گومی که نزدیک به سی و پنج هزار عضو دارد، به جرم در اختیار داشتن غیرقانونی اسلحه به زندان محکوم شده بود
گفته می شود شینودا پیش از بازداشت توانسته بود با افزایش همکاری گروه خود با سایر گروه های تبهکار، نفوذ یاکوزا را در ژاپن افزایش دهد.
فعالیت یاکوزا در ژاپن غیرقانونی نیست و اعضای آن معمولا در قالب شرکت های تجاری فعالیت می کنند.
تحلیلگران می گویند یاکوزا در فعالیت های غیرقانونی مختلف مانند فحشا، تجارت مواد مخدر و زد و بند در معاملات سهام شرکت دارد.
کنیچی شینودا پیش تر نیز به خاطر کشتن یکی از رقبای خود به وسیله شمشیر به زندان افتاده بود.                                         

                                                                                                خاطرات یک ایرانی از زندگی در کنار یاکوزاها....         

کتاب «رد پای یاکوزا» نوشته بهروز لطفی‌نسب خاطرات 11 سال حبس وی در زندان‌های ژاپن از سوی موسسه فرهنگی انتشاراتی حدیث عشق منتشر شد.

هنوز دو دهه از مهاجرت ایرانیان به «سرزمین آفتاب تابان» برای کسب درآمد بیشتر نمی‌گذرد و هنوز هم خاطرات آنها گوش به گوش می‌رسد. افرادی که برای قرعه‌کشی در استادیوم آزادی گرد‌هم می‌آمدند و بعد از انجام قرعه‌کشی با لب‌های خندان یا چشم‌های گریان روانه خانه‌های خود می‌شدند. بهروز لطفی‌نسب یکی از هزاران ایرانی بود که بعد از جنگ تحمیلی و شرایط اقتصادی ایران رهسپار ژاپن شد تا اندوخته‌ای برای خود بدست آورد.

وی در سال‌های حضور خود در ژاپن به سرعت زبان ژاپنی را فرا گرفت و در کسب و کار خود نیز به موفقیت چشمگیری رسید. وی در کنار کسب و کار، به دیگر هموطنان خود که برای وصول مطالباتشان دچار مشکل بودند کمک می‌کرد.

اما این دوران برای ول «دولت مستعجل» بود و چندان ادامه نیافت و بادهای سخت زندگی در ژاپن وزیدن آغاز کردند. لطفی‌نسب در جریان کمک به یکی از ایرانیان برای وصول طلب مالی 3 میلیون ینی به دام اعضاء باند یاکوزا می‌افتد. باند یاکوزا با همکاری پلیس ژاپن برنامه‌ای برای دستگیری  وی طراحی می‌کند و وی را زندانی می‌کند. در زندان ژاپن برخلاف مقررات عرف، از لطفی‌نسب بازجویی‌های متفاوتی به عمل می‌آید و وی متهم به داشتن مواد مخدر می‌شود.. 

در مدت حبس در زندان برای قطع ارتباط وی با بیرون از زندان و ترس از لو رفتن دسیسه‌های پلیس ژاپن، وکیل تسخیری برای وی انتخاب می‌شود. وی بعدها متوجه می‌شود که این وکیل با پلیس همکاری داشته و قصد تخلیه اطلاعاتی وی را داشته است. در ادامه پلیس ژاپن تمامی اموال وی را ضبط می‌کند و با همکاری یکی از بانک‌های ژاپنی حساب مالی وی را خالی می‌کند و تمامی دارایی لطفی نسب را به یغما می‌برد.

در ادامه پلیس ژاپن نمی‌تواند مدرک محکمه پسندی برای زندانی کردن وی پیدا کند و از این رو در زندان 4 بار به وی سوء قصد می‌شود اما وی هر بار به طور معجزه آسایی از مرگ می‌رهد و جان سالم به در می‌برد.

سرانجام لطفی نسب به عنوان آخرین حربه برای خروج از زندان دست به اعتصاب غذا می‌زند و 15 ماه آن را ادامه می‌دهد تا از زندان آزاد می‌شود. وی در ابتدای ورود به زندان 86 کیلو وزن داشت اما در هنگام آزادی به دلیل آزارها و اذیت‌ها وزن وی به  46 کیلو کاهش می‌یابد.

با ورود به ایران وی مصمم می‌شود آنچه را که در زندان‌های ژاپن بر وی گذشته است بر روی کاغذ بیاورد و کتاب خاطرات خود را بنویسند. این کتاب که جلد اول از کتاب دوجلدی وی است به خاطرات وی در زندان‌ها ژاپن می‌پردازد. در انتهای کتاب نیز نزدیک به 100 صفحه از اسناد و مدارک ضمیمه شده است که از بی‌گناهی وی حکایت دارد. جلد دوم این اثر که به زودی منتشر می‌شود، قرار است به دعوی حقوقی وی بپردازد.

این کتاب به مانند بسیاری از کتاب‌هایی که در چاپ اول اشکالات فراوانی دارند، دچار لغزش‌هایی است و امیدواریم که در چاپ بعدی این کتاب با ویراست بهتری منتشر شود.

بهروز لطفی‌نسب در یکی از محلات جنوبی تهران، جوادیه، متولد شد و در نوجوانی به سمت ورزش کُشتی رفت و حتی به مقام‌هایی نیز رسید. وی در دوران دفاع مقدس نزدیک به 2 سال در جبهه حضور داشت. 

ایرانی‌های بسیاری در دهه 70 راه درآمد بیشتر را سفر به ژاپن می‌دانستند و برای پولدار شدن به ژاپن رفتند اما تا به حال حتی یک خط هم در مورد شرایط زندگی آنها نوشته نشده است. لطفی نسب در کتاب خود به زندگی ایرانیان و کارهای سخیفی که آنها انجام می‌دهند و به پولدار شدن ژاپنی‌هایی که از کنار تلاش‌های ایرانیان برای خود صاحب زندگی می‌شوند پرداخته است. تا به حال افراد بسیاری بوده‌اند که بی‌گناه در زندان‌های ژاپن به قتل رسیده‌اند و به لحاظ حقوقی هیچ اقدامی علیه دولت ژاپن انجام نشده است.    

زندگی بهروز لطفی‌نسب و بلاهایی که در زندان‌های ژاپن بر سر او می‌آید بی‌شباهت به زندگی «پاپیون» نیست. پاپیونی که برای مجازات به زندان‌های گویان منتقل می‌شود و در طول دروان اسارت خود تنها به آزادی می‌اندیشد.در رابطه با تاثییر باند یاکوزا در کشور ژاپن باید به این نکته توجه داشته که اگر چه این یک باند تبهکاری و فاسد در ژاپن است اما  باتئجه به قدرت و حمایت های مختلف یاکوزا ها،یاکوزا ها در اقتصاد ژاپن تاثییر به سزایی دارند و نکه اخر اینکه برای پیشرفت و توسعه اقتصادی و اجتماعی یک کشور قطعا یکی از ارکان مهم ان،مبارزه با فساد،پولشویی و فعالیت های غیرقانونی است.

منابع:کتاب ردپای یاکوزا:بهروز لطفی نسب                                                  خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)                                                             خبرگزاری مشرق                                                                          خبرگزاری خبر آنلاین

Overview of Japanese Police. National Police Agency. June 2007. Retrieved 2008-06-23

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۷ ، ۱۴:۳۳
محمدرضا مرکزی
دوشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۲۷ ب.ظ

توسعه و کشور افغانستان

   ((افغانستان))                                                             کشوری در اسیای مرکزی و محصور در خشکی،همسایه ای پر درد سر برای کشورهای ایران،پاکستان،ترکمنستان،ازبکستان،چین میلیون نفری که بیشتربا جنگ 23 و تاجیکستان....با جمعیتی بالغ بر های داخلی پایان ناپذیر،مواد مخدرو توسعه نیافتگی هایش شناخته می شود....                                                        
میلادی جزء ایران محسوب می شد ولی 9191کشوری که تا سال در این سال از ایران جدا شد و استملال یافت البته نکته لابل توجه اینجاست که بریتانیا در جدایی افغانستان از ایران نمش مهمی داشت است.                                                      افغانستان دارای تاریخ پر فراز و فرودی است و پدیده های گوناگونی تاثیر به سزایی در روند پیشرفت و توسعه التصادی افغانستان داشته است که در اینجا به دو پدیده مهم و تاثیر گذار ان اشاره خواهیم کرد و روند پیشرفت و توسعه التصادی افغانستان را بر اساس این دو پدیده تجریه و تحلیل خواهیم نمود تا این مسئله روشن تر شود:                                                     .راه ابرایشم:یکی از پدیده هایی که در روند پیشرفت و توسعه 9 التصادی کشورافغانستان در گذشته نمش اساسی ایفا نموده است،لرار گرفتن افغانستان در مسیر راه ابریشم از شرق تا غرب بوده است.همیشه لرار گرفتن در یک راه مواصلاتی بین دو منطمه  باعث پیشرفت و توسعه میگردد حتی اگر ان کشور دارای کالای صادراتی نباشد،تفاوتی ندارد که این راه از آب های ازاد باشد یا جاده و مسیر ریلی.یکی از جاده هایی که از گذشته های دورتا به امروز در مسیر شرق تا غرب وجود داشته و در جهان مشهور است"جاده راه ابریشم" می باشد که از چین در شرق تا غرب ادامه دارد.این جاده باعث میشد کالاهای کشورهای آسیایی به خصوص چین به سایر مناطک جهان صادر شود ودر این راه از کشورهای مختلف جهان عبور کند و ضمن اتنمال کالا های کشور مبدا باعث
رشد و توسعه التصادی هر چه بیشتر این کشورها بشود.در همین راستا کشور افغانستان هم مستثنا نبوده و گذشتن جاده ابریشم از این منطمه باعث توسعه التصادی آن در گذشته شده است.اما در طی لرن های اخیر و با پیشرفت صنعت و تکنولوژی جاده ای که سال بزرگترین شبکه بازرگانی دنیا رو به فراموشی 9011 طی مراسمی ۷۱۶۲ مه ۶۱ رفت.نکته امیدوار کننده اینجا ست که در کشور جهان در چین، جاده ابریشم جدید ۸۱با حضور رهبران نزدیک به افتتاح شد تا راه را برای جاه طلبی التصادی بیشتر این لدرت آسیایی هموارتر کند. آن هم یک روز پس از نشست بین المللی که ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان، رؤسای جمهوری روسیه و ترکیه از جمله حاضران آن بودند و حضور رهبران اروپایی در آن چندان چشمگیر نبود. جاده ابریشم جدید امکانی تازه در اختیار کشورهایی لرار می دهد که در مسیر آن لرار گرفته اند تا تجارت خود را در آسیا، اروپا و آفریما بیش از گذشته توسعه دهند. شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین در این باره گفت: در دوره ای که کشورها وابسته به یکدیگرند و تهدیدها بی ولفه در جهان ادامه دارد. هیچ کشوری به تنهایی ظرفیت و توان رویارویی مشکلات جهانی را ندارد.البته هنوز شنیده هایی مبنی برعدم حضور کشور افغانستان در جاده ابریشم جدید به گوش میرسد.به نظر میرسد اگر افانستان به دنبال تغییر جدی در ساختار التصادی خود، رشد و توسعه هر چه بیشتر هست باید زیر ساخت های لازم برای عبور جاده ابریشم از کشور خود را فراهم نماید تا از این رویداد بین المللی عمب نیوفتد باید این نکته را هم یاداور شد که افغان ها در خشکی محصور هستند و تنها این جاده و ریل است که انها را به سایر کشور ها از طریک خشکی متصل
می نماید.اگر افغانستان در مسیر جاده ابریشم جدید بخواهد لرار بگیرد باید زیرساخت های سیاسی و امنیتی را هم ایجاد نماید هیچ کشوری نمی خواهد که کالا ها و اجناس خود از مناطک پر التهاب سیاسی و امنیتی عبور کند.در والع افغان ها باید در ابتدا مشکل طالبان و گروهک های دیگری مثل داعش را حل نمایند و بعد از آن با کشور های دیگر از جمله  چین در رابطه با عبور جاده جدید ابریشم مذاکره نمایند.
 
                                   : .جنگ های داخلی پایان ناپذیر 3    امنیت،واژه گم شده در خاورمیانه و کشور های جنگ زده مثل افغانستان است.امنیت اگر چه تا زمانی که هست وجودش حس نمی شود اما هنگامی که از بین میرود وجودش ملموس می گردد. برخی بر این باورند که امنیت زیر بنای توسعه و ممدم بر آن است. همواره .برخی نیز معتمدند که امنیت ملی محصول توسعه ملی است امنیت یکی از نیازهای اساسی یک جامعه است.اگر یک جامعه میخواهد در مسیر رشد و توسعه التصادی حرکت نماید ابتدا باید مسئله امنیت داخلی و بین المللی خود را حل نماید.کشور افغانستان هنوز نتوانسته است مشکل امنیت خود را حل نماید و سال ها است که درگیر این مشکل اساسی و مهم می باشد.اولین تاریخ جنگ  که به جنگ اول 9113داخلی افغانستان بر می گردد به سال -تاکنون) –۶۷۲۱ افغانستان مشهور است.سپس،جنگ افغانستان ( جنگ داخلی دوم افغانستان
انملاب ثور      - شورش کومونیسم جنگ شورو     )- در ۶۷۱۷-۶۷۲۷ ی در افغانستان ( گیری  شوروی جنگ داخل     )- آغاز سموط حکومت ۶۷۷۷–۶۷۱۷ ی افغانستان ( کومونیستی نجیب  الله جنگ داخل     )- شروع لدرت ۶۷۷۱–۶۷۷۷ ی افغانستان ( گیری  طالبان جنگ کابل (        )، در بین سال ۶۷۷۱-۶۷۷۷ تا ۶۷۷۷  های بر سر کنترل شهر کابل ۶۷۷۱ جنگ داخل     )- حکومت طالبان و ۷۱۱۶–۶۷۷۱ ی افغانستان ( تاسیس امارت اسلامی افغانستان جنگ افغانستان (    )، حمله آمریکا به افغانستان در ۷۱۶۲–۷۱۱۶ ۷۱۱۶ سپتامبر ۶۶ پی حملات سموط کابل (        )، تضعیف طالبان توسط بمباران ۷۱۱۶ های آمریکا و انگلیس ل شهر کاب ٔ و کنترل دوباره جنگ داخل    تاکنون) - ن –۷۱۶۲ ی افغانستان ( کنو ی جنگ ٔ دوره در افغانستان پس از خروج نیروهای نظامی ناتو و آمریکا         . در طی این سال ها که افغانستان درگیر جنگ داخلی بوده است همواره از رشد و توسعه التصادی خود عمب افتاده و باعث یک
عمب ماندگی بسیار زیادی در این زمینه شده است.یک روز به خاطر هجوم دشمنان و روز دیگر بخاطر لدرت طلبی ها و جاه طلبی های داخلی ها مورد کشمکش لرار گرفته است.تا ولتی که افغان ها چشم امید به امثال امریکایی ها و اروپایی ها برای رفع مشکل امنیت خود دارند باید منتظر صلح و امنیت نباشند چون هیچ کشوری خواستار امنیت کشور دیگر بدون سود و منفعت خود نیست.البته کشورهایی هم هستند که از این اب گل آلود ماهی صید می کنند مثل امریکایی ها که به بهانه مبارزه با طالبان در حال استفاده از مزارع تولید مواد مخدر هستند.لطعا زمانی افغان ها به امنیت پایدار دست پیدا خواهند کرد که به نیروی داخلی خود تکیه ینمایند.امنیت در ایجاد توسعه پایدار التصادی نمش مهمی دارد. همچون تاثیر وجود امنیت در لرار گرفتن افغانستان در مسیر جاده  ابریش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۷ ، ۱۴:۲۷
محمدرضا مرکزی
دوشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۲۳ ب.ظ

زیمباوه


بسم الله الرحمن الرحیم

  • کشور زیمباوه:

این کشور در سده ۱۹ (میلادی) بخشی از امپراتوری بریتانیا شد. از سال ۱۹۶۵ کم‌کم تلاش‌ها برای استقلال در این کشور آغاز شد و سرانجام در سال ۱۹۷۰ رسماً جمهوری رودزیا  اعلام موجودیت کرد. زیمبابوه جزء آخرین کشورهای جنوب آفریقا است که به تدریج و با دشواری با نسلی که پس از انقلاب و مبارزه علیه استعمار به قدرت رسید وداع می‌کند.

کشاورزی حدود دو سوم نیروی کار را دربردارد. تنباکو، نیشکر، پنبه، گندم و ذرت، هم بخشی از صادرات این کشور هستند و هم اساس صنایع آماده‌سازی را تشکیل می‌دهد. منابع طبیعی زیمبابوه شامل زغال‌سنگ، طلا، پنبه نسوز و نیکل است.

  • رویداد های تاثیر گذار:

سوء مدیریت گسترده و عدم رعایت اصول و قوانین اقتصادی:

 

 

به درستی می‌توان ادعا کرد که زوال زیمبابوه عملا پس از اعلام استقلال این کشور که با حاکمیت موگابه و حزب متبوعش همراه بود، آغاز شده است، چراکه وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این کشور قبل از اعلام استقلال، از زمان پس از از استقلال تقریبا همواره بهتر بوده است و زیمبابوه در این ۲۹ سال عملا به صورت مداوم به عقب رفته است. به‌طوری که بنابر نظر غالب تحلیل‌گران اقتصادی و سیاسی، زیرساخت‌هایی که در قبل از زمان استقلال این کشور فراهم شده بود، می‌توانست زندگی خوبی را به مردم این کشور نوید دهد، همچنین رشد اقتصادی نسبتا با دوام این کشور(هرچند که با تحریم‌های چند سال قبل از استقلال کاهش یافته بود) می‌توانست این کشور را در سال‌های بعد با اقتصادی پویا و سرزنده همراه سازد (کاری که همسایه‌های این کشور یعنی بوتسوانا و آفریقای جنوبی با زیرساخت‌هایی به مراتب ضعیف تر، با شرایطی به مراتب نامطلوب‌تر و با جایگاهی بسیار پایین‌تر از زیمبابوه در سال ۱۹۸۰ به انجام رساندند، امری که مردم زیمبابوه هم‌اکنون حتی نمی‌توانند تصور آن را هم داشته باشند.)
اما روند نزولی این کشور از سال 1999 به سقوط آزاد تبدیل شد و شیبی دو چندان به خود گرفت. چرا که در سال 1999 حزب حاکم ادعا کرد که سفیدها یک‌درصد جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند، اما 70درصد زمین‌های قابل کشت این کشور را در دست دارند. تا آن زمان، زمین‌ها داوطلبانه خرید و فروش می‌شد، اما موگابه در سال 2000 زمین سفید پوست‌ها را مصادره و آنها را بین سیاهان توزیع کرد. این اقدام غیرقانونی، به کاهش صادرات کشاورزی، که تا پیش از آن بخش عمده صادرات این کشور را تشکیل می‌داد، منجر شد. در نتیجه ذخیره ارزی زیمبابوه به شدت کاهش یافت و فقر و بیکاری به شدت افزایش یافت.
وضعیت حال حاضر زیمبابوه را شاید بتوان به صورت زیر خلاصه کرد: هم‌اکنون زیر بناها مضمحل شده و خدمات زیربنایی مانند آب و برق و مخابرات فرو پاشیده و از بین رفته‌اند و فقر و بیماری وسیع و گسترده است. طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۰۸، امید به زندگی (یعنی برآورد میانگین عمر در بدو تولد) از حدود ۶۳ سال در اواسط دهه ۱۹۹۰ به حدود ۴۳ سال تنزل کرده است. مرگ و میر زنان بسیار بالا است و علل مرگ و میر زنان به ترتیب عبارتند از مشکلات حین زایمان، بیماری ایدز، وبا و سایر بیماری‌ها. هر هفته حد اقل جسد بیست نوزاد و یا جنین در فاضلاب‌های شهر حراره، پایتخت این کشور یافت می‌شود و یافتن بقایای اجساد نوزادان و کودکان در زباله‌های شهری امری عادی است. دانشگاه‌ها و مدارس عملا از استادان خالی شده‌اند و هر کس اندکی توانایی دارد، از این کشور می‌گریزد. این کشور با یک فاجعه انسانی روبه‌رو است. فاجعه‌ای که سوءمدیریت گسترده و عدم رعایت اصول و قوانین علم اقتصاد برای این کشور به ارمغان آورده است.

 

  • فساد شدید:

 

تاثیر فساد بر رشد و توسعه اقتصادی:

فساد مالی و اداری چرخ دنده های اقتصادی هر کشوری را خرد می کند و رشد اقتصادی و تولید ناخالص ملی کشورها را تحت تأثیر قرار می دهد. این فساد گاه در قالب «رشوه» نمود می یابد گاه به گونه «اختلاس» خود را نشان می دهد و گاه به شکل «تقلب» و یا. . . اشکال دیگر بروز می کند. ولی به هر شکل و هر شمایلی که نمود یابد فساد است و باید با آن مقابله کرد.

فساد اداری با هدر دادن منابع ملی همراه است در حالی که این منابع باید به شیوه های درست و در جایگاه اصلی خود مورد بهره برداری قرار گیرند تا موجب رشد وشکوفایی و پویایی اقتصاد کشور گردد.

از آنجا که فساد ،فرایند صرف منابع مالی را از هدف خود منحرف می سازد منجر خواهد شد که منابع مالی کمک چندانی به رشد و توسعه اقتصادی نداشته باشند.

کشور زیمباوه نیز گرفتار فساد شدید است که در آن مقامات از مردم درخواست رشوه می کنند حتی برای کارهایی مانند بررسی میزان مصرف برق یا تأیید نقشه یک خانه هم رشوه گرفته می‌شود. حتی پلیس‌ها هم که خودشان قانون‌گذار هستند رشوه دریافت می‌کنند. پلیس‌ها حتی از رانندگان هم رشوه دریافت می‌کنند. کارمندان دولت هم رشوه می‌گیرند. که این موضوع باعث شده کشور زیمباوه سالانه یک میلیارد دلار ضرر ببیند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۷ ، ۱۴:۲۳
محمدرضا مرکزی