ارزش افزوده اقتصادی چیست؟
(( بسمه تعالی))
دانشکده اقتصاد و مدیریت
ارزش افزوده اقتصادی
گرد آورنده: محمدرضا مرکزی
استاد راهنما: دکتر باوفا
زمستان۹۷
فهرست مندرجات |
شماره صفحه |
فهرست مندرجات |
۲ |
مقدمه |
۳ |
تعریف ارزش افزوده اقتصادی |
۴-۳ |
کاربرد ارزش افزوده اقتصادی |
۴ |
گام های محاسبه ارزش افزوده اقتصادی |
۶-۴ |
روش های محاسبه ارزش افزوده اقتصادی |
۷-۶ |
مزایای ارزش افزوده اقتصادی |
۷ |
معایب ارزش افزوده اقتصادی |
۷ |
کاربرد EVA |
۸ |
ارزش افزوده اقتصادی (EVA) در بازر سرمایه |
۹-۸ |
ارزش افزوده اقتصادی (EVA) معیاری توانا برای سنجش بازده سهام |
۹ |
مقایسه مفهومی سود حسابداری و ارزش افزوده اقتصادی |
۱۰-۹ |
تاریخچه EVA |
۱۱-۱۰ |
تعریف عملیاتی ارزش افزوده اقتصادی |
۱۱ |
تفسیر مالی ارزش افزوده اقتصادی |
۱۲ |
مقدمه
ارزش افزوده اقتصادی بیانگر مقدار ارزش اقتصادی اضافه شده توسط مدیر واحد تجاری برای مالکان میباشد. بر اساس صورت سود و زیان تهیه شده طبق اصول پذیرفته شده حسابداری بیشتر واحدهای تجاری سودآور به نظر میرسند در صورتی که در حقیقت اینگونه نیست. زمانی واحد تجاری سودآور است که سود عملیاتی آن بیشتر از هزینه سرمایه آن شود.
ارزش افزوده اقتصادی به هدف غلبه بر دو ضعف زیر محاسبه میشود:
الف- سود حسابداری هزینه حقوق صاحبان سرمایه را نادیده میگیرد، واحد تجاری زمانی سودآور میشود که بازده مورد نیاز سرمایه و بدهی را داشته باشد. در صورت سود و زیان تهیه شده طبق اصول پذیرفته شده حسابداری، هزینه ی تامین مالی بدهی لحاظ میشود اما هزینه حقوق صاحبان سهام را نادیده میگیرد.
ب– سود محاسبه شده بر مبنای استانداردهای حسابداری سود واقعی ایجاد شده را به درستی نشان نمی دهد و همچنین این سود به وسیله حسابداران قابل دستکاری و تحریف میباشد.
هدف از ارائه این مقاله شناخت ارزش افزوده اقتصادی به افرادی است که آشنایی چندانی با مفهموم ارزش افزوده اقتصادی ندارند. در ابتدا تعریفی از ارزش افزوده اقتصادی بیان میشود و در ادامه گامهای محاسبه، اهداف، فواید و محدودیت های محاسبه ارزش افزوده اقتصادی و سپس کاربرد های ان بخصوص در بازار سرمایه شرح داده میشود .
تعریف ارزش افزوده اقتصادی
ارزشافزوده اقتصادی عبارت است از اندازهگیری عملکرد واحد تجاری که در آن سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات (NOPAT) با مجموع هزینه سرمایه واحد تجاری مقایسه میشود. هنگامیکه هزینه سرمایه کمتر از درآمد عملیاتی ایجادشده توسط آن سرمایه باشد، ارزشافزوده اقتصادی ایجاد میشود. ارزشافزوده اقتصادی بهعنوان سود اقتصادی نیز شناخته میشود و آن را بهصورت زیر میتوان بیان کرد:
(هزینه میانگین موزون سرمایه) (سرمایه بکار گرفتهشده) – سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات = ارزشافزوده اقتصادی
ارزش افزوده اقتصادی در واقع برآورد سود اقتصادی واقعی یک شرکت در یک سال میباشد و بیانگر باقیمانده سود پس از کسر هزینه سرمایه است. EVA با کم کردن هزینه فرصت حقوق صاحبان سهام از سود خالص بهدست میآید، بنابراین معیاری است که هزینه فرصت همه منابع بهکار گرفته شده در شرکت را مدنظر قرار میدهد. ارزش افزوده اقتصادی معیاری برای اندازه گیری توانایی مدیریت جهت افزایش عملکرد و ارزش افزوده است. باید توجه داشت که EVA میتواند هم برای کل شرکت و هم در بخشهای مختلف یک شرکت به کار رود؛ بنابراین مبنایی را برای تعیین عملکرد مدیریت در تمامی سطوح ارائه میدهد. ماهیت اصلی ارزش افزوده اقتصادی توسط ژول استرن و بنت استوارت در دهه ۱۹۷۰ پایه ریزی شد و در کتاب «جستوجو برای ارزش» به نام ایشان ثبت گردید. امروزه برنامههای تشویقی و پرداخت پاداش در شرکتهای بزرگ دنیا مانند کوکاکولا، جورجیاپاسیفیک، پولاروید، AT & T و ... بر مبنای توانایی مدیران در ایجاد EVA مثبت، بنا نهاده شده است. پرداخت بر مبنای EVA با در نظر گرفتن همه هزینههای سرمایه (هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام) صورت میگیرد، تا مدیران شرکتها در اتخاذ تصمیمات مالی به عنوان یک سهامدار عمل کنند . EVA همچنین در جامعه سرمایهگذاران نیز متداول شده است . کنفرانسهای متعددی که در این زمینه در سالهای اخیر برگزار شده است (از ۱۹۹۶ به بعد) شاهد و گواه این مدعا است. EVA به عنوان یک معیار ارزیابی، هزینه فرصت صاحبان سهام و ارزش زمانی پول را در نظر گرفته و تحریف ناشی از به کارگیری اصول حسابداری را بر طرف میسازد. هر چقدر EVA شرکت بیشتر باشد، وضعیت شرکت مطلوبتر است. بهعبارت دیگر، ارزش افزوده اقتصادی مثبت نشاندهنده تخصیص بهینه منابع، ایجاد ارزش در شرکت و افزایش ثروت سهامداران است. از طرفی ارزش افزوده اقتصادی منفی بیانگر اتلاف منابع و تخصیص غیربهینه و ناکارآمد منابع شرکت و به تبع آن کاهش ثروت سهامداران است. اگر ارزش افزوده اقتصادی یک شرکت مثبت باشد، شرکت برای سهامداران سودآور است و این سود نشان دهنده توانمندیهای مجموعه مدیران آن شرکت است؛ از این رو EVA سود مدیریت نامیده میشود.
کاربرد ارزش افزوده اقتصادی
کاربرد ارزش افزوده را می توان در سه حوزه مورد توجه قرار داد:
- کاربرد اقتصادی: شناخت توانمندیهای اقتصادی بنگاهها نظیر بهرهوری منابع و عوامل تولید.
- کاربرد مدیریتی: شناخت توانمندیها و کارکردهای منابع انسانی نظیر نیروی کار تولید به منظور سنجش عملکرد.
- کاربرد حسابداری: تحلیل مالی منطقی و سودمند از وضعیت و عملکرد مالی بنگاههای اقتصادی در مقایسه با سود حسابداری.
گام های محاسبه ارزش
افزوده اقتصادی
محاسبه
ارزش افزوده اقتصادی مستلزم پیمودن گامهای اساسی میباشد.در ادامه گامهای
مشترکی که در محاسبه ارزش افزوده اقتصادی طی میشود را بیان میکنیم. این مراحل
ممکن است با توجه به ماهیت فعالیت و یا فرآیندهای تعریف شده در واحد تجاری تغییر
کند.
گام اول: جمع آوری و
بررسی صورتهای مالی
ارزش
افزوده اقتصادی مبتنی بر اطلاعات تهیه شده توسط سیستم حسابداری است و اغلب اطلاعات
مورد نیاز جهت محاسبه آن از صورت سود وزیان و ترازنامه واحد تجاری که برای عموم
ارائه میشود استخراج میگردد.
گام دوم: شناسایی تحریفات و تعدیلات لازم به منظور اصلاح آنها استرن استوارت ۱۶۴ تعدیل نسبت به اصول حسابداری پذیرفته شده را شناسایی کرده است؛ که تمامی این تعدیلات اندازهگیری سود و سرمایه را بهبود میبخشد. سود محاسبه شده بر مبنای استانداردهای حسابداری به دلیل نادیده گرفتن هزینه حقوق صاحبان سهام در محاسبات مربوط به آن،ارزش واقعی ایجاد شده توسط واحد تجاری را به درستی نشان نمی دهد و همچنین این سود به وسیله حسابداران قابل دستکاری و تحریف میباشد. نمونهای از تعدیلات به شرح زیر میباشد:
- هزینههای تبلیغات، تحقیق و توسعه و آموزش کارکنان باید به سود عملیاتی اضافه شوند چرا که این هزینهها در واقع مخارج سرمایهای میباشند که طبق اصول حسابداری به عنوان هزینه در صورت سود و زیان شناسایی شدهاند.
- هزینه استهلاک باید به سود عملیاتی اضافه شود و به جای آن هزینه استهلاک اقتصادی که منعکس کننده تغییر واقعی در دارایی هامیباشد لحاظ گردد.
- هزینههای غیر نقدی باید به سود عملیاتی اضافه شود. این هزینهها به احتمال زیاد به قصد دستکاری سود توسط مدیریت شناسایی شدهاند. هزینه هااگر واقعی بودند باید وجه نقد بابت آن پرداخت میشد. بنابراین این هزینه هاباید به سود عملیاتی اضافه شوند.
گام سوم: محاسبه سود
خالص عملیاتی پس از کسر مالیات
سود خالص
عملیاتی پس از کسر مالیات: سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات = سود
عملیاتی – مالیات
لازم به
ذکر است تعدیلات مربوط به سود عملیاتی به شرح آنچه بیان شد باید اعمال گردد.
گام چهارم: محاسبه سرمایه به کار گرفته شده سرمایه به کار گرفته شده توسط واحد تجاری برابر است با مجموع دارایی های جاری و ثابت واحد تجاری به علاوه سرمایه گذاری هایی که تحت روش حسابداری تعهدی هزینه شدهاند. به طور مثال تحقیق و توسعه و آموزش کارکنان که در واقع سرمایه گذاری در آینده میباشند، در دورهی وقوع به عنوان هزینه تلقی شدهاند باید به عنوان سرمایهگذاری در واحد تجاری در نظر گرفته شود.
گام پنجم: محاسبه هزینه میانگین موزون سرمایه واحد تجاری برآورد
هزینه سرمایه واحد تجاری یک چالش بزرگ برای محاسبه ارزشافزوده اقتصادی میباشد.
هزینه سرمایه، هزینه ی استفاده از منابع مالی متعلق به اعتباردهندگان و مالکان
واحد تجاری است و نشان دهندهی هزینه فرصت از دست رفته تامینکنندکان سرمایه نیز
میباشد. این هزینه در صورتهای مالی که طبق اصول پذیرفته شده حسابداری تهیه میشوند
نادیده گرفته میشود.
هزینه
سرمایه به عوامل متعددی از قبیل ساختار مالی، ریسکهای تجاری، میزان بهره جاری،
بازده مورد انتظار سرمایهگذاران، متغیرهای کلان اقتصادی و نوسانات درآمد بستگی
دارد و آن را میتوان به صورت زیر نشان داد:
WACC= (Rce×Wce) + (Rpe×Wpe) + (Rd×Wd)
که در معادله فوق Rce نرخ هزینه سهام عادی، Rpe نرخ هزینه سهام ممتاز، Rd نرخ بدهی و W وزنهای مربوط به هر
کدام میباشد. در ادامه نحوه محاسبه نرخ هزینه سهام عادی، نرخ هزینه سهام ممتاز و
نرخ هزینه بدهی تشریح میشود.
نرخ
هزینه سهام عادی: هزینه سهام عادی بازده مورد انتظار سهامداران عادی بابت سرمایه
گذاری آنها در واحد تجاری میباشد.
مدل قیمت
گذاری دارایی دارایی سرمایه ای یکی از روشهای متداول در برآورد هزینه سهام عادی واحد
تجاری میباشد که به صورت زیر تشریح میشود:
Re = Rf + β (Rm-Rf)
در این معادله، RF نرخ بازده بدون ریسک
در اقتصاد (مانند اسناد خزانه) ، β ریسک سیستماتیک واحد تجاری (ریسکی که از تحولات کلی
بازار و اقتصاد ناشی شده است) ، RM نرخ
بازده مورد انتظار بازار و
RM-RF صرف
ریسک بازار میباشد که به صورت بازده بازار منهای نرخ بازده بدون ریسک تعریف میگردد.
مدل سود
سهام تنزیل شده از دیگر مدل های محبوب در محاسبه هزینه سهام عادی میباشد که در
آن ارزش روز سهم برابر است با ارزش فعلی سود سهام پیش بینی شده (تنزیل شده) سهام
واحد تجاری و به صورت زیر بدست میآید
P=D\ (R-G)
که در این معادله P ارزش بازار سهام، D سود تقسیم شده، R نرخ هزینه سهام عادی و G نرخ رشد واحد تجاری میباشد. با توجه به معادله فوق نرخ بازده مورد انتظار سهامداران را به صورت زیر میتوان به دست آورد:
R= (D/P) +G
همچنین نرخ رشد واحد تجاری را میتوان به صورت زیر برآورد کرد:
G= (1-D) ROE
که در معادله فوق D نرخ سود سهام تقسیم شده و ROE بازده مورد انتظار حقوق صاحبان سهام میباشد.
نرخ هزینه سهام ممتاز: عبارت است از نرخ بازده مورد انتظار صاحبان سهام ممتاز واحد تجاری که آن را میتوان به صورت زیر محاسبه کرد (P=D\ (R-G) :
که در معادله فوق DP سود سالانه سهام ممتاز و PP خالص وجوه دریافت شده بابت فروش سهام ممتاز میباشد.
نرخ هزینه بدهی: هزینه بدهی عبارت است از هزینه بهره ای که واحد تجاری بابت بدهیهای خود باید بپردازد.
هزینه بهره کاهندهی هزینه مالیات واحد تجاری میباشد از این رو برای محاسبه نرخ آن، نرخ بهره پس از کسر مالیات در نظر گرفته میشود و آن را میتوان به صورت زیر تعریف کرد RD=R- (1-T) :
که در معادله فوق R نرخ بهره بدهی و T نرخ مالیات میباشد.
پس از
محاسبه نرخ های هزینه، وزن های مربوط به هر نرخ به صورت زیر محاسبه میشود.
محاسبه
وزن های هر یک از طبقات مستلزم شناخت ساختار سرمایه واحد تجاری میباشد. منظور از
ساختار سرمایه واحد تجاری سمت چپ ترازنامه میباشد.
وزن هر
یک از طبقات نسبتی از سهام عادی، سهام ممتاز و بدهی هابه مجموع اقلام سمت چپ
ترانامه میباشد و نحوه ی محاسبه آنها به صورت زیر میباشد:
مجموع
اقلام سمت چپ ترازنامه ÷ حقوق صاحبان سهام عادی =وزن سهام عادی
مجموع
اقلام سمت چپ ترازنامه ÷ حقوق صاحبان سهام ممتاز =وزن سهام ممتاز
مجموع
اقلام سمت چپ ترازنامه ÷ مجموع بدهی ها=وزن بدهی
پس از
بدست آورن وزن هابا ضرب کردن نرخ هر طبقه در وزن مربوط به آن و سپس جمع کردن آنها
هزینه میانگین موزون سرمایه بدست میآید.
گام ششم: محاسبه ارزش
افزوده اقتصادی
در نهایت
میتوان ارزش افزوده اقتصادی واحد تجاری را به صورت زیر بدست آورد:
(هزینه میانگین موزون سرمایه) (سرمایه بکار گرفتهشده) – سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات = ارزشافزوده اقتصادی
روش های محاسبه ارزش افزوده اقتصادی
ارزش افزوده در هر یک از سطوح واحد اقتصادی، طبقه (متشکل از چند واحد اقتصادی دارای فعالیت مشابه)، گروه (متشکل از چند طبقه)، بخش (متشکل ازچند گروه)، قسمت (متشکل از چند بخش) و بالاخره کل اقتصاد (شامل کلیه قسمت های اقتصادی) قابل محاسبه است. برای محاسبه ارزش افزوده 3 روش مختلف به شرح زیر وجود دارد:
1- روش تولید یا تفریق
2- روش توزیع یا جمع
3- روش مصرف (هزینه)
شایان ذکر است که روش های تولید و توزیع در سطوح مختلف، از واحد اقتصادی تا کل اقتصاد قابل محاسبه می باشد ولیکن روش مصرف تنها در سطح اقتصاد کلان قابل اندازه گیری می باشد. نحوه محاسبه ارزش افزوده در هر یک از روش ها به صورت تفضیلی در زیر ارایه شده است:
روش اول: محاسبه ارزش افزوده به روش تولید یا تفریق
ارزش افزوده از تفاضل مجموع مصارف واسطه به کار رفته در جریان تولید کالاها و خدمات از ارزش ستانده مؤسسه در طول یک دوره مالی به دست می آید به عبارت روشن تر: ارزش مصارف واسطه ارزش ستانده = ارزش افزوده
روش دوم: محاسبه ارزش افزوده به روش جمع یا توزیع
روش متداول درموسسات، محاسبه ارزش افزوده از طریق توزیع آن به عوامل تولید است در این روش ارزش افزوده از تجمع هزینه جبران خدمات، هزینه استهلاک، مالیات و مازاد عملیاتی به دست می آید. در مواردی که مؤسسه علاوه برمالیات مستقیم درارتباط با واحد کالای تولید شده یا خدمت ارایه شده مالیات غیرمستقیم پرداخت می کند و یا اینکه برای پایین نگهداشتن سطح قیمت ها ازدولت یارانه ای دریافت می کند ما به التفاوت مالیات های غیرمستقیم منهای یارانه باید به چهارعنصر فوق اضافه شود.
روش سوم: محاسبه ارزش افزوده به روش هزینه (مصرف)
روش هزینه برای برآورد تولید ناخالص داخلی به تفکیک نوع مصرف نهایی و نه به تفکیک نوع فعالیت اقتصادی تولیدکنندگان به کار برده می شود. این متضمن انجام برآوردهای مستقلی از مصرف نهایی خانوارها، خدمات دولتی، خدمات خصوصی غیرانتقاعی به خانوارها و افزایش موجودی ها، تشکیل سرمایه ثابت ناخالص و واردات و صادرات می باشد.
ارزش افزوده را به دو طریق می توان محاسبه نمود:
روش تفاضلی 1-
خدمات و مواد خریداری شده کل فروش = ارزش افزوده
2- روش تجمعی
سایر هزینه های توزیع شده + هزینۀ نیروی انسانی + سود + استهلاک = ارزش افزوده
برای محاسبه ارزش افزوده شرکت ارتباطات زیرساخت از تراز مالی شرکت بهره جسته ایم البته باید توجه داشت که به دلیل نوپا بودن این شرکت امکان مقایسه محاسبه با سال پایه امکان پذیر نبود لذا برای محاسبه از روش تجمعی استفاده گردید.
محاسبه ارزش افزوده به روش توزیع (تجمعی)
در این روش برای محاسبه ارزش افزوده چهار عنصر تشکیل دهنده آن یعنی جبران خدمت کارکنان، مصرف سرمایه ثابت (استهلاک) ، سود (زیان) حاصل از عملیات و خالص مالیات با هم جمع می شود.
خالص مالیات ها + سود (زیان) حاصل از عملیات + استهلاک +جبران خدمات کارکنان = ارزش افزوده
مزایای ارزش افزوده اقتصادی
1- ارزش افزوده اقتصادی
رابطه نزدیکی با خالص ارزش فعلی (NPV) دارد.
2- ارزش افزوده اقتصادی مدیران ارشد شرکت را نسبت به معیاری
که بیشتر تحت کنترل آنها است، پاسخگو میکند.
3- ارزش افزوده اقتصادی از طریق همه تصمیماتی که
مدیران شرکتهای اتخاذ میکنند تحتتأثیر واقع میشود.
4- ارزش افزوده اقتصادی معیار مناسبی جهت تعیین پاداش
مدیران میباشد.
5- ارزش افزوده اقتصادی با ارزش بازار شرکت در ارتباط
است.
6- ارزش افزوده اقتصادی بهعنوان یک معیار عملکرد
اقتصادی با معیارهای دیگری همچون ارزش افزوده نقدی سرمایهگذاری ، ارزش افزوده
سهامداران و بازده جریان نقدی روی سرمایهگذاری سازگار است.
7- ارزش افزوده اقتصادی بهعنوان معیار داخلی سنجش
عملکرد موفقیت شرکت در افزودن ارزش به سرمایهگذاری سهامدارانش را به بهترین نحو
نشان میدهد.
8- ارزش افزوده اقتصادی نشان میدهد که ارزش شرکت مستقیماً به
عملکرد مدیریت بستگی دارد.
9- ارزش افزوده اقتصادی میتواند مبنائی برای تعیین
اهداف سرمایهگذاری در پروژهها قرار گیرد.
10- ارزش افزوده اقتصادی بهعنوان معیار اندازهگیری
عملکرد کمتر در معرض تعریفهای حسابداری قرار دارد
معایب ارزش افزوده اقتصادی 1- ارزش افزوده اقتصادی مستلزم انجام تعدیلات متعدد ارقام سود و سرمایه محاسبه شده توسط حسابداری میباشد.
2- ارزش افزوده اقتصادی بر اساس اطلاعات تاریخی محاسبه میشود .
3- محاسبه ارزش افزوده اقتصادی وابسته به محاسبه نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه میباشد که مشکل است .
4- گاهی اوقات تجزیه و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی غیرعملی است مثلاً برای شرکتهائی که تازه راهاندازی شدهاند یا برای شرکتهای سرمایهگذاری، تجزیه و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی مناسب نیست.
کاربرد EVR
سهامداران و سرمایهگذاران نیازمند
شناسایی متغیرهای عمدهای هستند که بازده سهام را تبیین نماید؛ اعتباردهندگان
نیازمند مدلی هستند که آنها را در ارزیابی توانایی پرداخت اصل و بهره وامها و
تسهیلات اعطایی به مشتریان یاری رساند؛ سرمایهگذاران اعم از سهامداران حقیقی و
حقوقی نیازمند مدلی میباشند که بتوانند به وسیله آن عملکرد شرکتها را ارزیابی و
بازده مورد انتظار خود را در آن شرکتها تعیین نمایند؛ ایشان نیاز دارند که با
تعیین یک معیار سنجش عملکرد مناسب برای سیستم پاداش دهی به مدیران، باعث تهییج
رفتار انگیزشی ایشان شده و ارزش پایدار را در شرکت ایجاد نماید و... . اینها دغدغههای اصلی دستاندرکاران کسب
و کار است که رفع آنها هدف این پژوهش است. برخلاف کشورهای توسعهیافته، معیار
عملکرد مالی در اغلب شرکتهای ایرانی، سود خالص است؛ اما تئوری مالی نوین به جای
حداکثرسازی سود به دنبال حداکثر نمودن ارزش است. عدم وجود فرهنگ استفاده از
معیارهای عملکرد مالی مبتنی بر ارزش، باعث شده است که مفاهیم مهم و غیرقابل
انکاری همچون هزینههای سرمایه و هزینه فرصتهای از دست رفته، نادیده گرفته شوند. ولی در ارزش افزوده اقتصادی
(EVA) هزینه فرصتهای صاحبان سهام منظور شده است. با توجه به
تحقیقات بسیار دانشمندان مالی دنیا، ارزش افزوده اقتصادی میتواند به عنوان مبنایی
برای تعیین هدف و ارزش، سرمایهگذاری در پروژهها و طرحها، ارزیابی عملکرد، تعیین
سرمایه فکری شرکت، تعیین میزان پاداش و ... مورد استفاده قرار گیرد. از نظر مالی
روشهای ارزیابی عملکرد به چهار دسته ذیل تقسیم میشوند که EVA جزو
آن دسته از نسبتهایی است که علیرغم استفاده از اطلاعات حسابداری، از جمله
معیارهای اقتصادی نیز به شمار میرود و این یکی از خواصی است که میتواند بازده
شرکت را با دقت بیشتری نسبت به دیگر معیارها تشریح کند.
ارزش افزوده
اقتصادی (EVA) در بازر سرمایه
همانطور که میدانیم؛ اصلیترین هدف
شرکتها و موسسات انتفاعی، کسب سود در کوتاه مدت و افزایش ثروت اقتصادی سهامداران در بلندمدت است. دستیابی به این هدف باید
با تصمیم سازی و تصمیمگیری صحیح در مسائل مالی به وقوع بپیوندد. تصمیمگیری صحیح نیز، مستلزم ارزیابی عملکرد است
که خود نیازمند به کارگیری معیارها و شاخصهای مناسب میباشد. در این میان،
معیارهای سنجش عملکرد مالی به دلیل کمی بودن، عملی بودن، عینی بودن و ملموس بودن
آن نسبت به معیارهای دیگر کارآتر هستند
.
یکی از مهمترین معیارهای مالی، بازده سهام است و سرمایهگذاران همواره
به دنبال راهی بودند که بتوانند این معیار را پیشبینی نمایند. ارزش افزوده
اقتصادی(Economic Value Added) نیز
به عنوان یک شاخص مالی نسبتا جدید و از مهمترین معیارهای ارزیابی عملکرد سهام در
دنیا به شمار میرود.مبنای پژوهش حاضر که این مقاله نگاهی مختصر به آن است، تشریح
میزان ارتباط EVA با بازده سهام و
اثبات برتری آن نسبت به سود خالص حسابداری است. قلمرو این پژوهش، ۵۱ شرکت صنایع غذایی، آشامیدنی و قند و شکر
پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و نمونه مورد مطالعه، شامل ۲۲۰ سال- شرکت طی سالهای ۱۳۷۹ الی ۱۳۸۸ است. ما با استفاده از روش تحقیق از نوع همبستگی به این
نتیجه دست یافتیم که ارزش افزوده اقتصادی، رابطه بیشتری نسبت به سود خالص با بازده
سهام دارد و به عبارت دیگر معیار بهتری برای سنجش بازده سهام شرکتها میباشد.
ضمنا این تحقیق در بخش محاسبات (هزینه سرمایه)، به صورت تجربی به نتایج خاصی رسیده
که آن را از سایر تحقیقات در این زمینه متمایز ساخته است.
ارزش
افزوده اقتصادی (EVA) معیاری توانا
برای سنجش بازده سهام
حال چنانچه ارزش افزوده اقتصادی به طور مداوم منفی شود، احتمال میرود
در یک بازار کارآی سرمایه، سهامداران از افزایش سرمایه شرکت استقبال نکنند. ارزش افزوده اقتصادی، استراتژی یا راهبرد نیست، بلکه
راهی است که نتایج را اندازه گیری میکند و عبارتست از: (سرمایه به کار گرفته شده × میانگین وزنی هزینه سرمایه) - سود خالص
عملیاتی پس از کسر مالیات = ارزش افزوده اقتصادی
اما نرخ هزینه سرمایهای (c) چگونه محاسبه میشود؟
منابع تامین مالی که مشمول هزینه سرمایهای هستند، عبارتند از: بدهیهای بهرهدار،
اوراق قرضه منتشره، سهام عادی، سایر مشتقات حقوق صاحبان سهام
هزینه سرمایه در واقع متوسط موزون هزینه سرمایه
(WACC) است. منظور از هزینه سرمایه، متوسط موزون بازدهی مورد
انتظار تامینکنندگان مالی شرکت براساس سهمشان در تامین نقدینگی شرکت است. برای
مثال اگر نرخ مالیات را ۵/۲۲درصد در نظر
بگیریم، برای یک سری داده فرضی )عرف بازار ایران) داریم:
مقایسه مفهومی سود حسابداری و
ارزش افزوده اقتصادی
صورت سود و زیان فقط هزینه بهره را در نظر میگیرد ولی
بازدهی مورد انتظار سهامداران را در نظر نمی گیرد و هر چیزی به سهامداران برسـد،
حتی اگر کمتر از بازده مورد انتظار آنان باشد سود محسوب میکند؛ در حالیکه در
رویکردEVA، این شرکت زیان ده است. در رویکرد سود
حسابداری، حسابداران به سادگی میتوانند سود را دستکاری کنند اما رویکرد EVA تعدیلاتی را در خود جای داده که با انجام آنها
ترفندهای حسابداران برای دستکاری سود به حداقل میرسد
.
مزایای ارزش افزوده اقتصادی (EVA): ارزش افزوده
اقتصادی رابطه نزدیکی با خالص ارزش فعلی
(NPV) دارد. از طریق همه تصمیماتی که مدیران شرکتها اتخاذ میکنند،
تحت تاثیر واقع میشود و همه اثرات را به صورت کمی بیان میکند بنابراین، معیار
مناسبی جهت تعیین پاداش مدیران میباشد. این نسبت با ارزش بازاری شرکت در ارتباط
است و به عنوان یک معیار عملکرد اقتصادی با معیارهای دیگری همچون ارزش افزوده
نقدی، ارزش افزوده سهامداران و بازده جریان نقدی روی سرمایهگذاری سازگار است.
ارزش افزوده اقتصادی بهعنوان معیار داخلی سنجش عملکرد، موفقیت شرکت در افزودن
ارزش به سرمایهگذاری سهامدارانش را به بهترین نحو نشان میدهد. در نهایت، ارزش
افزوده اقتصادی میتواند مبنایی برای تعیین اهداف سرمایهگذاری در پروژهها قرار
گیرد و به عنوان معیار اندازهگیری عملکرد کمتر در معرض تعریفهای حسابداری قرار
دارد
.
معایب ارزش افزوده اقتصادی (EVA): محاسبه ارزش
افزوده اقتصادی شامل محاسبه نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه میباشد که کاری مشکل
است. ارزش افزوده اقتصادی معمولا براساس ارقام تاریخی محاسبه میشود. گاهی اوقات
تجزیه و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی غیرعملی است. مثلا برای شرکتهایی که تازه راهاندازی
شدهاند یا برای شرکتهای سرمایهگذاری، تجزیه و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی مناسب
نیست .
تاریخچه EVA
ابزار تحلیلی EVA در سال ۱۹۸۲ توسط موسسه استرن و استیوارت متداول شد همان طوری که پیشتر گفته شد، توسعه
تجاری EVA یک شبه اتفاق نیافتاده است. EVA
نتیجه نوآوری در زمینه سود اقتصادی بوده
است.
نوآورانی مانند استرن که محدودیت عملی
سودهای حسابداری را مورد بازبینی و سازماندهی مجدد قرار داد. ابزار تحلیلی EVA از همان ابتدا از سوی
جامعه شرکتها مورد پذیرش قرار گرفت چراکه روشی نوآورانه، برای یافتن ارزش واقعی
شرکت بود. برخلاف معیارهای سنتی مانند EBIT در EBITDA و NOPAT و ...، EVA سودآوری واقعی شرکتها را مورد بررسی قرار میدهد،
یعنی هزینههای مستقیم بدهی و غیرمستقیم حقوق صاحبان را مدنظر قرار میدهد. چون EVA بهطور کاملا نزدیکی
بر الزامات ماکزیممسازی ثروت سهامداران منطبق است به عنوان یک ابزار مدرن روز،
جهت سنجش موفقیت شرکتها بهکار گرفته میشود. پرداخت بر مبنای EVA با در نظر گرفتن همه
هزینههای سرمایه (هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام) صورت میگیرد، تا مدیران
شرکتها در اتخاذ تصمیمات مالی به عنوان یک سهامدار عمل کنند. EVA
همچنین در جامعه سرمایهگذاران نیز
متداول شده است. کنفرانسهای متعددی که در این زمینه در سالهای اخیر برگزار شده
است (از ۱۹۹۶ به بعد) شاهد و گواه
این مدعا است. شرکتهای
سرمایهگذاری مانند Global Asset Management و
Oppneheimer Capital از EVA،
در انتخاب سهام، ساختار پرتفوی و فرایند کنترل ریسک استفاده میکنند. دیگر شرکتهای
سرمایهگذاری بزرگ نیز نگاه عمیقتری به EVA دارند و EVA پیشرفتهای معنیداری را در دنیای تحلیلهای عملکردی بوجود
آورده است. علاوهبر این، مطالعات تجربی در
Journal portfolio management نشان
میدهد که EVA در جامعه آکادمیک و جامعه مالی، رشد و پیشرفت خوبی کرده است (Ibid, p: ۳). استیوارت در سال ۱۹۹۴
در یک تحقیق داخلی نشان میدهد که EVA تنها بهترین ابزار برای ایجاد ارزش در شرکت است. و ادعا میکند
که EVA در تشریح فرآیند تغییر در ثروت سهامداران تقریبا ۵۰درصد مهمتر از معیارهای مبتنی بر
حسابداری عمل میکند. این تحقیق داخلی شواهدی را مبتنیبر غالب بودن EVA بر معیارهای حسابداری
مانند سود حسابداری فراهم کرد. مجله فورچون در سال ۱۹۹۳ صراحتا EVA را کلید واقعی ایجاد ثروت معرفی میکند. استرن استیوارت میگوید
سود حسابداری را به عنوان معیار ارزیابی عملکرد فراموش کنید.
(3-1(Garyc Biddle and others, 1998, pp ) تحقیقات نشان میدهد که بازده
کل سهامداران در شرکتهایی که به نوعی از سیستم EVA کمک گرفتهاند بعد از یک دوره 5ساله در
مقایسه با سهام شرکتهای رقیب، 49درصد بیشتر بوده است. شرکت هایی که ساختار جبران
خدمات استرن استیوارت را بهطور کامل اجرا می کنند. حتی نتایج بهتر از این داشتهاند.
به طوری که سرمایهگذاری در سهام این شرکتها، 84درصد ثروت بیشتری در مقایسه با
شرکتهای رقیب طی یک دوره 5ساله ایجاد کرده است.
تعریف عملیاتی ارزش افزوده اقتصادی
*دو روش متداول از تعریف EVA وجود دارد: روش
حسابداری و روش مالی
*از دیدگاه حسابداری، EVA عبارت است از تفاوت بین سود خالص
عملیاتی بعد از مالیات
(NOPAT) و هزینه سرمایه.
بنابراین EVA متفاوت از ابزارهای سنتی سنجش سود حسابداری مانندEBIT، EBITDAو EPS و... است. زیرا EVA کل هزینههای تامین سرمایه را در نظر میگیرد
[ابزارهای حسابداری فقط هزینه بدهی را در نظر گرفته و بهطور ضمنی فرض میکنند که
هزینه صاحبان سهام عادی مفت است که این یک هزینه فرصت است و نه هزینه حسابداری و
در این مورد نباید تردید کرد،
به تعبیری ارزش افزوده اقتصادی (EVA) شاخص
بنیادین برای اندازهگیری عملکرد و تعیین ارزش شرکت است. EVA از حاصلضرب تفاوت بین نرخ بازده(r) و نرخ هزینه سرمایه(c) در مبلغ سرمایه بهدست
میآید(فرمول۱)
ملاحظه میکنید که مبلغ 250ریال سود،
فقط 100ریال به ارزش شرکت اضافه میکند و عملکرد واقعی مدیریت، فقط به اندازه 100ریال
است نه 250ریال، این موضوعی است که هیچ کدام از معیارهای حسابداری نمیتوانند آن را
محاسبه کنند.