"محمدرضا مرکزی"

مشخصات بلاگ
"محمدرضا مرکزی"

اقتصاد را از این نگاه بخوانید...

نویسندگان

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اقتصاد توسعه» ثبت شده است

بررسی تجربه برخی از کشورهای منتخب جهان در بکارگیری سیاست حمایت از تولید ملی در برنامه های توسعه اقتصادی

 

چکیدهممممممممممممممم

چکیججدهجججتاتاتتتتتتتتتصصقثثقثثثثبچچمم

اگر کشوری امروزه به عنوان قدرت برتر اقتصادی در جهان شناخته میشود، دارای نظام تولید ملی قوی و پرقدرت در سطح جهانی است،این دست آورد مهم، نتیجه حمایت جامع،کامل و همه جانبه از سوی دولت و ملت آن کشور از تولید ملی خود بوده و این حمایت با توجه به امکانات و ظرفیت های هر کشور می تواند ابعاد مختلف و متفاوتی داشته باشد که یکی از ابعاد آن، برنامه ریزی و سیاست گذاری صحیح، مناسب و کارآمد در برنامه ها وسیاست های توسعه اقتصادی کشورها در جهت اعمال سیاست حمایت از تولید ملی است. در این میان بررسی تجربه موفق برخی از کشور های منتخب جهان در بکارگیری سیاست حمایت از تولید ملی در برنامه های توسعه اقتصادی می تواند الگوی مناسبی در جهت بومی سازی و استفاده مناسب در سایر کشور ها باشد. در این تحقیق  سعی بر آن شده است که بیشتر تجربه کشورهایی مورد واکابی قرارگیرد که به لحاظ تحولات اقتصادی با شرایط امروز کشورهایی از جمله ایران تا حد زیادی مشابه و یکسان باشد.این کشور ها شامل کره جنوبی، ژاپن و آلمان میباشد، سه کشوری که روزی جزء کشورهای جنگ زده دنیا محسوب می شدند اما امروزه قدرت برتر اقتصادی دنیا هستند.

واژگان کلیدی : توسعه اقتصادی ، حمایت ، تولید ملی ، سیاست اقتصادی،

 

نویسندگان: محمدرضا مرکزی، علی عسگری

 

برای دانلود متن کامل مقاله به پایگاه سیلیویکا مراجعه کنید

 

 

  a.asgar1375@gmail.com ۲-  دانشجوی کارشناسی علوم اقتصادی ، دانشگاه قم ،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۹ ، ۱۳:۵۵
محمدرضا مرکزی
جمعه, ۱۵ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۵۵ ق.ظ

چالشهای پیشروی برجام بی کدخدا


دقایقی بعد از اعلام خروج آمریکا از برجام توسط پرزیدنت ترامپ، رئیس جمهور روحانی از این گفتند که : "به وزارت خارجه دستور دادم ظرف هفته های آینده با 5 کشور مذاکرات را ادامه دهد اگر به این نتیجه رسیدیم با همه این کشورها به نتایج برجام می رسیم علی رغم خواسته امریکا برجام پایدار می ماند." و حال سوال ما اینست که آیا اساسا برجام این پتانسیل را دارد که از نظر فنی و اقتصادی بدون اروپا به حیات خود ادامه دهد؟
برای شروع اثرات و طبعات خروج آمریکا از برجام را برمی‌شماریم. رئیس جمهور آمریکا در شب خروج از برجام، فرمانی را امضا کرده است که طی دو بازه ۹۰ و ۱۸۰ روزه دولت آمریکا را مجبور می کند که تحریمهای مرتبط با خدمات زیر که ذیل برجام تعلیق شده بودند را، مجددا اعمال کند.
1). خرید و تهیه دلار آمریکا توسط دولت ایران؛ ۲). تجارت با دولت ایران در زمینه طلا و فلزات گران‌بها ۳). انتقال عمده، خرید و یا فروش ریال ایران، نگهداری کمک‌های مالی عمده یا حساب‌های بانکی بیرون از خاک ایران که تحت نفوذ ریال ایران است. ۴). خرید و اشتراک بدهی‌های دولتی ایران (منظور، خرید و انتشار اوراق قرضه دولتی ایران در خارج از کشور است) ۵). صنعت ماشین ایران ۶). خدمات اپراتورهای بندری، ناوگان دریایی و بخش‌های کشتی سازی شامل خطوط ناوگان دریایی جمهوری اسلامی ایران و خط ناوگان جنوبی ایران و وابسته‌های آن‌ها ۷). انجام معاملات نفتی با شرکت ملی نفت ایران (
NIOC)، شرکت بین المللی نفت ایران (NICO) و شرکت ملی نفتکش ایران (NITC) شامل خرید نفت، محصولات نفتی یا محصولات پتروشیمی از ایران ۸). تهیه خدمات بیمه نامه، بیمه و یا بیمه اتکایی ۹). بخش انرژی ایران ۱۰). معاملات اقتصادی موسسات مالی خارجی با بانک مرکزی ایران و موسسات مشخص مالی ایرانی و...

ضمانت اجرای این تحریمها توسط شرکتهای آمریکایی و البته غیر آمریکایی مجازاتی است که دولت آمریکا در نظر گرفته و آن چیزی نیست جز تعقیب قضایی در خاک آمریکا و حذف از چرخه دلار! و نکته اصلی این است که دولت آمریکا برای اجرای این تحریم‌ها و تنبیه شرکتهای متخلف، حتی نیاز به دست خط هیچ دولتی در هیچ کجای جهان ندارد! چرایی این قدرت جادویی دولت آمریکا هم در نسبت نجومی مبادلات دلاری در اقتصاد جهان به عدد اقتصاد آمریکاست. و این امر باعث می شود هیچ شرکت و بانکی در قاره سبز در انتخاب بین حضور در چرخه دلار و اجازه مبادله با ارز بیش از ۸۰٪ سوئیفت جهان و شراکت در بازار ماکسیمم ۳۰ میلیارد دلاری ایران برای اروپائیان، لحظه‌ای شک نکند! علاوه بر این شرکتهای متخلف برای بازگشت به چرخه دلار هم باید جرایم سنگین مالی و غیر مالی بپردازند. که از مثالهای بارز همین استاندراد چارترد بانک بریتانیاست که 6 سال است تاوان انجام تراکنش با دولت ایران را می پردازد.
 جدای از این اثر اسرارآمیز آقایی دلار، باید به ساختار نظام تحریم جدید آمریکا نیز اشاره کرد. ذیل آخرین قانون تحریمی آمریکا علیه ایران (همان مادر تحریم‌ها) بخشهای از حاکمیت ایران ذیل دستور اجرایی تحریمهای سازمانهای تروریستی قرار گرفتند که مجازات خدمت رسانی به این نهادها نه خروج از چرخه مبادله با دلار که عضویت این نهادها در لیست سیاه انسداد دارایی
(SDN) دولت آمریکاست!

با این توضیحات می توان صراحتا گفت که 5 عضو دیگر 5+1 علی الخصوص اروپا با حفظ برجام بدون ایالات متحده در رویای فروش موردی هستند که در مالکیتشان نیست!

 البته توضیح این نکته خارج از لطف نیست که تحریمهای قدیم و جدید آمریکا به معنای بن بست و انسداد اقتصاد ایران نیست و راه حل های بسیاری پیشروی اقتصاد ایران است. مانند تغییر نقشه ارزی ایران از دوبی و پخش  آن در شبکه صرافی مسقط، چین، استامبول و حتی دوحه که منجر ایمن‌سازی بازار ارز تهران شود و وابستگی اقتصاد ایران به یگانه گلوگاه ارزی جنوبیش بکاهد! و یا می توان از اجرای پیمانهای چند جانبه پولی گفت که منجر به حذف دلار از مبادلات بین دولتهای عضو پیمان می شود. البته در این فقره آخر باید توجه داشت که برای کارایی، تزار تجاری متعادل بین کشورها برقرار باشد. از این دست ابتکارات بسیار است و راه حل‌های گوناگونی پیشروی مردان اقتصادی دولت ایران قرار دارد تا از هزینه های داخلی تحریم بکاهند و بر هزینه‌های جهانی تحریم بر دوش آمریکا بیافزایند!

نویسنده:مبین احمدی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۷ ، ۱۱:۵۵
محمدرضا مرکزی
پنجشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۷، ۰۷:۴۹ ق.ظ

اقتصاد مقاومتی به روایت رهبری

پاسخ رهبر انقلاب به ۱۰ پرسش درباره اقتصاد مقاومتی

پس از ابلاغیه سیاستهای اقتصاد مقاومتی، رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی در حرم مطهر رضوی به سؤالات و ابهاماتی که در این باره مطرح شده بود پاسخ دادند.
آنچه در ادامه می‌آید پاسخ به این ده سوال است که پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR آن را منتشر کرده است:
 

 

سؤال

پاسخ

۱. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟

۱.یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است، امّا منحصر به کشور ما هم نیست
۲.درون‌زا و برون‌گرا است درون‌گرا نیست
۳.مردم‌بنیاد
۴. دانش‌بنیان
۵.عدالت‌محور
۶.همیشه بارور خواهد بود و به مردم کمک خواهد کرد

۲. اقتصاد مقاومتی درون‌زا  به چه معناست؟

یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان.

۳. آیا درون‌زایی اقتصاد مقاومتی همان درون‌گرایی اقتصاد است؟

نه، درون‌زا است، امّا برون‌گرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درون‌زا است، امّا درون‌گرا نیست.

۴. آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟

اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، مردم‌بنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با اراده‌ی مردم، سرمایه‌ی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند.

۵. عدالت در اقتصاد مقاومتی چگونه تعریف می‌شود؟

عدالت در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن  است.

۶. با توجه به برنامه‌های اقتصاد مقاومتی، مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟

در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاوم‌سازی و محکم‌سازی پایه‌های اقتصاد کشور.

۷. آیا اقتصاد مقاومتی که شعار آن را میدهیم، تحقّق‌پذیر است، ممکن است، یا نه، خیالات خام است؟

نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است. چون این کشور، دارای ظرفیّتهای فوق‌العاده است.

۸. ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟

۱. نیروی انسانی ما
   ده میلیون دانش‌آموخته‌ی دانشگاه‌ها
   بیش از چهار میلیون دانشجو
   میلیونها نیروی مجرّب و ماهر
۲. منابع طبیعی
   مجموع نفت و گاز ما از همه‌ی کشورهای دنیا بیشتر است
   معادن طلا و معادن فلزّات کمیاب
   سنگ آهن، سنگهای قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی
۳. موقعیّت جغرافیایی
   با پانزده کشور همسایه هستیم و حمل و نقل ترانزیت داریم
   در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی میشود
  
۳۷۰ میلیون جمعیّت در همسایه ما زندگی میکنند
۴. زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری
   سیاستهای اصل
۴۴، سند چشم‌انداز
   زیرساخت‌های گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه

۹. آیا با وجود تحریم‌های اقتصادی می‌توان از ظرفیت‌های کشور استفاده کرد؟

ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانسته‌ایم به نقطه‌های بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ مثل تولید علم، مثل صنعت و فناوری.

۱۰. اگر تحقق اقتصاد مقاومتی ممکن است، الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟

۱. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند
۲.صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، باید به تولید ملّی اهمّیّت بدهند
۳. صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر
۴.مردم در همه‌ی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند

. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟
یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است ــ این آن جنبه‌ی مثبت ــ امّا منحصر به کشور ما هم نیست؛ یعنی بسیاری از کشورها، امروز با توجّه به این تکانه‌های اجتماعی و زیروروشدن‌های اقتصادی‌ای که در این بیست سی سال گذشته اتّفاق افتاده است، متناسب با شرایط خودشان به فکر یک چنین کاری افتاده‌اند. پس مطلب اوّل اینکه این حرکتی که ما داریم انجام میدهیم، دغدغه‌ی دیگر کشورها هم هست؛ مخصوص ما نیست.

۲. اقتصاد مقاومتی درون‌زا  به چه معناست؟
این اقتصاد درون‌زا است. درون‌زا است یعنی چه؟ یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان؛ درون‌زا به این معنا است.

۳. آیا درون‌زایی اقتصاد مقاومتی همان درون‌گرایی اقتصاد است؟
درون‌گرا نیست؛ یعنی این اقتصاد مقاومتی، به این معنا نیست که ما اقتصاد خودمان را محصور میکنیم و محدود میکنیم در خود کشور؛ نه، درون‌زا است، امّا برون‌گرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درون‌زا است، امّا درون‌گرا نیست. اینها را که عرض میکنم، برای خاطر این است که در همین زمینه‌ها الان قلمها و زبانها و مغزهای مغرض، مشغول کارند که [القا کنند] «بله، اینها میخواهند اقتصاد کشور را محدود کنند و در داخل محصور کنند». انواع و اقسام تحلیل‌ها را برای اینکه ملّت را و مسئولان را از این راه ـ که راه سعادت است ـ جدا بکنند دارند میکنند. من عرض میکنم تا برای افکار عمومی‌مان روشن باشد. اقتصاد مقاومتی درون‌زا  به چه معناست؟
این اقتصاد درون‌زا است. درون‌زا است یعنی چه؟ یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان؛ درون‌زا به این معنا است.

۳. آیا درون‌زایی اقتصاد مقاومتی همان درون‌گرایی اقتصاد است؟
درون‌گرا نیست؛ یعنی این اقتصاد مقاومتی، به این معنا نیست که ما اقتصاد خودمان را محصور میکنیم و محدود میکنیم در خود کشور؛ نه، درون‌زا است، امّا برون‌گرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درون‌زا است، امّا درون‌گرا نیست. اینها را که عرض میکنم، برای خاطر این است که در همین زمینه‌ها الان قلمها و زبانها و مغزهای مغرض، مشغول کارند که [القا کنند] «بله، اینها میخواهند اقتصاد کشور را محدود کنند و در داخل محصور کنند». انواع و اقسام تحلیل‌ها را برای اینکه ملّت را و مسئولان را از این راه ـ که راه سعادت است ـ جدا بکنند دارند میکنند. من عرض میکنم تا برای افکار عمومی‌مان روشن باشد.

۴. آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟
این اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، مردم‌بنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با اراده‌ی مردم، سرمایه‌ی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند. امّا «دولتی نیست» به این معنا نیست که دولت در قبال آن مسئولیّتی ندارد؛ چرا، دولت مسئولیّت برنامه‌ریزی، زمینه‌سازی، ظرفیّت‌سازی، هدایت و کمک دارد. کار اقتصادی و فعّالیّت اقتصادی دستِ مردم است، مال مردم است؛ امّا دولت ـ به‌عنوان یک مسئول عمومی ـ نظارت میکند، هدایت میکند، کمک میکند. آن جایی که کسانی بخواهند سوء‌استفاده کنند و دست به فساد اقتصادی بزنند، جلوی آنها را میگیرد؛ آنجایی که کسانی احتیاج به کمک دارند، به آنها کمک میکند. بنابراین آماده‌سازی شرایط، وظیفه‌ی دولت است؛ تسهیل میکند.
چهارم، گفتیم این اقتصاد، اقتصاد دانش‌بنیان است یعنی از پیشرفتهای علمی استفاده میکند، به پیشرفتهای علمی تکیه میکند، اقتصاد را بر محور علم قرار میدهد؛ امّا معنای آن این نیست که این اقتصاد منحصر به دانشمندان است و فقط دانشمندان میتوانند نقش ایفا کنند در اقتصاد مقاومتی؛ نخیر، تجربه‌ها و مهارتها ـ تجربه‌های صاحبان صنعت، تجربه‌ها و مهارتهای کارگرانی که دارای تجربه و مهارتند ـ میتواند اثر بگذارد و میتواند در این اقتصاد نقش ایفا کند. اینکه گفته میشود دانش‌محور، معنای آن این نیست که عناصر با تجربه‌ی صنعتگر یا کشاورز که در طول سالهای متمادی کارهای بزرگی را بر اساس تجربه انجام داده‌اند، اینها نقش ایفا نکنند؛ نخیر، نقش بسیار مهمّی هم به عهده‌ی اینها است.

۵. عدالت در اقتصاد مقاومتی چگونه تعریف می‌شود؟
این اقتصاد، عدالت‌محور است؛ یعنی تنها به شاخصهای اقتصاد سرمایه‌داری ـ [مثل] رشد ملّی، تولید ناخالص ملّی ــ اکتفا نمیکند؛ بحث اینها نیست که بگوییم رشد ملّی اینقدر زیاد شد، یا تولید ناخالص ملّی اینقدر زیاد شد؛ که در شاخصهای جهانی و در اقتصاد سرمایه‌داری مشاهده میکنید. در حالی که تولید ناخالص ملّی یک کشوری خیلی هم بالا میرود، امّا کسانی هم در آن کشور از گرسنگی میمیرند! این را ما قبول نداریم. بنابراین شاخص عدالت ـ عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی در جامعه ـ یکی از شاخصهای مهم در اقتصاد مقاومتی است، امّا معنای آن این نیست که به شاخصهای علمی موجود دنیا هم بی اعتنایی بشود؛ نخیر، به آن شاخصها هم توجّه میشود، امّا بر محور «عدالت» هم کار میشود. عدالت در این بیان و در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن  است.

۶. با توجه به برنامه‌های اقتصاد مقاومتی، مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟
در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است ـ که یک مقداری از آن مربوط به تحریم است، یک مقداری از آن مثلاً مربوط به غلط بودن فلان برنامه است ـ نه، این مال همیشه است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاوم‌سازی، محکم‌سازی پایه‌های اقتصاد؛ این چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم، چه در شرایط غیر تحریم، بارور خواهد بود و به مردم کمک میکند. این سؤال اوّل.


۷. آیا اقتصاد مقاومتی که شعار آن را میدهیم، تحقّق‌پذیر است، ممکن است، یا نه، خیالات خام است؟
پاسخ این است که نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است؛ چرا؟ به‌خاطر ظرفیّتها؛ چون این کشور، دارای ظرفیّتهای فوق‌العاده است. من حالا چند قلم از ظرفیّتهای کشور را عرض میکنم. اینها چیزهایی است که آمارهای عجیب‌و‌غریب لازم ندارد، جلوی چشم همه است، همه می‌بینند.

۸. ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟
یکی از ظرفیّتهای مهمّ ما، ظرفیّت نیروی انسانی ما است. نیروی انسانی در کشور ما، یکی از بزرگ‌ترین ظرفیّت‌های کشور ما است؛ این یک فرصت بزرگ است. عرض کردیم، جمعیّت جوان کشور ــ از پانزده سال تا سی سال ــ یک حجم عظیم از ملّت ما را تشکیل میدهند؛ این خودش یک ظرفیّت است. تعداد ده میلیون دانش‌آموخته‌ی دانشگاه‌ها را داریم؛ ده میلیون از جوانهای ما در طول این سالها از دانشگاهها فارغ‌التّحصیل شدند. همین حالا بیش از چهار میلیون دانشجو داریم که اینها در طول چند سال آینده فارغ‌التّحصیل میشوند؛ جوانان عزیز بدانند، این چهار میلیونی که میگویم، ۲۵ برابر تعداد دانشجو در پایان رژیم طاغوت است؛ جمعیّت کشور نسبت به آن موقع شده دو برابر، امّا تعداد دانشجو نسبت به آن موقع شده ۲۵ برابر؛ امروز ما این تعداد دانشجو و فارغ‌التّحصیل داریم. علاوه‌ی بر اینها، میلیونها نیروی مجرّب و ماهر داریم. ببینید، همینهایی که در دوران جنگ به داد نیروهای مسلّح ما رسیدند. در دوران جنگ تحمیلی، یکی از مشکلات ما، از کار افتادن دستگاه‌های ما، بمباران شدن مراکز گوناگون ما، تهیدست ماندن نیروهای ما از وسایل لازم ـ مثل وسایل حمل و نقل و این چیزها ـ بود. یک عدّه افراد صنعتگر، ماهر، مجرّب، راه افتادند از تهران و شهرستانها ـ که بنده در اوایل جنگ خودم شاهد بودم، اینها را میدیدم؛ اخیراً هم بحمدالله توفیق پیدا کردیم، یک جماعتی از اینها آمدند؛ آن روز جوان بودند، حالا سنّی از آنها گذشته، امّا همان انگیزه و همان شور در آنها هست ـ رفتند داخل میدانهای جنگ، در صفوف مقدّم، بعضی‌هایشان هم شهید شدند؛ تعمیرات کردند، ساخت‌وساز کردند، ساخت‌وسازهای صنعتی؛ این پلهای عجیب‌وغریبی که در جنگ به درد نیروهای مسلّح ما خورد، امکانات فراوان، خودرو، جادّه، امثال اینها، به‌وسیله‌ی همین نیروهای مجرّب و ماهر به‌وجود آمد؛ امروز هم هستند، امروز هم در کشور ما الی‌ماشاءالله؛ تحصیل‌کرده نیستند، امّا تجربه‌ و مهارتی دارند که گاهی از تحصیل‌کرده‌ها هم بسیار بیشتر و بهتر و مفیدتر است؛ این هم یکی از امکانات نیروهای ما است؛ هم در کشاورزی این را داریم، هم در صنعت داریم.
یکی از ظرفیّتهای مهمّ کشور ما منابع طبیعی است. من سال گذشته در همین‌جا راجع به نفت و گاز گفتم که مجموع نفت و گاز ما در دنیا درجه‌ی یک است؛ یعنی هیچ کشوری در دنیا به‌قدر ایران، بر روی هم نفت و گاز ندارد. مجموع نفت و گاز ما از همه‌ی کشورهای دنیا ــ شرق و غرب عالم ــ بیشتر است. امسال که من دارم با شما حرف میزنم، کشفیّاتی درمورد گاز شده است که نشان میدهد که از آن مقداری که سال گذشته در آمارهای ما بود، از آن مقدار هم منابع گازی ما و ذخیره‌های گازی ما افزایش پیدا کرده است؛ این وضع نفت و گاز ما است. بیشترین ذخیره‌ی منابع انرژی ــ که همه‌ی دنیا روشنی خود، گرمای خود، صنعت خود، رونق خود را از انرژی دارد، از نفت و گاز دارد ــ در کشور ما است. علاوه‌ی بر این، معادن طلا و معادن فلزّات کمیاب در سرتاسر این کشور پراکنده است و وجود دارد. سنگ آهن، سنگهای قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی ــ که مادر صنایع محسوب میشوند ــ در کشور وجود دارد؛ این هم یک ظرفیّت بزرگی است.
ظرفیّت دیگر موقعیّت جغرافیایی ما است؛ ما با پانزده کشور همسایه هستیم که اینها رفت‌وآمد دارند. حمل و نقل ترانزیت یکی از فرصتهای بزرگ کشورها است؛ این برای کشور ما هست و در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی میشود. در این همسایه‌های ما، در حدود ۳۷۰ میلیون جمعیّت زندگی میکنند که این مقدار ارتباطات و همسایه‌ها، برای رونق اقتصادی یک کشور یک فرصت بسیار بزرگی است. این علاوه بر بازار داخلی خود ما است؛ یک بازار ۷۵ میلیونی که برای هر اقتصادی، یک چنین بازاری بازار مهمّی است.

یک ظرفیّت دیگری که در کشور وجود دارد، زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری است؛ نرم‌افزاری مثل این سیاستهای اصل ۴۴، سند چشم‌انداز و این کارهایی که در این چند سال انجام گرفته و همچنین زیرساخت‌های گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه و امثال اینها؛ اینها زمینه‌های بسیار خوبی برای پیشرفت اقتصاد کشور است، اینها ظرفیّتهای یک کشور است.

۹. آیا با وجود تحریم‌های اقتصادی می‌توان از ظرفیت‌های کشور استفاده کرد؟
خب، ممکن است کسی بگوید اگر تحریم نبود از این ظرفیّتها میتوانستید خوب استفاده کنید، امّا [چون] تحریم هست نمیتوانید از این ظرفیّتها استفاده کنید؛ این خطا است؛ این حرف، درست نیست. ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانسته‌ایم به نقطه‌های بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ یک مثال آن، تولید علم است؛ یک مثال آن، صنعت و فناوری است؛ در اینها ما تحریم بودیم، الان هم تحریم هستیم. در مورد دانشهای پیشرفته و روز، الان هم درهای مراکز علمی مهم بِروز دنیا به روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی بسته است، امّا درعین‌حال، ما در نانو پیشرفت کردیم، در هسته‌ای پیشرفت کردیم، در سلّولهای بنیادی پیشرفت کردیم، در صنایع دفاعی پیشرفت کردیم، در صنایع پهپاد و موشک، به کوری چشم دشمن، پیشرفت کردیم؛ چرا در اقتصاد نتوانیم پیشرفت کنیم؟! ما که در این سر صحنه‌ها و عرصه‌های گوناگون این همه موّفقیّت به دست آوردیم، در اقتصاد هم اگر عزممان را جزم کنیم و دست به دست هم بدهیم، میتوانیم اقتصاد را شکوفا کنیم. چشممان به دست دشمن نباشد که کِی این تحریم را برمیدارد، کِی فلان نقطه را موافقت میکند؛ به درک! نگاه کنیم ببینیم خودمان چه‌کار میتوانیم بکنیم.

۱۰. اگر تحقّق اقتصاد مقاومتی ممکن است، الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟
اوّلاً مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. تولید ملّی، اساس و حلقه‌ی اساسی پیشرفت اقتصاد است. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. چه‌جوری؟ یک جا که قانون لازم دارد، حمایت قانونی کنند؛ یک جا که حمایت قضائی لازم است، انجام بگیرد؛ یک جا که حمایت اجرایی لازم است، باید تشویق کنند و کارهایی بکنند؛ باید این کارها انجام بگیرد. تولید ملّی باید رونق پیدا کند.
دوّم، صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، آنها هم بایستی به تولید ملّی اهمّیّت بدهند؛ به چه معنا؟ به این معنا که بهره‌وری را افزایش بدهند. بهره‌وری، یعنی از امکاناتی که وجود دارد حدّاکثر استفاده‌ی بهینه بشود؛ کارگر که کار میکند، کار را با دقّت انجام بدهد؛ رحم الله امرء عمل عملاً فأتقنه، این معنای بهره‌وری است؛ از قول پیغمبر نقل شده است: رحمت خدا بر آن کسی است که کاری را که انجام میدهد، محکم انجام بدهد، متقن انجام بدهد. آن کسی که سرمایه‌گذاری میکند، سعی کند حدّاکثر استفاده از آن سرمایه انجام بگیرد؛ یعنی هزینه‌های تولید را کاهش بدهند؛ بعضی از بی‌تدبیری‌ها، بی‌سیاستی‌ها موجب میشود هزینه‌ی تولید برود بالا، بهره‌‌وری سرمایه و کار کم بشود.
سوّم، صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر. ما دیدیم کسانی را که سرمایه‌ای داشتند ــ کم یا زیاد ــ و میتوانستند این را در یک راه‌هایی به کار بیندازند و درآمدهای زیادی کسب کنند، نکردند؛ رفتند سراغ تولید؛ گفتند میخواهیم تولید کشور تقویت بشود؛ این حسنه است، این صدقه است، این جزو بهترین کارها است؛ کسانی که دارای سرمایه هستند ــ چه سرمایه‌های کم، چه سرمایه‌های افزون ــ آن را بیشتر در خدمت تولید کشور بگذارند.
بعدی، مردم در همه‌ی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند. یعنی چه؟ یعنی همین مطلبی که من دو سه سال قبل از این، در همین جا با اصرار فراوان گفتم، یک عدّه‌ای هم از مردم خوشبختانه عمل کردند، امّا همه باید عمل کنند و آن عبارت است از «مصرف تولیدات داخلی». عزیزان من! شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید میکنید به‌جای جنس تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کرده‌اید، هم کارگر ایرانی را وادار کرده‌اید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن کننده‌ی کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روز‌به‌روز افزایش خواهد داد؛ شما وقتی که جنس داخلی مصرف میکنید، ثروت ملّی را افزایش داده‌اید. در گذشته، در دوران طاغوت، ترجیح مصرف خارجی به‌عنوان یک سنّت بود؛ سراغ جنس که میرفتند، [میپرسیدند] داخلی است یا خارجی؟ اگر خارجی بود، بیامروزه جمهوری اسلامی در حوزه‌های اقتصادی خود با مسائل یا مفاهیمی مواجه است که به هیچ عنوان تاکنون چه در عرصه‌ی نظر و در کتاب‌های درسی و چه در عرصه‌ی عمل و تجارب بشری مشابه و مابه‌ازای واقعی نداشته است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلّف به نوآوری و ابتکار و نظریه‌پردازی و الگوسازی در این عرصه‌های جدید اقتصادی است. هر کشوری که عَلم استکبارستیزی را برپا کند نیازمند چنین الگوهایی است. یکی از این مفاهیم، «اقتصاد مقاومتی» است.

 

اگر تمام دانش انباشته و کتاب‌های مرسوم اقتصادی دنیا را مطالعه کنید، نظریه یا تجربه‌ای مدون و مکتوب درباره‌ی اقتصاد مقاومتی نخواهید یافت. در تمام متون و کتاب‌های اقتصاد، هیچ پیشینه‌ای نظری یا عملی از تحریم بانک مرکزی نخواهید دید و از آن‌جا که این امر تاکنون سابقه نداشته، چگونگی واکنش به آن هم امری بدیع است. حتی اگر مطالعاتی هم در این باره صورت گرفته باشد، در طبقه‌بندی‌های محرمانه و امنیتی قرار گرفته و امکان دسترسی به آن برای کارشناسان معمولی وجود ندارد. نتیجه اینکه اقتصاددان انقلاب اسلامی نمی‌تواند از نظریه‌های متداول برای حل مشکل و مسأله‌ی خود بهره بگیرد. لذاست که جنبش نرم‌افزاری و الگوی اسلامی- ایرانی اداره‌ی جامعه، شکل بدیعی به خود می‌گیرد که الهام‌بخش جمیع ملت‌های آزاده خواهد بود.

مطلبی که در این نوشته درآمدی بر آن خواهم داشت، مسأله‌ی اقتصاد مقاومتی است. ابتدا لازم است که یک تبیین و تعریف علمی از اقتصاد مقاومتی ارائه دهیم. اقتصاد مقاومتی را می‌توان چهارگونه تعریف نمود و چهار الگو از آن یا ترکیبی از همه‌ی آنها را در کشور به عنوان پروژه‌هایی ملی پیگیری کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۷ ، ۰۷:۴۹
محمدرضا مرکزی
دوشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۳۳ ب.ظ

((از یاکوزا های ژاپنی تا یاکوزا های وطنی))

        

ریشه یاکوزا ها را ابتدا باید در ژاپن جست و جو کرد،کشوری که معمولا به تکنولوژی،علم و دانش شناخته میشود.یاکوزا ها در ژاپن به گروه های تبهکاری و فعالیت های غیر قانونی شناخته میشوند این در حالی است که در سایر کشور های جهان به قطع انگشتان دست و حتی خالکوبی معروف هستند. این گروه که هم اکنون نیز در ژاپن فعالیتهای اقتصادی فراوانی دارند دارای پیشینه تاریخی در کشور ژاپن هستند.

یاکوزا نام گروهی از تبهکاران ژاپنی است. این گروه هم اکنون در سراسر جهان پراکنده‌اند و به نام «مافیای ژاپن» هم شناخته می‌شوند. آنها دست به کارهای زیادی می‌زنند مهم‌ترینشان پخش مواد مخدر، اسلحه و زد و خوردهای خیابانی است. تعداد شناخته شده آنها در دنیا 84700 نفر تخمین زده می‌شود.

پیشینه یاکوزا به قرن 17 بر می‌گردد. پس از پایان یافتن جنگ داخلی و اتحاد ژاپن توسط شوگان تاکوگاوالیاسودر سال 1693 (میلادی) برنامه‌های او موجب پیدایش این گروه شد.

در این سال سیاست بیرون کردن خارجی‌ها، حذف مسیحیت و ممنوعیت سفر به خارج (با مجازات مرگ) اجرا شد. در نتیجه این سیاست، حدود نیم میلیون نفر از سامورایی‌ها که به‌عنوان جنگجو در حال کار در زمین‌های زمینداران فئودال بودند بیکار شدند، و برخی از این‌ها طبقه محروم رانین را شکل دادند.

این پیشینه از سامورایی‌ها (رانین) و افسانه رابین هود سنگ بنای یاکوزا در ژاپن بودند.

یاکوزاها به احتمال زیاد از میان قماربازان، فروشندگان دوره گرد و اشرار ظاهر شدند.

کلمه یاکوزا از بدترین امتیاز ممکن در نوعی از بازی کارت‌ها ایکو-کابوبه نام بازی نافودا بازی نه کارته گرفته شده. در بدترین حالت کارت‌های امتیاز 20 و ترکیب سه کارتی 3-9-8 که به زبان ژاپنی همان Ya-Ku-sa (یا-کو-زا) است، خاستگاه کلمه بوده‌است.

در فرهنگ یاکوزا ها یوبیتسومه به معنی بریدن نوک انگشت کوچک شخص درعذرخواهی از مافوق به خاطر ناکامی در انجام دستور یا خطاست و ایرزومی همان رسم خالکوبی تمام بدن است، که نشانگر قدرت، شهامت و مردانگی مردی است که آن را تحمل می‌کند.

افسانه یاکوزا تا چه اندازه صحت دارد؟       
 نسل قدیمی یاکوزاها به خالکوبی علاقه داشتند، اما از آنجایی که پلیس از آن برای شناسایی یاکوزاها استفاده می‌کرد دیگر از مد افتاده است. از طرف دیگر، در قدیم خالکوبی سه مشخصه اصلی داشت: درد زیاد (که نشان از شجاعت طرف داشت)، پول زیاد (چون خالکوبی گران بود) و طرد شدن از جامعه (زیرا خالکوبی چنین مفهومی را در جامعه آن روز ژاپن می‌رساند).
 
نکته دیگر اینکه خالکوبی به عنوان برند که گروه شناخته می‌شد و این کار جابجایی بین گروه‌ها را دشوار می‌کرد.
 
قطع کردن انگشت نیز ماجرای خود را دارد، اما نکته مهم در مورد آن این است که کسی انگشتش را برای تنبیه قطع نمی‌کند. به طور کلی دو حالت دارد که فرد حاضر می‌شود انگشت دستش (معمولا انگشت کوچک) را قطع کند.
 
حالت اول این است که شخص برای صاف کردن بدهی‌اش حاضر به انجام چنین کاری می‌شود. حالت دوم نیز به این دلیل است که شخص کار اشتباهی انجام داده و برای اینکه داخل گروه یا حتی زنده بماند، قبول می‌کند که چنین کاری را انجام دهد. آن انگشت به «انگشت مرده» شهرت دارد. اگر یاکوزایی پیدا شود که به خاطر دوستش حاضر شود انگشتش را از دست دهد، به آن انگشت «انگشت زنده» گفته می‌شود

یازوکاها کنترل چه چیزی را در دست دارند؟
یاکوزاهای ژاپن کنترل «صنعت سرگرمی» را دست دارند و بسیاری از شرکت‌های فعال در این عرصه با یاکوزاها در ارتباط‌اند. پلیس ژاپن در 31 اوت 2013 اعلام کرد: «تمام کارهای لازم در راستای از بین بردن این ارتباط را انجام خواهیم داد.»
 
یاکوزاها در صنعت مد، ساخت و ساز، بنگاه مسکن، تبادل ارز، جذب و انتقال کارگر و همچنین صنایع مالی و فناوری اطلاعات دست دارند. یاکوزاها حتی بیشتر نیروی کاریِ مورد نیاز صنعت هسته‌ای ژاپن و همچنین بحران پایان‌ناپذیر حادثه فوکوشیما را تامین می‌کنند.
 
رویترز در سال 2013 گزارشی را مبنی بر ورود برخی از اعضای یاکوزا به تاسیسات فوکوشیما برای پاکسازی منتشر کرد. پس از آن، تلاش‌های در جهت بررسی روابط کارکنان ژاپن با یاکوزا صورت گرفت تا مبادا عضوی از یاکوزا در سازمان‌های دولتی مشغول به کار باشد.
 
از یاماگوچی گومی به عنوان دومین گروه بزرگ بخشِ خصوصی ژاپن یاد می‌شود. آن‌ها از طرق مختلف به اطلاعات دسترسی پیدا می‌کنند که می‌توانند به وسیله آن میزان بهره سرمایه‌گذاری‌های خود را افزایش دهند.
 
وزارت خزانه‌داری ایالات متحده گروه یاماگوچی گومی را به عنوان گروه تبهکاری بین قاره‌ای شناسایی کرده و حتی تحریم‌هایی را نیز علیه آن‌ها وضع کرده است. یاماگوچی گومی در ایالات متحده مرتکب جرائمی نظیر قاچاق مواد مخدر و پول‌شویی می‌شود

یاکوزا های وطنی...                                                                              
در سالیان قبل که رفتن به ژاپن و کار کردن در آن کشور در ایران مد شده بود برخی از جوانان که در آن کشور راههای خلاف کردن را کشف کرده بودند جذب این گروه شدند و حتی برخی نیز در مراتب سازمانی آنان به رتبه های ارشدی نیز رسیدند.
با بازگشت این جوانان فرهنگ یاکوزا نیز به ایران وارد شد و هر از گاهی در اخبار می شنویم که مثلا اصغر یاکوزا دستگیر شد و یا باند یاکوزاهای آمل متلاشی شد.
این گونه تشکیلات البته اصلا هیچ وابستگی ماهوی به تشکیلات یاکوزا ندارند اما سعی می کنند در ظاهر با برگزیدن چنین اسمها و مناسکی برای خود شخصیت کاذب بیافرینند.

 هم اکنون در ژاپن سازمان یافته ترین گروه جنایی همین گروه یاکوزاست که مانند مافیا در ایتالیا کشمکش آنان با پلیس همواره تیتر اصلی و جذاب روزنامه هاست در همین سال گذشته آزادی رهبر برزگ ترین گروه تبهکار ژاپن که به یاکوزای یاماگوچی گومی معروف است پس از حدود شش سال از زندان بسیار خبر ساز شد.
کنیچی شینودا کمی پس از برعهده گرفتن رهبری گروه یاماگوچی گومی که نزدیک به سی و پنج هزار عضو دارد، به جرم در اختیار داشتن غیرقانونی اسلحه به زندان محکوم شده بود
گفته می شود شینودا پیش از بازداشت توانسته بود با افزایش همکاری گروه خود با سایر گروه های تبهکار، نفوذ یاکوزا را در ژاپن افزایش دهد.
فعالیت یاکوزا در ژاپن غیرقانونی نیست و اعضای آن معمولا در قالب شرکت های تجاری فعالیت می کنند.
تحلیلگران می گویند یاکوزا در فعالیت های غیرقانونی مختلف مانند فحشا، تجارت مواد مخدر و زد و بند در معاملات سهام شرکت دارد.
کنیچی شینودا پیش تر نیز به خاطر کشتن یکی از رقبای خود به وسیله شمشیر به زندان افتاده بود.                                         

                                                                                                خاطرات یک ایرانی از زندگی در کنار یاکوزاها....         

کتاب «رد پای یاکوزا» نوشته بهروز لطفی‌نسب خاطرات 11 سال حبس وی در زندان‌های ژاپن از سوی موسسه فرهنگی انتشاراتی حدیث عشق منتشر شد.

هنوز دو دهه از مهاجرت ایرانیان به «سرزمین آفتاب تابان» برای کسب درآمد بیشتر نمی‌گذرد و هنوز هم خاطرات آنها گوش به گوش می‌رسد. افرادی که برای قرعه‌کشی در استادیوم آزادی گرد‌هم می‌آمدند و بعد از انجام قرعه‌کشی با لب‌های خندان یا چشم‌های گریان روانه خانه‌های خود می‌شدند. بهروز لطفی‌نسب یکی از هزاران ایرانی بود که بعد از جنگ تحمیلی و شرایط اقتصادی ایران رهسپار ژاپن شد تا اندوخته‌ای برای خود بدست آورد.

وی در سال‌های حضور خود در ژاپن به سرعت زبان ژاپنی را فرا گرفت و در کسب و کار خود نیز به موفقیت چشمگیری رسید. وی در کنار کسب و کار، به دیگر هموطنان خود که برای وصول مطالباتشان دچار مشکل بودند کمک می‌کرد.

اما این دوران برای ول «دولت مستعجل» بود و چندان ادامه نیافت و بادهای سخت زندگی در ژاپن وزیدن آغاز کردند. لطفی‌نسب در جریان کمک به یکی از ایرانیان برای وصول طلب مالی 3 میلیون ینی به دام اعضاء باند یاکوزا می‌افتد. باند یاکوزا با همکاری پلیس ژاپن برنامه‌ای برای دستگیری  وی طراحی می‌کند و وی را زندانی می‌کند. در زندان ژاپن برخلاف مقررات عرف، از لطفی‌نسب بازجویی‌های متفاوتی به عمل می‌آید و وی متهم به داشتن مواد مخدر می‌شود.. 

در مدت حبس در زندان برای قطع ارتباط وی با بیرون از زندان و ترس از لو رفتن دسیسه‌های پلیس ژاپن، وکیل تسخیری برای وی انتخاب می‌شود. وی بعدها متوجه می‌شود که این وکیل با پلیس همکاری داشته و قصد تخلیه اطلاعاتی وی را داشته است. در ادامه پلیس ژاپن تمامی اموال وی را ضبط می‌کند و با همکاری یکی از بانک‌های ژاپنی حساب مالی وی را خالی می‌کند و تمامی دارایی لطفی نسب را به یغما می‌برد.

در ادامه پلیس ژاپن نمی‌تواند مدرک محکمه پسندی برای زندانی کردن وی پیدا کند و از این رو در زندان 4 بار به وی سوء قصد می‌شود اما وی هر بار به طور معجزه آسایی از مرگ می‌رهد و جان سالم به در می‌برد.

سرانجام لطفی نسب به عنوان آخرین حربه برای خروج از زندان دست به اعتصاب غذا می‌زند و 15 ماه آن را ادامه می‌دهد تا از زندان آزاد می‌شود. وی در ابتدای ورود به زندان 86 کیلو وزن داشت اما در هنگام آزادی به دلیل آزارها و اذیت‌ها وزن وی به  46 کیلو کاهش می‌یابد.

با ورود به ایران وی مصمم می‌شود آنچه را که در زندان‌های ژاپن بر وی گذشته است بر روی کاغذ بیاورد و کتاب خاطرات خود را بنویسند. این کتاب که جلد اول از کتاب دوجلدی وی است به خاطرات وی در زندان‌ها ژاپن می‌پردازد. در انتهای کتاب نیز نزدیک به 100 صفحه از اسناد و مدارک ضمیمه شده است که از بی‌گناهی وی حکایت دارد. جلد دوم این اثر که به زودی منتشر می‌شود، قرار است به دعوی حقوقی وی بپردازد.

این کتاب به مانند بسیاری از کتاب‌هایی که در چاپ اول اشکالات فراوانی دارند، دچار لغزش‌هایی است و امیدواریم که در چاپ بعدی این کتاب با ویراست بهتری منتشر شود.

بهروز لطفی‌نسب در یکی از محلات جنوبی تهران، جوادیه، متولد شد و در نوجوانی به سمت ورزش کُشتی رفت و حتی به مقام‌هایی نیز رسید. وی در دوران دفاع مقدس نزدیک به 2 سال در جبهه حضور داشت. 

ایرانی‌های بسیاری در دهه 70 راه درآمد بیشتر را سفر به ژاپن می‌دانستند و برای پولدار شدن به ژاپن رفتند اما تا به حال حتی یک خط هم در مورد شرایط زندگی آنها نوشته نشده است. لطفی نسب در کتاب خود به زندگی ایرانیان و کارهای سخیفی که آنها انجام می‌دهند و به پولدار شدن ژاپنی‌هایی که از کنار تلاش‌های ایرانیان برای خود صاحب زندگی می‌شوند پرداخته است. تا به حال افراد بسیاری بوده‌اند که بی‌گناه در زندان‌های ژاپن به قتل رسیده‌اند و به لحاظ حقوقی هیچ اقدامی علیه دولت ژاپن انجام نشده است.    

زندگی بهروز لطفی‌نسب و بلاهایی که در زندان‌های ژاپن بر سر او می‌آید بی‌شباهت به زندگی «پاپیون» نیست. پاپیونی که برای مجازات به زندان‌های گویان منتقل می‌شود و در طول دروان اسارت خود تنها به آزادی می‌اندیشد.در رابطه با تاثییر باند یاکوزا در کشور ژاپن باید به این نکته توجه داشته که اگر چه این یک باند تبهکاری و فاسد در ژاپن است اما  باتئجه به قدرت و حمایت های مختلف یاکوزا ها،یاکوزا ها در اقتصاد ژاپن تاثییر به سزایی دارند و نکه اخر اینکه برای پیشرفت و توسعه اقتصادی و اجتماعی یک کشور قطعا یکی از ارکان مهم ان،مبارزه با فساد،پولشویی و فعالیت های غیرقانونی است.

منابع:کتاب ردپای یاکوزا:بهروز لطفی نسب                                                  خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)                                                             خبرگزاری مشرق                                                                          خبرگزاری خبر آنلاین

Overview of Japanese Police. National Police Agency. June 2007. Retrieved 2008-06-23

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۷ ، ۱۴:۳۳
محمدرضا مرکزی
دوشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۲۷ ب.ظ

توسعه و کشور افغانستان

   ((افغانستان))                                                             کشوری در اسیای مرکزی و محصور در خشکی،همسایه ای پر درد سر برای کشورهای ایران،پاکستان،ترکمنستان،ازبکستان،چین میلیون نفری که بیشتربا جنگ 23 و تاجیکستان....با جمعیتی بالغ بر های داخلی پایان ناپذیر،مواد مخدرو توسعه نیافتگی هایش شناخته می شود....                                                        
میلادی جزء ایران محسوب می شد ولی 9191کشوری که تا سال در این سال از ایران جدا شد و استملال یافت البته نکته لابل توجه اینجاست که بریتانیا در جدایی افغانستان از ایران نمش مهمی داشت است.                                                      افغانستان دارای تاریخ پر فراز و فرودی است و پدیده های گوناگونی تاثیر به سزایی در روند پیشرفت و توسعه التصادی افغانستان داشته است که در اینجا به دو پدیده مهم و تاثیر گذار ان اشاره خواهیم کرد و روند پیشرفت و توسعه التصادی افغانستان را بر اساس این دو پدیده تجریه و تحلیل خواهیم نمود تا این مسئله روشن تر شود:                                                     .راه ابرایشم:یکی از پدیده هایی که در روند پیشرفت و توسعه 9 التصادی کشورافغانستان در گذشته نمش اساسی ایفا نموده است،لرار گرفتن افغانستان در مسیر راه ابریشم از شرق تا غرب بوده است.همیشه لرار گرفتن در یک راه مواصلاتی بین دو منطمه  باعث پیشرفت و توسعه میگردد حتی اگر ان کشور دارای کالای صادراتی نباشد،تفاوتی ندارد که این راه از آب های ازاد باشد یا جاده و مسیر ریلی.یکی از جاده هایی که از گذشته های دورتا به امروز در مسیر شرق تا غرب وجود داشته و در جهان مشهور است"جاده راه ابریشم" می باشد که از چین در شرق تا غرب ادامه دارد.این جاده باعث میشد کالاهای کشورهای آسیایی به خصوص چین به سایر مناطک جهان صادر شود ودر این راه از کشورهای مختلف جهان عبور کند و ضمن اتنمال کالا های کشور مبدا باعث
رشد و توسعه التصادی هر چه بیشتر این کشورها بشود.در همین راستا کشور افغانستان هم مستثنا نبوده و گذشتن جاده ابریشم از این منطمه باعث توسعه التصادی آن در گذشته شده است.اما در طی لرن های اخیر و با پیشرفت صنعت و تکنولوژی جاده ای که سال بزرگترین شبکه بازرگانی دنیا رو به فراموشی 9011 طی مراسمی ۷۱۶۲ مه ۶۱ رفت.نکته امیدوار کننده اینجا ست که در کشور جهان در چین، جاده ابریشم جدید ۸۱با حضور رهبران نزدیک به افتتاح شد تا راه را برای جاه طلبی التصادی بیشتر این لدرت آسیایی هموارتر کند. آن هم یک روز پس از نشست بین المللی که ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان، رؤسای جمهوری روسیه و ترکیه از جمله حاضران آن بودند و حضور رهبران اروپایی در آن چندان چشمگیر نبود. جاده ابریشم جدید امکانی تازه در اختیار کشورهایی لرار می دهد که در مسیر آن لرار گرفته اند تا تجارت خود را در آسیا، اروپا و آفریما بیش از گذشته توسعه دهند. شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین در این باره گفت: در دوره ای که کشورها وابسته به یکدیگرند و تهدیدها بی ولفه در جهان ادامه دارد. هیچ کشوری به تنهایی ظرفیت و توان رویارویی مشکلات جهانی را ندارد.البته هنوز شنیده هایی مبنی برعدم حضور کشور افغانستان در جاده ابریشم جدید به گوش میرسد.به نظر میرسد اگر افانستان به دنبال تغییر جدی در ساختار التصادی خود، رشد و توسعه هر چه بیشتر هست باید زیر ساخت های لازم برای عبور جاده ابریشم از کشور خود را فراهم نماید تا از این رویداد بین المللی عمب نیوفتد باید این نکته را هم یاداور شد که افغان ها در خشکی محصور هستند و تنها این جاده و ریل است که انها را به سایر کشور ها از طریک خشکی متصل
می نماید.اگر افغانستان در مسیر جاده ابریشم جدید بخواهد لرار بگیرد باید زیرساخت های سیاسی و امنیتی را هم ایجاد نماید هیچ کشوری نمی خواهد که کالا ها و اجناس خود از مناطک پر التهاب سیاسی و امنیتی عبور کند.در والع افغان ها باید در ابتدا مشکل طالبان و گروهک های دیگری مثل داعش را حل نمایند و بعد از آن با کشور های دیگر از جمله  چین در رابطه با عبور جاده جدید ابریشم مذاکره نمایند.
 
                                   : .جنگ های داخلی پایان ناپذیر 3    امنیت،واژه گم شده در خاورمیانه و کشور های جنگ زده مثل افغانستان است.امنیت اگر چه تا زمانی که هست وجودش حس نمی شود اما هنگامی که از بین میرود وجودش ملموس می گردد. برخی بر این باورند که امنیت زیر بنای توسعه و ممدم بر آن است. همواره .برخی نیز معتمدند که امنیت ملی محصول توسعه ملی است امنیت یکی از نیازهای اساسی یک جامعه است.اگر یک جامعه میخواهد در مسیر رشد و توسعه التصادی حرکت نماید ابتدا باید مسئله امنیت داخلی و بین المللی خود را حل نماید.کشور افغانستان هنوز نتوانسته است مشکل امنیت خود را حل نماید و سال ها است که درگیر این مشکل اساسی و مهم می باشد.اولین تاریخ جنگ  که به جنگ اول 9113داخلی افغانستان بر می گردد به سال -تاکنون) –۶۷۲۱ افغانستان مشهور است.سپس،جنگ افغانستان ( جنگ داخلی دوم افغانستان
انملاب ثور      - شورش کومونیسم جنگ شورو     )- در ۶۷۱۷-۶۷۲۷ ی در افغانستان ( گیری  شوروی جنگ داخل     )- آغاز سموط حکومت ۶۷۷۷–۶۷۱۷ ی افغانستان ( کومونیستی نجیب  الله جنگ داخل     )- شروع لدرت ۶۷۷۱–۶۷۷۷ ی افغانستان ( گیری  طالبان جنگ کابل (        )، در بین سال ۶۷۷۱-۶۷۷۷ تا ۶۷۷۷  های بر سر کنترل شهر کابل ۶۷۷۱ جنگ داخل     )- حکومت طالبان و ۷۱۱۶–۶۷۷۱ ی افغانستان ( تاسیس امارت اسلامی افغانستان جنگ افغانستان (    )، حمله آمریکا به افغانستان در ۷۱۶۲–۷۱۱۶ ۷۱۱۶ سپتامبر ۶۶ پی حملات سموط کابل (        )، تضعیف طالبان توسط بمباران ۷۱۱۶ های آمریکا و انگلیس ل شهر کاب ٔ و کنترل دوباره جنگ داخل    تاکنون) - ن –۷۱۶۲ ی افغانستان ( کنو ی جنگ ٔ دوره در افغانستان پس از خروج نیروهای نظامی ناتو و آمریکا         . در طی این سال ها که افغانستان درگیر جنگ داخلی بوده است همواره از رشد و توسعه التصادی خود عمب افتاده و باعث یک
عمب ماندگی بسیار زیادی در این زمینه شده است.یک روز به خاطر هجوم دشمنان و روز دیگر بخاطر لدرت طلبی ها و جاه طلبی های داخلی ها مورد کشمکش لرار گرفته است.تا ولتی که افغان ها چشم امید به امثال امریکایی ها و اروپایی ها برای رفع مشکل امنیت خود دارند باید منتظر صلح و امنیت نباشند چون هیچ کشوری خواستار امنیت کشور دیگر بدون سود و منفعت خود نیست.البته کشورهایی هم هستند که از این اب گل آلود ماهی صید می کنند مثل امریکایی ها که به بهانه مبارزه با طالبان در حال استفاده از مزارع تولید مواد مخدر هستند.لطعا زمانی افغان ها به امنیت پایدار دست پیدا خواهند کرد که به نیروی داخلی خود تکیه ینمایند.امنیت در ایجاد توسعه پایدار التصادی نمش مهمی دارد. همچون تاثیر وجود امنیت در لرار گرفتن افغانستان در مسیر جاده  ابریش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۷ ، ۱۴:۲۷
محمدرضا مرکزی
دوشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۲۵ ب.ظ

توسعه اقتصادی از منظر آیات و روایات

توسعه اقتصادی از منظر آیات و روایات

 

 در دیدگاه اسلامی، توسعه اقتصادی برای جامعه، دستاوردِ برنامه‏های اسلام در اجرای احکام الهی و جامه عمل پوشاندن به تعالیم آسمانی است. تا آنجا که پیامبرهر روز پس از نماز صبح به گونه ای که اصحاب صدایشان را بشنوند- در کنار دعا برای اصلاح دین و آخرت، سه مرتبه این جملات را می فرمودند:

((اللّهُمَّ أصلِح لی دُنیای الَّتی جَعَلتَ فیها مَعاش:بار خدایا! دنیای مرا به سامان آور؛ همان را که مایه زندگانی من قرار داده‏ای))(1)

 در این دیدگاه، جامعه انسانی هر گاه فرصت یابد تا دین خدا را به شیوه‏ای درست در زمین جاری سازد، شاهد شکوفایی اقتصادی ـ بیش از آن چه در تصوّرش گنجد ـ خواهد بود؛ و چنین روزی بی‏شک خواهد آمد.

امام صادق (ع) در توصیف جامعه ی پس از ظهور حضرت حجت (عج)می فرمایند:

...((ویطلُبُ الرَّجُلُ مِنکُم مَن یصِلُهُ بِمالِهِ ویأخُذُ مِنهُ زَکاتَهُ فَلا یجِدُ أحَدا یقبَلُ مِنهُ ذلِکَ؛ استَغنَی النّاسُ بِما رَزَقَهُمُ اللّه‏ُ مِن فَضلِهِ:و کسی از شما به دنبال فردی می‏گردد که مالش را بستاند و زکاتش را بپذیرد، امّا هیچ کس را نمی‏یابد که چنین کند،مردم از رهگذر روزی‏هایی که خداوند با فزون بخشی خویش به ایشان عطا فرموده، بی‏نیاز شده‏اند))(2)

 اسلام، پدیده ثروتمندی جامعه را از نعمت‏های خداوند برای انسان قلمداد می‏کند و مردم را برمی‏انگیزد که این نعمت را پاس دارند و نیز از ایشان می‏خواهد که ثروت را در مسیری که به تکامل آنان بینجامد، به کار گیرند..(3)

چنانچه در کلمات امیرالمومنین (ع) مکرراً به نعمت بودن ثروت اشاره شده است:

 إنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَةَ المالِ؛(4)

ثروت فراوان، از نعمت‏ها است.

 نِعمَ البَرَکَةُ سَعَةُ الرِّزقِ؛(5)

گشاده روزی، چه نیکو برکتی است!

 مِن هَنیءِ النِّعَمِ سَعَةُ الأَرزاقِ؛(6)

از نعمت‏های گوارا، گشادگی روزی است.

پایه‏های توسعه اقتصادی بر اساس آیات و روایات

اسلام در توسعه اقتصادی مطلوبش از ارکان و اصول عامّ توسعه -که مورد توجه همه مکتب‏ها و رویکردها است - غافل نبوده و بدان توجه لازم را داشته است. البتّه آن چه ممکن است محلّ بحث باشد، میزان نقش و تأثیر این اصول و ارکان شش گانه ذیل در مسیر توسعه را بررسی می کنیم.این شش عنصر که پایه های توسعه اقتصادی‏ بوده و هر یک، جایگاهی در خور و نقشی مهم در این جهت ایفا می‏کند عبارتند از:

  1.دانش

اصلی ترین و مهم ترین رکن از ارکان شش گانه توسعه، رکن دانش است.

از نظر اقتصاددانان، عامل آموزش در این روزگار، نه فقط از این جهت که ارزشی اخلاقی است، اهمّیت دارد، بلکه به آن دلیل نیز مهم است که از ارکان توسعه اقتصادی است. این نظریه تقریبا به حدّ اجماع رسیده است و کتابی را در زمینه توسعه اقتصادی نمی‏توان یافت که با عناوین گوناگون، همچون «به کارگیری نیروها در زمینه آموزش و بهره وری از منابع انسانی» به این مسأله نپرداخته باشد. از جنبه عملی هم پیشینه کشورهای جهان، نظام آموزش رایگان و اجباری را در سطح ابتدایی، و گاه سطوح بالاتر، جاری ساخته‏اند.

در مجموع می‏توان گفت: «از تجربه کشورهای پیشرفته، می‏توان به این حقیقت پی برد که جوامعی که به کیفیت نیروی انسانی توجّه کرده و افرادی سالم، متخصّص، و با مهارت تربیت نموده‏اند، از جنبه‏های مختلف به پیشرفت دست یافته‏اند و از آن میان، جوامعی که به پژوهش‏های علمی و بررسی‏های کاربردی، به طور عام، و تحقیقات در علوم پایه، به شکل خاص، اهتمام ورزیده‏اند، در عرصه برابری نیروهای سیاسی و اقتصادی جهان، از جایگاهی برجسته و نقشی ممتاز برخوردار گشته‏اند.(7)

امروز، بیش از هر زمان دیگر، آشکار شده که علم نقش اوّل را در رشد اقتصادی ایفا می‏کند. در این حقیقت هرگز نمی‏توان تردید کرد، حال آن که اسلام پیش از چهارده قرن قبل، آن را اعلان کرده بود. پیامبر مکرم اسلام (ص) می فرمایند:

((خَیرُ الدُّنیا وَالآخِرَةِ مَعَ العِلمِ وَ شَرُّ الدُّنیا وَالآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ:‏

خیر دنیا و آخرت، با علم تأمین می‏شود و شرّ دنیا و آخرت، آمیخته با جهل است))(8)

  2. برنامه ریزی

 افزون بر دانش، اسلام بر برنامه ریزی و نقش برجسته آن در رشد اقتصادی تأکید ورزیده است. از نظرگاه اسلام، مدیریت توانمند اگر با برنامه ریزی و طرّاحی صحیح همراه گردد، می‏تواند فقر را از جامعه ریشه کن سازد.

 امام علی (ع):((لا فَقرَ مَعَ حُسنِ تَدبیرٍ

اگر تدبیر نیکو باشد، فقر وجود نخواهد داشت))(9)

3.کار

 دانش و برنامه ریزی، دو عنصری هستند که با کار به ثمر می‏نشینند و نتیجه مطلوب از آن دو برآورده می‏شود. به همین دلیل، اسلام بر عامل کار در چهارچوب توسعه اقتصادی، بسیار تأکید ورزیده، به ویژه در فعّالیت‏های تولیدی، و به طور اخص در کشاورزی، دامپروری، و صنعت.

در فرهنگ اسلامی، کار جایگاهی والا دارد، تا آن جا که رسول خدا دست کارپیشه را گرفت و آن را بوسید و فرمود::

 «هذِهِ یدٌ لاتَمَسُّهَا النّارُ أبَدا؛(10)

این، دستی است که هرگز آتش به آن نمی‏رسد».

4.بازار                                                                         

بخشی مهم از مباحث مرتبط با توسعه اقتصادی در روایات اسلامی، مربوط به فعّالیت‏های بازار است. حتّی از پیامبر گرامی روایت شده است:

 «تِسعَةُ أعشارِ الرِّزقِ فِی التِّجارَةِ؛(11)

نُه دهمِ روزی در بازرگانی است».

 افزون بر بیان اهمّیت بازرگانی و نقش برجسته آن در شکوفایی اقتصادی، اسلام آموزش‏ها و ضوابط و احکام استواری در زمینه تنظیم بازار و بهره‏گیری درست از فعّالیت‏های آن ارائه کرده است که در مجال اندک ما نمی گنجد. ‏

5.مصرف                                                                    

 هر چند سرانه درآمد داخلی افزایش یابد، اگر مصرف درست تحقّق نیابد، توسعه مطلوب حاصل نخواهد شد. از بارزترین مباحث الگوی مصرف، لزوم توازن میان درآمد و مصرف؛ مصرف به قدر نیاز؛ رعایت اعتدال در مصرف و دوری از افراط و تفریط؛ و دوری جستن از اسراف و سختگیری است.(12)

 امام زین العابدین: مِن أخلاقِ المُؤمِنِ: الإِنفاقُ عَلی قَدرِ الإِقتارِ، وَالتَّوَسُّعُ عَلی قَدرِ التَّوَسُّعِ...؛(13)

از خوی‏های مؤمن است: بخشش به فراخور تنگ روزی و گشاده دستی به تناسب گشاده روزی....

6.دولت                                                                     

 مسؤولیت‏های اصلی در ایجاد و تقویت مراکز پژوهشی علمی؛ پدید آوری مدیریت‏های توانمند اقتصادی؛ فراهم آوردن کار؛ تنظیم فعّالیت‏های بازار؛ و گسترش الگوی سالم مصرف، بر دوش دولت است. دولت باید از رهگذر وضع و اجرای قانون‏های مناسب، نظارت دقیق بر کار بخش خصوصی، و دخالت مستقیم در موارد ضرور، زمینه مناسب برای رشد اقتصادی را فراهم سازد؛ همان گونه که مردم نیز وظیفه دارند در همه این موارد، یار و پشتیبان دولت باشند.

در ضمن حدیثی از امام رضا (ع) به جمله¬ای نغز و پر محتوا برمی¬خوریم که در عین اختصار اهمیت رکن دولت را میرساند، ایشان می فرمایند:

«...أنّا لا نَجِدُ فِرقَةً مِنَ الفِرَقِ ولا مِلَّةً مِنَ المِلَلِ بَقوا وعاشوا إلاّ بِقَیمٍ ورَئیسٍ؛(14)

...از گروه‏ها و ملّت‏هایی که پایداری و زندگانی داشته‏اند، هیچ یک را نمی‏یابیم که کارگزار و پیشوایی نداشته باشد.»

پی نوشت و منابع:

1) الأمالی للطوسی: ۱۵۸/ ۲۶۵ وراجع سنن النسائی: ۳/ ۷۳. بنگرید به: ص ۳۷ (خوشبختی دنیا و آخرت).

2) الإرشاد: ۲/ ۳۸۱، إعلام الوری: ۲/ ۲۹۳ کلاهما عن المفضّل بن عمر، روضة الواعظین: ۲۸۹ وفیه «من فصیله» بدل «من یصله». ر. ک: توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث ج۱ ص ۱۲۵.

3) توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث ج۱ ص ۵۳

4) غرر الحکم: ۹۸۸۳

5) غرر الحکم: ۹۲۸۹

6) توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث ج۱ ص ۶۹

        7) الکافی: ۵/۷۱/۱ عن السکونی عن الإمام الصادق عن آبائه (ع)، من لا یحضره الفقیه: ۳/۱۵۶/۳۵۷۰، تحف العقول: ۴۹، ۷۷/۱۵۳/۱۱.

القصص: ۷۳.8)

9) سرمایه گذاری در نیروی انسانی و توسعه اقتصادی، ص ۲۴.

10) مشکاة الأنوار: ۲۳۹/ ۶۹۱، روضة الواعظین: ۱۷، بحار الأنوار: ۱/ ۲۰۴/ ۲۳.

11) الکافی: ۱/ ۴۴/ ۳ عن ابن فضّال عمّن رواه عن الإمام الصادق (ع)، تحف العقول: ۴۷، المحاسن: ۱/ ۳۱۴/۶۲۱ عن الحسن بن علی بن فضّال عمّن رواه عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم‏السلام عنه  صلی‏الله‏علیه‏و‏آله، أعلام الدین: ۳۰۹ عن الإمام الجواد علیه‏السلام نحوه، بحار الأنوار: ۷۷/۱۵۰/۸۷؛ من لا یحضره الفقیه والمتفقّه: ۱/۱۹ عن عمر بن عبد العزیز.

12) سرمایه گذاری در نیروی انسانی و توسعه اقتصادی، ص ۲۴۳.

13)غرر الحکم: ۱۰۹۲۰

14) عیون أبار الرضا علیه‏السلام: ۲/۱۰۰/۱، علل الشرایع: ۲۵۳/۹، بحار الأنوار: ۶/۶۰/۱ وج۲۳/۳۲/۲.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۷ ، ۱۴:۲۵
محمدرضا مرکزی
دوشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۲۳ ب.ظ

زیمباوه


بسم الله الرحمن الرحیم

  • کشور زیمباوه:

این کشور در سده ۱۹ (میلادی) بخشی از امپراتوری بریتانیا شد. از سال ۱۹۶۵ کم‌کم تلاش‌ها برای استقلال در این کشور آغاز شد و سرانجام در سال ۱۹۷۰ رسماً جمهوری رودزیا  اعلام موجودیت کرد. زیمبابوه جزء آخرین کشورهای جنوب آفریقا است که به تدریج و با دشواری با نسلی که پس از انقلاب و مبارزه علیه استعمار به قدرت رسید وداع می‌کند.

کشاورزی حدود دو سوم نیروی کار را دربردارد. تنباکو، نیشکر، پنبه، گندم و ذرت، هم بخشی از صادرات این کشور هستند و هم اساس صنایع آماده‌سازی را تشکیل می‌دهد. منابع طبیعی زیمبابوه شامل زغال‌سنگ، طلا، پنبه نسوز و نیکل است.

  • رویداد های تاثیر گذار:

سوء مدیریت گسترده و عدم رعایت اصول و قوانین اقتصادی:

 

 

به درستی می‌توان ادعا کرد که زوال زیمبابوه عملا پس از اعلام استقلال این کشور که با حاکمیت موگابه و حزب متبوعش همراه بود، آغاز شده است، چراکه وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این کشور قبل از اعلام استقلال، از زمان پس از از استقلال تقریبا همواره بهتر بوده است و زیمبابوه در این ۲۹ سال عملا به صورت مداوم به عقب رفته است. به‌طوری که بنابر نظر غالب تحلیل‌گران اقتصادی و سیاسی، زیرساخت‌هایی که در قبل از زمان استقلال این کشور فراهم شده بود، می‌توانست زندگی خوبی را به مردم این کشور نوید دهد، همچنین رشد اقتصادی نسبتا با دوام این کشور(هرچند که با تحریم‌های چند سال قبل از استقلال کاهش یافته بود) می‌توانست این کشور را در سال‌های بعد با اقتصادی پویا و سرزنده همراه سازد (کاری که همسایه‌های این کشور یعنی بوتسوانا و آفریقای جنوبی با زیرساخت‌هایی به مراتب ضعیف تر، با شرایطی به مراتب نامطلوب‌تر و با جایگاهی بسیار پایین‌تر از زیمبابوه در سال ۱۹۸۰ به انجام رساندند، امری که مردم زیمبابوه هم‌اکنون حتی نمی‌توانند تصور آن را هم داشته باشند.)
اما روند نزولی این کشور از سال 1999 به سقوط آزاد تبدیل شد و شیبی دو چندان به خود گرفت. چرا که در سال 1999 حزب حاکم ادعا کرد که سفیدها یک‌درصد جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند، اما 70درصد زمین‌های قابل کشت این کشور را در دست دارند. تا آن زمان، زمین‌ها داوطلبانه خرید و فروش می‌شد، اما موگابه در سال 2000 زمین سفید پوست‌ها را مصادره و آنها را بین سیاهان توزیع کرد. این اقدام غیرقانونی، به کاهش صادرات کشاورزی، که تا پیش از آن بخش عمده صادرات این کشور را تشکیل می‌داد، منجر شد. در نتیجه ذخیره ارزی زیمبابوه به شدت کاهش یافت و فقر و بیکاری به شدت افزایش یافت.
وضعیت حال حاضر زیمبابوه را شاید بتوان به صورت زیر خلاصه کرد: هم‌اکنون زیر بناها مضمحل شده و خدمات زیربنایی مانند آب و برق و مخابرات فرو پاشیده و از بین رفته‌اند و فقر و بیماری وسیع و گسترده است. طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۰۸، امید به زندگی (یعنی برآورد میانگین عمر در بدو تولد) از حدود ۶۳ سال در اواسط دهه ۱۹۹۰ به حدود ۴۳ سال تنزل کرده است. مرگ و میر زنان بسیار بالا است و علل مرگ و میر زنان به ترتیب عبارتند از مشکلات حین زایمان، بیماری ایدز، وبا و سایر بیماری‌ها. هر هفته حد اقل جسد بیست نوزاد و یا جنین در فاضلاب‌های شهر حراره، پایتخت این کشور یافت می‌شود و یافتن بقایای اجساد نوزادان و کودکان در زباله‌های شهری امری عادی است. دانشگاه‌ها و مدارس عملا از استادان خالی شده‌اند و هر کس اندکی توانایی دارد، از این کشور می‌گریزد. این کشور با یک فاجعه انسانی روبه‌رو است. فاجعه‌ای که سوءمدیریت گسترده و عدم رعایت اصول و قوانین علم اقتصاد برای این کشور به ارمغان آورده است.

 

  • فساد شدید:

 

تاثیر فساد بر رشد و توسعه اقتصادی:

فساد مالی و اداری چرخ دنده های اقتصادی هر کشوری را خرد می کند و رشد اقتصادی و تولید ناخالص ملی کشورها را تحت تأثیر قرار می دهد. این فساد گاه در قالب «رشوه» نمود می یابد گاه به گونه «اختلاس» خود را نشان می دهد و گاه به شکل «تقلب» و یا. . . اشکال دیگر بروز می کند. ولی به هر شکل و هر شمایلی که نمود یابد فساد است و باید با آن مقابله کرد.

فساد اداری با هدر دادن منابع ملی همراه است در حالی که این منابع باید به شیوه های درست و در جایگاه اصلی خود مورد بهره برداری قرار گیرند تا موجب رشد وشکوفایی و پویایی اقتصاد کشور گردد.

از آنجا که فساد ،فرایند صرف منابع مالی را از هدف خود منحرف می سازد منجر خواهد شد که منابع مالی کمک چندانی به رشد و توسعه اقتصادی نداشته باشند.

کشور زیمباوه نیز گرفتار فساد شدید است که در آن مقامات از مردم درخواست رشوه می کنند حتی برای کارهایی مانند بررسی میزان مصرف برق یا تأیید نقشه یک خانه هم رشوه گرفته می‌شود. حتی پلیس‌ها هم که خودشان قانون‌گذار هستند رشوه دریافت می‌کنند. پلیس‌ها حتی از رانندگان هم رشوه دریافت می‌کنند. کارمندان دولت هم رشوه می‌گیرند. که این موضوع باعث شده کشور زیمباوه سالانه یک میلیارد دلار ضرر ببیند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۷ ، ۱۴:۲۳
محمدرضا مرکزی