توسعه اقتصادی از منظر آیات و روایات
در دیدگاه اسلامی، توسعه اقتصادی برای جامعه، دستاوردِ
برنامههای اسلام در اجرای احکام الهی و جامه عمل پوشاندن به تعالیم آسمانی
است. تا آنجا که پیامبرهر روز پس از نماز صبح به گونه ای که اصحاب صدایشان
را بشنوند- در کنار دعا برای اصلاح دین و آخرت، سه مرتبه این جملات را می
فرمودند:
((اللّهُمَّ أصلِح لی دُنیای الَّتی جَعَلتَ فیها مَعاش:بار خدایا!
دنیای مرا به سامان آور؛ همان را که مایه زندگانی من قرار دادهای))(1)
در این دیدگاه، جامعه انسانی هر گاه فرصت یابد تا دین
خدا را به شیوهای درست در زمین جاری سازد، شاهد شکوفایی اقتصادی ـ بیش از
آن چه در تصوّرش گنجد ـ خواهد بود؛ و چنین روزی بیشک خواهد آمد.
امام صادق (ع) در توصیف جامعه ی پس از ظهور حضرت حجت (عج)می فرمایند:
...((ویطلُبُ الرَّجُلُ مِنکُم مَن یصِلُهُ بِمالِهِ
ویأخُذُ مِنهُ زَکاتَهُ فَلا یجِدُ أحَدا یقبَلُ مِنهُ ذلِکَ؛ استَغنَی
النّاسُ بِما رَزَقَهُمُ اللّهُ مِن فَضلِهِ:و کسی از شما به دنبال فردی
میگردد که مالش را بستاند و زکاتش را بپذیرد، امّا هیچ کس را نمییابد که
چنین کند،مردم از رهگذر روزیهایی که خداوند با فزون بخشی خویش به ایشان
عطا فرموده، بینیاز شدهاند))(2)
اسلام، پدیده ثروتمندی جامعه را از نعمتهای خداوند برای
انسان قلمداد میکند و مردم را برمیانگیزد که این نعمت را پاس دارند و
نیز از ایشان میخواهد که ثروت را در مسیری که به تکامل آنان بینجامد، به
کار گیرند..(3)
چنانچه در کلمات امیرالمومنین (ع) مکرراً به نعمت بودن ثروت اشاره شده است:
إنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَةَ المالِ؛(4)
ثروت فراوان، از نعمتها است.
نِعمَ البَرَکَةُ سَعَةُ الرِّزقِ؛(5)
گشاده روزی، چه نیکو برکتی است!
مِن هَنیءِ النِّعَمِ سَعَةُ الأَرزاقِ؛(6)
از نعمتهای گوارا، گشادگی روزی است.
پایههای توسعه اقتصادی بر اساس آیات و روایات
اسلام در توسعه اقتصادی مطلوبش از ارکان و اصول عامّ
توسعه -که مورد توجه همه مکتبها و رویکردها است - غافل نبوده و بدان توجه
لازم را داشته است. البتّه آن چه ممکن است محلّ بحث باشد، میزان نقش و
تأثیر این اصول و ارکان شش گانه ذیل در مسیر توسعه را بررسی می کنیم.این شش
عنصر که پایه های توسعه اقتصادی بوده و هر یک، جایگاهی در خور و نقشی مهم
در این جهت ایفا میکند عبارتند از:
1.دانش
اصلی ترین و مهم ترین رکن از ارکان شش گانه توسعه، رکن دانش است.
از نظر اقتصاددانان، عامل آموزش در این روزگار، نه فقط از
این جهت که ارزشی اخلاقی است، اهمّیت دارد، بلکه به آن دلیل نیز مهم است
که از ارکان توسعه اقتصادی است. این نظریه تقریبا به حدّ اجماع رسیده است و
کتابی را در زمینه توسعه اقتصادی نمیتوان یافت که با عناوین گوناگون،
همچون «به کارگیری نیروها در زمینه آموزش و بهره وری از منابع انسانی» به
این مسأله نپرداخته باشد. از جنبه عملی هم پیشینه کشورهای جهان، نظام آموزش
رایگان و اجباری را در سطح ابتدایی، و گاه سطوح بالاتر، جاری ساختهاند.
در مجموع میتوان گفت: «از تجربه کشورهای پیشرفته،
میتوان به این حقیقت پی برد که جوامعی که به کیفیت نیروی انسانی توجّه
کرده و افرادی سالم، متخصّص، و با مهارت تربیت نمودهاند، از جنبههای
مختلف به پیشرفت دست یافتهاند و از آن میان، جوامعی که به پژوهشهای علمی و
بررسیهای کاربردی، به طور عام، و تحقیقات در علوم پایه، به شکل خاص،
اهتمام ورزیدهاند، در عرصه برابری نیروهای سیاسی و اقتصادی جهان، از
جایگاهی برجسته و نقشی ممتاز برخوردار گشتهاند.(7)
امروز، بیش از هر زمان دیگر، آشکار شده که علم نقش اوّل را در رشد
اقتصادی ایفا میکند. در این حقیقت هرگز نمیتوان تردید کرد، حال آن که
اسلام پیش از چهارده قرن قبل، آن را اعلان کرده بود. پیامبر مکرم اسلام (ص)
می فرمایند:
((خَیرُ الدُّنیا وَالآخِرَةِ مَعَ العِلمِ وَ شَرُّ الدُّنیا وَالآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ:
خیر دنیا و آخرت، با علم تأمین میشود و شرّ دنیا و آخرت، آمیخته با جهل است))(8)
2. برنامه ریزی
افزون بر دانش، اسلام بر برنامه ریزی و نقش برجسته آن در
رشد اقتصادی تأکید ورزیده است. از نظرگاه اسلام، مدیریت توانمند اگر با
برنامه ریزی و طرّاحی صحیح همراه گردد، میتواند فقر را از جامعه ریشه کن
سازد.
امام علی (ع):((لا فَقرَ مَعَ حُسنِ تَدبیرٍ
اگر تدبیر نیکو باشد، فقر وجود نخواهد داشت))(9)
3.کار
دانش و برنامه ریزی، دو عنصری هستند که با کار به ثمر
مینشینند و نتیجه مطلوب از آن دو برآورده میشود. به همین دلیل، اسلام بر
عامل کار در چهارچوب توسعه اقتصادی، بسیار تأکید ورزیده، به ویژه در
فعّالیتهای تولیدی، و به طور اخص در کشاورزی، دامپروری، و صنعت.
در فرهنگ اسلامی، کار جایگاهی والا دارد، تا آن جا که رسول خدا دست کارپیشه را گرفت و آن را بوسید و فرمود::
«هذِهِ یدٌ لاتَمَسُّهَا النّارُ أبَدا؛(10)
این، دستی است که هرگز آتش به آن نمیرسد».
4.بازار
بخشی مهم از مباحث مرتبط با توسعه اقتصادی در روایات اسلامی، مربوط به فعّالیتهای بازار است. حتّی از پیامبر گرامی روایت شده است:
«تِسعَةُ أعشارِ الرِّزقِ فِی التِّجارَةِ؛(11)
نُه دهمِ روزی در بازرگانی است».
افزون بر بیان اهمّیت بازرگانی و نقش برجسته آن در
شکوفایی اقتصادی، اسلام آموزشها و ضوابط و احکام استواری در زمینه تنظیم
بازار و بهرهگیری درست از فعّالیتهای آن ارائه کرده است که در مجال اندک
ما نمی گنجد.
5.مصرف
هر چند سرانه درآمد داخلی افزایش یابد، اگر مصرف درست
تحقّق نیابد، توسعه مطلوب حاصل نخواهد شد. از بارزترین مباحث الگوی مصرف،
لزوم توازن میان درآمد و مصرف؛ مصرف به قدر نیاز؛ رعایت اعتدال در مصرف و
دوری از افراط و تفریط؛ و دوری جستن از اسراف و سختگیری است.(12)
امام زین العابدین: مِن أخلاقِ المُؤمِنِ: الإِنفاقُ عَلی قَدرِ الإِقتارِ، وَالتَّوَسُّعُ عَلی قَدرِ التَّوَسُّعِ...؛(13)
از خویهای مؤمن است: بخشش به فراخور تنگ روزی و گشاده دستی به تناسب گشاده روزی....
6.دولت
مسؤولیتهای اصلی در ایجاد و تقویت مراکز پژوهشی علمی؛
پدید آوری مدیریتهای توانمند اقتصادی؛ فراهم آوردن کار؛ تنظیم فعّالیتهای
بازار؛ و گسترش الگوی سالم مصرف، بر دوش دولت است. دولت باید از رهگذر وضع
و اجرای قانونهای مناسب، نظارت دقیق بر کار بخش خصوصی، و دخالت مستقیم در
موارد ضرور، زمینه مناسب برای رشد اقتصادی را فراهم سازد؛ همان گونه که
مردم نیز وظیفه دارند در همه این موارد، یار و پشتیبان دولت باشند.
در ضمن حدیثی از امام رضا (ع) به جمله¬ای نغز و پر محتوا برمی¬خوریم که در عین اختصار اهمیت رکن دولت را میرساند، ایشان می فرمایند:
«...أنّا لا نَجِدُ فِرقَةً مِنَ الفِرَقِ ولا مِلَّةً مِنَ المِلَلِ بَقوا وعاشوا إلاّ بِقَیمٍ ورَئیسٍ؛(14)
...از گروهها و ملّتهایی که پایداری و زندگانی داشتهاند، هیچ یک را نمییابیم که کارگزار و پیشوایی نداشته باشد.»
پی نوشت و منابع:
1) الأمالی للطوسی: ۱۵۸/ ۲۶۵ وراجع سنن النسائی: ۳/ ۷۳. بنگرید به: ص ۳۷ (خوشبختی دنیا و آخرت).
2) الإرشاد: ۲/ ۳۸۱، إعلام الوری: ۲/ ۲۹۳ کلاهما عن
المفضّل بن عمر، روضة الواعظین: ۲۸۹ وفیه «من فصیله» بدل «من یصله». ر. ک:
توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث ج۱ ص ۱۲۵.
3) توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث ج۱ ص ۵۳
4) غرر الحکم: ۹۸۸۳
5) غرر الحکم: ۹۲۸۹
6) توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث ج۱ ص ۶۹
7) الکافی: ۵/۷۱/۱ عن السکونی عن الإمام الصادق عن آبائه (ع)، من لا یحضره الفقیه: ۳/۱۵۶/۳۵۷۰، تحف العقول: ۴۹، ۷۷/۱۵۳/۱۱.
القصص: ۷۳.8)
9) سرمایه گذاری در نیروی انسانی و توسعه اقتصادی، ص ۲۴.
10) مشکاة الأنوار: ۲۳۹/ ۶۹۱، روضة الواعظین: ۱۷، بحار الأنوار: ۱/ ۲۰۴/ ۲۳.
11) الکافی: ۱/ ۴۴/ ۳ عن ابن فضّال عمّن رواه عن الإمام
الصادق (ع)، تحف العقول: ۴۷، المحاسن: ۱/ ۳۱۴/۶۲۱ عن الحسن بن علی بن فضّال
عمّن رواه عن الإمام الصادق عن آبائه علیهمالسلام عنه
صلیاللهعلیهوآله، أعلام الدین: ۳۰۹ عن الإمام الجواد علیهالسلام نحوه،
بحار الأنوار: ۷۷/۱۵۰/۸۷؛ من لا یحضره الفقیه والمتفقّه: ۱/۱۹ عن عمر بن
عبد العزیز.
12) سرمایه گذاری در نیروی انسانی و توسعه اقتصادی، ص ۲۴۳.
13)غرر الحکم: ۱۰۹۲۰
14) عیون أبار الرضا علیهالسلام: ۲/۱۰۰/۱، علل الشرایع: ۲۵۳/۹، بحار الأنوار: ۶/۶۰/۱ وج۲۳/۳۲/۲.