(( بسمه تعالی ))
دانشکده اقتصاد و مدیریت
(( مشارکتهای خاص))
گرد آورنده: محمدرضا مرکزی
استاد راهنما: دکتر باوفا
زمستان۹۷
فهرست مندرجات |
شماره بنـد |
دامنه کاربرد |
۱ |
تعاریف |
۲ |
انواع مشارکت خاص |
۳ |
توافق قراردادی |
۴ |
عملیات تحت کنترل مشترک |
۵ |
دارایی های تحت کنترل مشترک |
۶ |
واحدهای تجاری تحت کنترل مشترک |
۷ |
صورتهای مالی تلفیقی شریک خاص |
۸ |
موارد استثنا |
۹ |
صورتهای مالی جداگانه شریک خاص |
۱۰ |
معاملات بین شریک خاص و مشارکت خاص |
۱۱ |
گزارشگری مشارکت خاص در صورتهای مالی سرمایهگذار |
۱۲ |
مجریان مشارکت خاص |
۱۳ |
افشا |
۱۴ |
تاریخ اجرا |
۱۵ |
مطابقت با استانداردهای بینالمللی حسابداری |
۱۶ |
حسابداری مشارکتهای خاص |
۱۷ |
ویژگیهای مشترک مشارکت های خاص |
۱۸ |
مشارکت خاص و شرکت تضامنی |
۱۹ |
عملیات حسابداری مشارکتهای خاص |
۲۰ |
روش نگهداری دفاتر جداگانه |
۲۱ |
روش ثبت در دفتر شرکا |
۲۲ |
محاسبه سود و زیان مشارکت خاص |
۲۳ |
تسویه حساب نهایی بین شرکا |
۲۴ |
· باتوجه به اینکه مطالب مرتبط درباره مشارکتهای خاص در حسابداری بسیار وسیع و گسترده میباشد، ابتدا استاندار23 حسابداری و سپس سایر مطالب مرتبط با مشارکتهای خاص بیان میشود.
۱. دامنه کاربرد
این استاندارد باید برای حسابداری مشارکتهای خاص شامل نحوه ارائه داراییها، بدهیها، درآمدها و هزینههای مشارکت خاص در صورتهای مالی هر یک از شرکای خاص و سرمایهگذاران، صرفنظر از نوع مشارکت خاص، بکار رود.
۲. تعاریف
اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانی مشخص زیر بکار رفته است:
مشارکت خاص : عبارت است از توافقی قراردادی که به موجب آن دو یا چند طرف، یک فعالیت اقتصادی تحت کنترل مشترک را به عهده میگیرند.
کنترل : عبارت است از توانایی هدایت سیاستهای مالی و عملیاتی یک فعالیت اقتصادی به منظور کسب منافع .
کنترل مشترک : عبارت است از مشارکت در کنترل یک فعالیت اقتصادی به موجب یک توافق قراردادی .
نفوذ قابل ملاحظه : عبارت است از توانایی مشارکت در تصمیمگیری های مربوط به سیاستهای مالی و عملیاتی یک فعالیت اقتصادی ولی نه در حد کنترل یا کنترل مشترک آن سیاستها .
شریک خاص : یکی از طرف های مشارکت خاص است که بر آن کنترل مشترک دارد .
سرمایهگذار : در مشارکت خاص یکی از طرفهای مشارکت خاص است که بر آن کنترل مشترک ندارد.
واحد تجاری : عبارت است از تشکلی قانونی یا قراردادی، اعم از ثبتشده یا ثبتنشده، یا هر شخص یا تشکلی که یک فعالیت اقتصادی را از جانب خود برای دستیابی به اهداف خاص اداره میکند .
روش ارزش ویژه : یک روش حسابداری است که براساس آن سهم شریک خاص در واحد تجاری تحت کنترل مشترک ابتدا به بهای تمامشده ثبت میشود و پس از آن بابت تغییر درسهم وی از خالص دارایی های واحد تجاری تحت کنترل مشترک تعدیل میگردد. سهم شریک خاص از نتایج عملکرد واحد تجاری تحت کنترل مشترک در صورت سود و زیان منعکس میشود.
روش ارزش ویژه ناخالص : نوعی روش ارزش ویژه است که به موجب آن سهم شریک خاص به تفکیک مجموع داراییها و مجموع بدهیهای مشارکت خاص که تشکیلدهنده مبلغ خالص سرمایهگذاری وی است در ترازنامه و سهم وی از درآمدهای عملیاتی مشارکت خاص در صورت سود و زیان منعکس میشود .
کنترل مشترک، همانند کنترل، رابطهای برای دستیابی به منافع است. هر یک از شرکای خاص برای دستیابی به منافع خود، کنترل مشترک را نسبت به منافع مشترک اعمال میکند. هر شریک خاص که در کنترل سهم دارد باید نقش فعالی در سیاستهای مالی و عملیاتی مشارکت خاص، دستکم در سطح راهبردهای کلی، ایفا کند. البته این شرط، مانع مدیریت مشارکت خاص توسط یکی از شرکا نیست مشروط براینکه سیاستهای مالی و عملیاتی اصلی مشارکت با موافقت کلیه شرکای خاص تعیین شود و شرکای خاص بتوانند از اجرای سیاستهای یادشده مطمئن شوند.
۳. انواع مشارکت خاص
مشارکتهای خاص، ساختارهای بسیار متفاوتی دارد. در این استاندارد، سه نوع فراگیر آن شامل عملیات تحت کنترل مشترک، داراییهای تحت کنترل مشترک و واحدهای تجاری تحت کنترل مشترک، مشخص شده است که مشمول تعریف مشارکت خاص میباشند. ویژگیهای مشترک مشارکتهای خاص به شرح زیر است:
الف) دو یا چند شریک خاص به موجب یک توافق قراردادی با هم مرتبط هستند.
ب ) این توافق قراردادی، کنترل مشترک را برقرار میکند.
۴. توافق قراردادی
1. وجود توافق قراردادی، مشارکت خاص را از سرمایهگذاری در واحدهای تجاری وابسته که در آن سرمایهگذار دارای نفوذ قابل ملاحظه است، متمایز میکند. از نظر این استاندارد، فعالیتهای فاقد توافق قراردادی برای ایجاد کنترل مشترک، مشارکت خاص محسوب نمیشود.
2. توافق قراردادی ممکن است به چندین راه، برای مثال به موجب قراردادی بین شرکای خاص یا به موجب صورتجلسه مذاکرات بین آنان صورت گیرد. در بعضی موارد، این توافق در اساسنامه یا سایر آییننامههای مشارکت خاص درج میشود. توافق قراردادی صرفنظر از شکل، معمولاً مکتوب و شامل موضوعات زیر است:
الف) نوع فعالیت، مدت و الزامات گزارشگری مشارکت خاص.
ب) انتصاب اعضای هیأت مدیره یا سایر ارکان ادارهکننده مشابه مشارکت خاص و حق رأی شرکای خاص.
ج) آوردههای شرکای خاص، و...
د) سهم شرکای خاص از محصول، درآمدها، هزینهها یا نتایج مشارکت خاص.
3. توافق قراردادی، کنترل مشترک بر مشارکت خاص را برقرار میکند. چنین الزامی اطمینان میدهد که هیچ یک از شرکای خاص در موقعیتی نیست که به تنهایی فعالیت مربوط را کنترل کند. به موجب این توافق، تصمیمات مربوط به تأمین اهداف اساسی مشارکت خاص که مستلزم موافقت تمام شرکای خاص است و همچنین تصمیماتی که مستلزم موافقت اکثریت معینی از شرکای خاص است مشخص میشود.
4. در توافق قراردادی ممکن است یکی از شرکای خاص به عنوان مجری یا مدیر مشارکت خاص مشخص شود. مجری، مشارکت خاص را کنترل نمیکند بلکه با توجه به سیاستهای مالی و عملیاتی که براساس توافق قراردادی مورد موافقت شرکای خاص قرار گرفته و اجرای آن به مجری محول شده است، بکار میپردازد. اگر مجری به تنهایی توان هدایت سیاستهای مالی و عملیاتی فعالیت اقتصادی را داشته باشد، در این صورت، چنین فعالیتی مشارکت خاص تلقی نمیشود بلکه به عنوان واحد تجاری فرعی مجری، محسوب میگردد.
۵. عملیات تحت کنترل مشترک
1. عملیات بعضی از مشارکتهای خاص مستلزم استفاده از داراییها و سایر منابع شرکای خاص است. در واقع، به جای ایجاد یک واحد تجاری، هر یک از شرکای خاص، داراییهای ثابت مشهود و سایر امکانات خود را بکار میبرد، هزینهها و بدهیهای خود را تحمل و نیازهای مالی خود را با تعهد خود تأمین میکند. فعالیتهای مشارکت خاص ممکن است در کنار فعالیتهای مشابه شریک خاص و به وسیله کارکنان آن انجام پذیرد. معمولاً به موجب موافقتنامه مشارکت خاص، درآمد فروش محصول مشترک و هزینههای مشترک بین شرکای خاص تسهیم میشود. 2 . در عملیات تحت کنترل مشترک، دو یا چند شریک خاص، عملیات، منابع و مهارتهای خود را به منظور تولید، بازاریابی و توزیع مشترک محصولی خاص، با هم ترکیب میکنند. بخشهای مختلف فرایند تولید به وسیله هر یک از شرکای خاص انجام میپذیرد. هر شریک خاص مخارج خود را تحمل میکند و سهمی از درآمد محصول را دریافت میکند که به موجب توافق قراردادی تعیین شده است.
3. شریک خاص باید در رابطه با سهم خود در عملیات تحت کنترل مشترک، اقلام زیر را در صورتهای مالی جداگانه و در نتیجه در صورتهای مالی تلفیقی خود شناسایی کند:
الف) داراییهای تحت کنترل خود و بدهیهای تحملشده توسط وی، و..
ب) هزینههای تحملشده توسط خود و سهم وی از درآمد فروش کالا یا خدمات حاصل از مشارکت خاص.
4. از آنجا که داراییها، بدهیها، درآمدها و هزینهها در صورتهای مالی جداگانه هر یک از شرکای خاص و در نتیجه در صورتهای مالی تلفیقی آنها شناسایی میشود، هنگام تهیه صورتهای مالی تلفیقی شریک خاص، انجام تعدیل یا اعمال ضوابط تلفیقی دیگری در رابطه با این اقلام ضرورت ندارد.
5. نگهداری سوابق حسابداری جداگانه و نیز تهیه صورتهای مالی برای مشارکت خاص ممکن است ضرورت نیابد. با این وجود، شرکای خاص ممکن است برای ارزیابی عملکرد مشارکت خاص، گزارشهای مدیریت تهیه کنند.
۶. داراییهای تحت کنترل مشترک
1. بعضی مشارکتهای خاص متضمن کنترل مشترک و اغلب مالکیت مشترک شرکای خاص نسبت به یک یا چند دارایی است که مشخصاً برای هدف مشارکت خاص آورده یا تحصیلشده است. این داراییها به منظور کسب منافع برای شرکای خاص استفاده میشود. هر شریک خاص ممکن است سهمی از محصول را دریافت کند و همچنین، سهم توافق شدهای از هزینهها را تحمل کند.
2. این نوع مشارکتهای خاص، مستلزم ایجاد یک واحد تجاری مجزای از شرکای خاص نیست. هر شریک خاص متناسب با سهم خود در داراییهای تحت کنترل مشترک، بر سهم خود از منافع اقتصادی آتی کنترل دارد.
3. بسیاری از فعالیتهایی که در حوزه صنایع استخراج نفت، گاز و معادن انجام میشود، مستلزم استفاده از داراییهای تحت کنترل مشترک است. برای مثال، تعدادی از شرکتهای تولیدکننده نفت ممکن است یک خط لوله نفتی را به طور مشترک کنترل و اداره کنند. هر شریک خاص از این خط لوله برای انتقال محصول خود استفاده میکند و در مقابل سهم توافقشدهای از هزینههای عملیات بهرهبرداری خط لوله را تحمل میکند. مثالی دیگر از یک دارایی تحت کنترل مشترک، ملکی است که تحت کنترل مشترک دو واحد تجاری قرار دارد و هر یک از آنها سهمی از اجاره را دریافت و سهمی از هزینهها را تحمل میکند.
4. هر یک از شرکای خاص باید در رابطه با سهم خود در داراییهای تحت کنترل مشترک، اقلام زیر را در صورتهای مالی جداگانه و در نتیجه در صورتهای مالی تلفیقی خود شناسایی کند:
الف) سهم خود از داراییهای تحت کنترل مشترک و طبقهبندی آنها برحسب ماهیت داراییها.
ب) بدهیهای تحملشده توسط وی.
ج) سهم خود از بدهیهای تحمل شده به طور مشترک با سایر شرکای خاص.
د) سهم خود از درآمد فروش یا استفاده از محصول مشارکت خاص و نیز سهم خود از هزینههای تحملشده به وسیله مشارکت خاص، و...
ه) هزینههایی که در رابطه با سهم خود در مشارکت خاص تحمل کرده است .
5. از آنجا که داراییها، بدهیها، درآمدها و هزینهها در صورتهای مالی جداگانه هر یک از شرکای خاص و در نتیجه در صورتهای مالی تلفیقی آنها شناسایی میشود، هنگام تهیه صورتهای مالی تلفیقی شریک خاص، انجام تعدیل یا اعمال ضوابط تلفیقی دیگری در رابطه با این اقلام ضرورت ندارد.
6. حسابداری داراییهای تحت کنترل مشترک بیانگر ماهیت و واقعیت اقتصادی و معمولاً شکل قانونی مشارکت خاص است. در سوابق حسابداری جداگانه مشارکت خاص ممکن است تنها هزینههای مشترک مشارکت خاص درج شود و در نهایت براساس سهم توافق شده تسهیم گردد. در این حالت ممکن است صورتهای مالی جداگانه تهیه نشود اما شرکای خاص برای ارزیابی عملکرد مشارکت خاص، گزارشهای مدیریت تهیه کنند.
۷. واحدهای تجاری تحت کنترل مشترک
1. بعضی از مشارکتهای خاص به شکل واحد تجاری است که تحت کنترل مشترک شرکای خاص است و اعمال کنترل مشترک بر فعالیت این گونه واحدها به موجب توافق قراردادی بین شرکای خاص تعیین میشود.
2. واحد تجاری تحت کنترل مشترک، داراییهای مشارکت خاص را کنترل، بدهیها و هزینهها را تحمل و درآمدها را تحصیل میکند. این واحد تجاری میتواند به نام خود قرارداد ببندد و نیز برای مقاصد فعالیت مشارکت خاص تأمین مالی کند. هر شریک خاص در نتایج عملکرد واحد تجاری تحت کنترل مشترک به تناسب سهم خود حق دارد و در مواردی نیز در محصول مشارکت خاص سهیم است.
3. نمونه متداولی از واحد تجاری تحت کنترل مشترک، این است که دو واحد تجاری فعالیتهای خود را در زمینه تجاری خاص از طریق انتقال داراییها و بدهیهای مربوط، به واحد تجاری تحت کنترل مشترک، ترکیب میکنند. مثال دیگر، موردی است که واحد تجاری به طور مشترک با دولت یانماینده یک دولت خارجی از طریق تأسیس واحد تجاری جداگانهای که تحت کنترل مشترک آن واحد و دولت یا نماینده آن دولت قرار دارد، یک فعالیت اقتصادی را آغاز میکند.
4. واحد تجاری تحت کنترل مشترک، باید سوابق حسابداری خود را به گونهای نگهداری کند که اجرای الزامات این استاندارد برای شرکای خاص و سرمایهگذاران میسر شود.
5. واحد تجاری تحت کنترل مشترک معمولاً سوابق حسابداری خود را نگهداری و همانند سایر واحدهای تجاری، صورتهای مالی خود را براساس استانداردهای حسابداری تهیه و ارائه میکند.
6. هر شریک خاص معمولاً با آوردن وجه نقد یا سایر منابع در واحد تجاری تحت کنترل مشترک مشارکت میکند. این آوردهها در سوابق حسابداری شریک خاص ثبت و در صورتهای مالی جداگانه آن، به عنوان سرمایهگذاری در مشارکت خاص شناسایی میشود.
۸.صورتهای مالی تلفیقی شریک خاص
1. مشارکت خاص در واحدهای تجاری تحت کنترل مشترک، در صورتهای مالی تلفیقی شریک خاص باید براساس روش ارزش ویژه ناخالص منعکس شود.
2. در روش ارزش ویژه ناخالص، شرکای خاص باید علاوه بر تبعیت از همان قواعدی که در رابطه با واحدهای تجاری وابسته در بندهای ۲۵ تا ۲۸ استاندارد حسابداری شماره ۲۰ با عنوان ” حسابداری سرمایهگذاری در واحدهای تجاری وابسته“ الزامی شده است، موارد زیر را در صورتهای مالی تلفیقی ارائه کنند:
الف) سهم شریک خاص از درآمد عملیاتی واحد تجاری تحت کنترل مشترک نیز باید در صورت سود و زیان تلفیقی مجزا از درآمد عملیاتی گروه منعکس شود. در گزارشگری برحسب قسمتهای مختلف نیز، سهم شریک خاص از درآمد عملیاتی واحد تجاری تحت کنترل مشترک باید به روشنی از درآمد عملیاتی گروه متمایز شود.
ب) سهم شریک خاص به تفکیک مجموع داراییها و مجموع بدهیهای واحد تجاری تحت کنترل مشترک که تشکیلدهنده مبلغ خالص سرمایهگذاری وی است باید در ترازنامه تلفیقی منعکس شود.
3. با توجه به اینکه کنترل مشترک شریک خاص، مؤثرتر از نفوذ قابل ملاحظه است، یک واحد تجاری گزارشگر که بخش عمدهای از فعالیتهای خود را از طریق مشارکتهای خاص انجام میدهد لازم است در یادداشتهای توضیحی اطلاعات مفصلتری درباره آنها ارائه کند.
4. برای اعمال روش ارزش ویژه ناخالص الزامات مربوط به سرقفلی، معاملات درون گروهی، تاریخ گزارشگری، رویههای حسابداری و دیگر موارد همانند ضوابط مربوط به کاربرد روش ارزش ویژه در بندهای ۱۴ الی ۲۱ استاندارد حسابداری شماره ۲۰ با عنوان حسابداری سرمایهگذاری در واحدهای تجاری وابسته استفاده میشود.
5. شریک خاص از تاریخی که کنترل مشترک خود بر واحد تجاری تحت کنترل مشترک را از دست میدهد باید استفاده از روش ارزش ویژه ناخالص را متوقف کند.
۹. موارد استثنا
6. سهم شریک خاص در واحدهای تجاری تحت کنترل مشترکی که برای واگذاری در آینده نزدیک تحصیل و نگهداری میشود، یا تحت محدودیتهای شدید بلندمدت فعالیت میکند و این محدودیتها توانایی واحد تجاری را برای انتقال وجوه به شریک خاص کاهش میدهد، باید براساس استاندارد حسابداری شماره ۱۵ با عنوان ” حسابداری سرمایهگذاریها“ به حساب گرفته شود.
7. شریک خاص باید از تاریخی که واحد تجاری تحت کنترل مشترک به واحد فرعی آن تبدیل میشود، سهم خود را طبق استاندارد حسابداری شماره ۱۸ با عنوان ” صورتهای مالی تلفیقی و حسابداری سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی“، به حساب منظور کند.
۱۰. صورتهای مالی جداگانه شریک خاص
1. سرمایهگذاری در واحدهای تجاری تحت کنترل مشترک در صورتهای مالی جداگانه شریک خاصی که صورتهای مالی تلفیقی تهیه میکند باید به بهای تمامشده پس از کسر ذخیره کاهش دائمی در ارزش یا مبلغ تجدید ارزیابی به عنوان یک نحوه عمل مجاز جایگزین منعکس شود.
2. در مواردی که شریک خاص صورتهای مالی تلفیقی منتشر نمیکند باید مبالغ مربوط به مشارکتهای خاص در واحدهای تجاری تحت کنترل مشترک را با استفاده از روش ارزش ویژه ناخالص و بشرح زیر ارائه کند:
الف) تهیه و ارائه مجموعه صورتهای مالی جداگانه، و
ب) افشـای اطلاعات مکمل دربـاره آثـار بکارگیـری ارزش ویـژه ناخالص، در یادداشتهـای توضیحی صورتهای مالی.
۱۱. معاملات بین شریک خاص و مشارکت خاص
1. زمانی که شریک خاص، داراییهایی را به مشارکت خاص میفروشد، یا به عنوان آورده منتقل میکند، سود یا زیان مربوط باید براساس محتوای معامله شناسایی شود. تا زمانی که این داراییها نزد مشارکت خاص باقی بماند و به شرط این که مخاطرات و مزایای عمده مالکانه انتقال یافته باشد، شریک خاص باید فقط آن بخش از سود را شناسایی کند که قابل انتساب به سهم سایر شرکای خاص است. زمانی که فروش یا آورده مذکور، شواهدی مبنی بر کاهش در خالص ارزش فروش داراییهای جاری یا کاهش دائمی در مبلغ دفتری یک دارایی غیرجاری فراهم آورد، در این صورت شریک خاص باید تمام مبلغ زیان مربوط را شناسایی کند.
2. در مواردی که شریک خاص، داراییهایی را از مشارکت خاص خریداری میکند تا زمانی که این داراییها به شخص مستقلی فروخته نشده است نباید سهم خود را از سود مشارکت خاص در این معامله شناسایی کند. شریک خاص باید به روشی مشابه سهم خود را از زیان شناسایی کند، با این تفاوت که زیان را باید در صورتی بیدرنگ شناسایی کرد که بیانگر کاهش در خالص ارزش فروش داراییهای جاری یا کاهش دائمی در مبلغ دفتری داراییهای غیرجاری باشد.
۱۲. گزارشگری مشارکت خاص در صورتهای مالی سرمایهگذار
سرمایهگذاری که بر مشارکت خاص کنترل مشترک ندارد، باید سهم خود را براساس استاندارد حسابداری شماره ۱۵ با عنوان ” حسابداری سرمایهگذاریها“ گزارش کند و چنانچه در یک مشارکت خاص نفوذ قابل ملاحظه دارد باید سهم خود را طبق استاندارد حسابداری شماره ۲۰ با عنوان ” حسابداری سرمایهگذاری در واحدهای تجاری وابسته“ گزارش کند.
۱۳. مجریان مشارکت خاص
1. مجریان یا مدیران مشارکت خاص باید حقالزحمه خود را براساس استاندارد حسابداری شماره ۳ با عنوان ” درآمد عملیاتی“ به حساب منظور کنند.
2. یک یا چند شریک خاص ممکن است در قبال دریافت حقالزحمه به عنوان مجری یا مدیر یک مشارکت خاص انجام وظیفه کنند. حقالزحمه یاد شده توسط مشارکت خاص حسب مورد به حساب دارایی یا هزینه شناسایی میشود.
۱۴. افشا
1. شریک خاص باید مجموع بدهیهای احتمالی
زیر را که براساس استاندارد حسابداری شماره ۴
با عنوان
” حسابداری پیشامدهای
احتمالی“، مشمول افشا میگردد، جدای از سایر بدهیهای احتمالی افشا کند:
الف) هر بدهی احتمالی که شریک خاص در رابطه با سهم خود در مشارکتهای خاص تحمل میکند و سهم وی از هر بدهی احتمالی که به طور مشترک با سایر شرکای خاص تحمل میکند،
ب) سهم شریک خاص از بدهیهای احتمالی مشارکتهای خاص که متضمن بدهی احتمالی برای وی است، و
ج ) آن دسته از بدهیهای احتمالی که ناشی از بدهی احتمالی شریک خاص بابت بدهیهای سایر شرکای خاص است.
2. شریک خاص باید مجموع تعهدات زیر را در رابطه با سهم خود در مشارکت خاص به طور مجزا از سایر تعهدات افشا کند:
الف) تعهدات سرمایهای شریک خاص در رابطه با سهم خود در مشارکتهای خاص و سهم وی از تعهدات سرمایهای که به طور مشترک با سایر شرکای خاص تحملشده است، و…
ب) سهم خود از تعهدات سرمایهای مشارکتهای خاص.
3. علاوه بر موارد پیشگفته، اطلاعات زیر باید در رابطه با مشارکتهای خاص در صورتهای مالی شریک خاص افشا شود:
الف) فهرستی از مشارکتهای خاص عمده شامل نام و ماهیت فعالیت آنها.
ب) نسبت حقوق مالکیت در واحدهای تجاری تحت کنترل مشترک و نسبت حق رأی، در صورتی که متفاوت از نسبت حقوق مالکیت باشد،
ج ) دوره مالی یا تاریخ ترازنامه واحد تجاری تحت کنترل مشترک، در مواردی که تاریخ گزارشگری آن با تاریخ گزارشگری شریک خاص متفاوت است، و...
د) مجموع مبلغ هر یک از سرفصلهای داراییهای جاری، داراییهای غیرجاری، بدهیهای جاری، بدهیهای غیرجاری، درآمدها و هزینهها متناسب با سهم شریک خاص از مشارکتهای خاص.
4. شریک خاصی که به دلیل نداشتن واحد فرعی، صورتهای مالی تلفیقی منتشر نمیکند، باید اطلاعات خواستهشده در بندهای ۴۰، ۴۱ و ۴۲ را افشا کند.
۱۵. تاریخ اجرا
الزامات این استاندارد در مورد کلیه صورتهای مالی که دوره مالی آنها از تاریخ ۱/۱/۱۳۸۱ و بعد از آن شروع میشود، لازمالاجراست.
۱۶. مطابقت با استانداردهای بینالمللی حسابداری
با اجرای الزامات این استاندارد، مفاد استاندارد بینالمللی حسابداری شماره ۳۱ با عنوان گزارشگری مالی سهمالشرکه در مشارکتهای خاص نیز رعایت میشود. توضیح اینکه در این استاندارد برای انعکاس مشارکتهای خاص در واحدهای تجاری تحت کنترل مشترک در صورتهای مالی تلفیقی از روش ارزش ویژه ناخالص استفاده شده است، در صورتی که روش اصلی استاندارد بینالمللی حسابداری، روش تلفیق نسبی است. روش ارزش ویژه ناخالص نوع خاصی از روش ارزش ویژه است که در استاندارد بینالمللی حسابداری به عنوان روش مجاز جایگزین معرفی شده است. بنابراین، با اجرای الزامات این استاندارد، الزامات مربوط به روش مجاز جایگزین استاندارد بینالمللی حسابداری نیز رعایت میشود.
۱۷. حسابداری مشارکتهای خاص
شرکتهای تجاری
هفتگانه مطرح شده در قانون تجارت دارای شخصیت حقوقی مستقل بوده و بایستی در اداره
ثبت شرکت ها به ثبت برسند. اما گاهی اوقات ممکن است دو یا چند نفر توافق نفر توافق
نمایند که به طور مشترک یک فعالیت تجاری را انجام دهند، بدون آنکه برای این منظور
شرکتی را به ثبت برسانند. طبق ماده 220 قانون تجارت "هر شرکت ایرانی که فعلا
وجود داشته یا در آینده تشکیل می شود و با اشتغال به امور تجاری، در قالب یکی از
شرکت های مذکور در این قانون ثبت نشده باشد و مطابق مقررات مربوط به آن شرکت عمل ننماید، شرکت تضامنی
محسوب شده و احکام مربوط به شرکت های تضامنی در مورد آن اجرا میگردد". در
عمل چنین مشارکتهایی را مشارکت خاص یا شرکت عملی میگویند.
۱۸. ویژگیهای مشترک مشارکتهای خاص
دو یا چند شریک خاص به موجب یک توافق قراردادی
با هم مرتبطاند. توافق قراردادی ممکن است به موجب قراردادی بین شرکای خاص یا به
موجب صورتجلسه مذاکرات بین آنان صورت گیرد و یا در اساسنامه یا سایر آیین نامه
های مشارکت خاص درج گردد و صرف نظر از شکل، معمولا مکتوب و شامل نوع فعالیت، مدت،
نحوه انتخاب اعضای هیئت مدیره مشارکت خاص، آورده های نقدی و غیر نقدی شرکای خاص و
سهم هر یک از شرکای خاص از درآمدها و هزینهها و سود و زیان مشارکت خاص میباشد.
لازم به توضیح است که فعالیت های فاقد توافق قراردادی برای ایجاد کنترل مشترک،
مشارکت خاص محسوب نمیشود. توافق قراردادی، کنترل مشترک را بر مشارکت خاص برقرار
میکند. چنین الزامی اطمینان می دهد که هیچ یک از شرکای خاص در موقعیتی نیست که به
تنهایی فعالیت مربوط را کنترل کند. به موجب این توافق، تصمیمات مربوط به تأمین
اهداف اساسی مشارکت خاص که مستلزم موافقت تمام شرکای خاص است مشخص میشود
.
مشارکت خاص معمولا به طور موقت برای انجام یک پروژه خاص طی یک دوره
محدود در عملیاتی نظیر مشارکت در تولید یک محصول، مشارکت در امور ساختمانی، مشارکت
در خرید و فروش کالا و املاک و ... تشکیل گردیده و پس از انجام عملیات موضوع
مشارکت، خاتمه مییابد و سود و زیان حاصل از آن بر اساس نسبت توافق شده قبلی بین
شرکا تقسیم میشود
.
۱۹. مشارکت خاص و شرکت تضامنی
مشارکت خاص شباهت زیادی به شرکت
تضامنی دارد، به نحوی که که گاهی اوقات شرکت تضامنی بدون نام یا شرکت تضامنی موقت
نیز نامیده میشود. از جمله شباهت های این دو نوع مشارکت نحوه تقسیم سود است که بر
اساس نسبت های از پیش تعیین شده صورت میگیرد و میتواند متفاوت از نسبت سرمایه
شرکا باشد. همچنین در هر دو نوع مشارکت شخصیت شرکا بیش از سرمایه آن ها اهمیت دارد
و ممکن است حق رأی شرکا ارتباطی به میزان سرمایه آن ها نداشته باشد. با این حال،
مشارکت خاص تفاوت های زیادی با شرکت تضامنی دارد که اهم آن ها به شرح زیر است:
1. شرکت های تضامنی باید نام تجاری خاص داشته باشد.اما مشارکت خاص ضرورتی ندارد.
2. در شرکت تضامنی توافق قرار دادی باید در اداره ثبت شرکت ها ثبت شود که در مشارکت خاص ثبت نمیگردد.
3. در شرکت تضامنی عملیات مستمر و محدود به فعالیت های خاصی نمیباشد .اما در مشارکت خاص به طور موقت و برای یک فعالیت خاص تشکیل میشود.
4. در شرکت تضامنی سود و مشارکت سالانه است.اما در مشارکت خاص معمولا در پایان مدت مشارکت تعیین میشود.
5. در شرکت تضامنی شرکا نمیتوانند فعالیت های مستقل از نواع فعالیت شرکت انجام دهند.اما در مشارکت خاص امکان دارد. 6. در شرکت تضامنی برای ثبت عملیات باید دفاتر جداگانه ای نگهداری شود.اما در مشارکت خاص ممکن است دفاتر جداگانهای نگهداری نشود.
۲۰. عملیات
حسابداری مشارکتهای خاص
50. حدود و وسعت عملیات حسابداری مشارکت خاص به مدت انجام عملیات
موضوع مشارکت و همچنین پیچیدگی موضوع مشارکت و فعالیت های مربوط به آن بستگی دارد.
به طور کلی، برای حسابداری مشارکت های خاص دو روش وجود دارد که عبارتند از
:
1. روش
نگهداری دفاتر جداگانه: در مواردی که حجم عملیات مشارکت خاص
نسبتا زیاد بوده و انتظار میرود که مشارکت در یک دوره انجام پذیرد، برای مشارکت
خاص دفاتر جداگانهای نگهداری شده و کلیه مبادلات مربوط به مشارکت در آن دفاتر ثبت
میگردد
.
2. روش
ثبت در دفاتر شرکا: در مواردی که انتظار میرود عملیات
مشارکت خاص در دوره کوتاهی انجام پذیرد و مبادلات معدودی رخ میدهد، نگهداری دفاتر
جداگانه برای ثبت عملیات حسابداری مشارکت خاص ضروری نبوده و عملیات حسابداری مربوط
به مشارکت در دفاتر شرکا ثبت میشود
۲۱. روش نگهداری دفاتر جداگانه
51. در این روش برای ثبت عملیات حسابداری مشارکت معمولا از حساب
های زیر استفاده میشود:
1. حساب بانک مشترک:
این حساب برای ثبت سرمایه گذاری نقدی شرکا و همچنین کلیه عملیات دریافت و پرداخت
نقدی مشارکت خاص مورد استفاده قرار میگیرد
.
2. حساب مشارکت خاص:
این حساب که ماهیتا حساب عملکرد و سود و زیان به شمار میرود، برای ثبت کلیه
فعالیتهای مربوط به مشارکت مورد استفاده قرار می گیرد. بدین ترتیب که خریدها و
هزینه ها در بدهکار این حساب و فروش ها و درآمدها در بستانکار آن ثبت می گردد.
مانده نهایی حساب مشارکت خاص، سود و زیان حاصل از مشارکت را نشان می دهدکه بر اساس
توافق شرکا بین آن ها تقسیم میشود
3. حساب سرمایه
شرکا: در مشارکتهای خاص برای هر یک از شرکا حساب جداگانهای تحت عنوان "حساب
سرمایه" در دفاتر ایجاد شده و سرمایه گذاری نقدی و غیر نقدی هر شریک در
بستانکار حساب و برداشتهای نقدی و غیر نقدی وی در بدهکار آن ثبت می شود. همچنین
سهم شریک از سود و زیان در پایان مدت مشارکت به این حساب منظور میگردد:
عملیات حسابداری مربوط به مشارکت خاص در روش نگهداری دفاتر جداگانه
بصورت زیر است:
1. واریز وجه نقد توسط شرکابه حساب بانک مشترک: هنگامی که شرکا سرمایه خود را به حساب بانک مشترک واریز مینمایند، ثبت زیر در دفاتر صورت میگیرد: بانک مشترک
سرمایه مشترک
2. خرید کالا برای
مشارکت: هنگامی که کالایی برای مشارکت خاص خریداری میشود،
حساب مشارکت خاص معادل بهای تمام شده کالای خریداری بدهکار گردیده و حساب بانک
مشترک بستانکار میشود. یعنی: مشارکت خاص
بانک مشارکت
در صورتی که بخشی از خرید نسیه انجام شده باشد، به جای حساب بانک مشترک،
حساب های پرداختی بستانکار میشود.
چنانچه با توجه به شرایط و یا موافقت سایر شرکا، یکی از شرکا نزدیک تر
به محل تولید یک کالا می باشد، کالای مذکور را برای مشارکت خریداری نماید، این
رویداد به بدهکار حساب مشارکت خاص و بستانکار حساب سرمایه شریک مذکور منظور میگردد.
یعنی: مشارکت خاص
سرمایه شرکا
3. پرداخت هزینه
های مشارکت: چنانچه هزینه ای برای مشارکت خاص پرداخت گردد، این هزینه در بدهکار
حساب مشارکت خاص و بستانکار حساب بانک مشترک ثبت میشود. یعنی: مشارکت خاص
بانک مشترک
در صورتی که یکی از شرکا پرداخت هزینه را متحمل گردد، به جای حساب بانک
مشترک، حساب سرمایه آن شریک بستانکار میشود. یعنی: مشارکت خاص
سرمایه
شرکا
4. ارسال کالا توسط
یک شریک به شریک دیگر: ممکن است یکی از شرکا کالای خریداری شده جهت مشارکت را به
منظور فروش برای شریک دیگر ارسال نماید. در این صورت ثبتی در دفاتر مشارکت صورت
نمیگیرد.
5. فروش کالا:
هنگام فروش کالای موضوع مشارکت واریز وجه حاصل از فروش به حساب بانک، حساب بانک
مشترک معادل قیمت فروش کالا بدهکار شده و حساب مشارکت خاص بستانکار میگردد. یعنی: بانک مشترک
مشارکت خاص
در صورتی که بخشی از فروش به صورت نسیه انجام شده باشد، به جای حساب
بانک مشترک، حساب های دریافتی بدهکار میشود.
6. برداشت کالا
توسط شرکا برای مصارف شخصی: هنگامی که یکی از شرکا کالایی برای مصارف شخصی برداشت
مینماید، حساب سرمایه آن شریک بدهکار شده و حساب مشارکت خاص بستانکار میگردد: سرمایه
شرکا
مشارکت خاص
7. تعلق کمیسیون به
شرکا: ممکن است بر اساس توافق شرکا در ازای فروش های انجام شده توسط هر شریک،
درصدی به عنوان کمیسیون به وی تعلق گیرد. در این حالت ثبت زیر در دفاتر صورت میگیرد
:سرمایه شرکا
مشارکت
خاص
8. تضمین وصول مطالبات: ممکن است یکی از شرکا وصول مطالبات مربوط
به تمامی شرکا را در مقابل درصدی (مثلا درصدی از فروش نسیه) تضمین نماید. حق
التضمین مذکور از نظر مشارکت هزینه محسوب شده و ثبت زیر در دفاتر صورت میگیرد:
مشارکت خاص
سرمایه شریک تضمین کننده
9. سوخت مطالبات:
الف) در صورتی که
وصول مطالبات توسط یکی از شرکا تضمین شده باشد، هزینه مطالبات سوخت شده مربوط به
شریک تضمین کننده بوده و ثبت زیر در دفاتر مشارکت صورت میگیرد: سرمایه شریک تضمین کننده
حساب های دریافتی
ب) در صورتی که وصول مطالبات تضمین
نشده باشد، هزینه مطالبات سوخت شده متعلق به مشارکت بوده و ثبت زیر در دفاتر صورت
میگیرد: مشارکت خاص
حسابهای دریافتنی
10. ارزیابی موجودی
کالای فروش نرفته: چنانچه در پایان مدت مشارکت بخشی از کالاها هنوز به فروش نرسیده
باشد، در صورتی که کالاهای مذکور قابل تقسیم یا تفکیک باشدهر یک از شرکا به نسبت
سهم خود از همان موجودی ها برداشت مینماید. در غیر این صورت ممکن است یکی از شرکا
کل موجودی را بر اساس قیمت توافق شده برداشت نماید. در این حالت ثبت زیر در دفاتر
مشارکت صورت میگیرد: سرمایه شرکا
مشارکت خاص
11. بستن حساب
مشارکت خاص:پس از انجام ثبت های فوق، حساب مشارکت خاص مانده گیری میشود؛
الف) در صورتی که
مانده حساب مشارکت خاص بستانکار باشد نشاندهنده سود حاصل از مشارکت است که در این
صورت حساب مشارکت خاص بدهکار شده و در مقابل حساب سرمایه شرکا (به نسبت تقسیم سود
و زیان مورد توافق) بستانکار میشود
.
ب) در صورتی که مانده حساب مشارکت خاص بدهکار باشدنشان دهنده زیان حاصل
از مشارکت است که در این صورت حساب مشارکت خاص بستانکار شده و در مقابل حساب
سرمایه شرکا (به نسبت تقسیم سود و زیان مورد توافق) بدهکار میشود
.
12. توزیع وجوه نقد
موجود بین شرکا و بستن حساب سرمایه: پس از انجام مراحل فوق، تنها باید حساب های
بانک مشترک و سرمایه شرکا دارای مانده باشد. بنابراین حساب های مذکور مانده گیری
شده و طلب هر شریک (که معادل مانده حساب سرمایه وی می باشد) پرداخت میگردد. برای
ثبت این رویداد، حساب سرمایه هر یک از شرکا بدهکار و حساب بانک مشترک (که مانده آن
معادل جمع سرمایه شرکا میباشد) بستانکار می شود. بدین ترتیب کلیه حساب ها بسته
شده و مشارکت خاتمه مییابد
شایان توجه است هنگامی که برای مشارکت خاص دفاتر جداگانه نگهداری میشود،
شرکا در دفاتر خود حسابی تحت عنوان " سرمایه گذاری در مشارکت خاص" ایجاد
مینمایند. این حساب هنگام سرمایه گذاری در مشارکت خاص و دریافت سود بدهکار و
هنگام تحمل هزینه، زیان و یا تسویه حساب نهایی بستانکار میگردد.
(( بسمه تعالی))
دانشکده اقتصاد و مدیریت
ارزش افزوده اقتصادی
گرد آورنده: محمدرضا مرکزی
استاد راهنما: دکتر باوفا
زمستان۹۷
فهرست مندرجات |
شماره صفحه |
فهرست مندرجات |
۲ |
مقدمه |
۳ |
تعریف ارزش افزوده اقتصادی |
۴-۳ |
کاربرد ارزش افزوده اقتصادی |
۴ |
گام های محاسبه ارزش افزوده اقتصادی |
۶-۴ |
روش های محاسبه ارزش افزوده اقتصادی |
۷-۶ |
مزایای ارزش افزوده اقتصادی |
۷ |
معایب ارزش افزوده اقتصادی |
۷ |
کاربرد EVA |
۸ |
ارزش افزوده اقتصادی (EVA) در بازر سرمایه |
۹-۸ |
ارزش افزوده اقتصادی (EVA) معیاری توانا برای سنجش بازده سهام |
۹ |
مقایسه مفهومی سود حسابداری و ارزش افزوده اقتصادی |
۱۰-۹ |
تاریخچه EVA |
۱۱-۱۰ |
تعریف عملیاتی ارزش افزوده اقتصادی |
۱۱ |
تفسیر مالی ارزش افزوده اقتصادی |
۱۲ |
مقدمه
ارزش افزوده اقتصادی بیانگر مقدار ارزش اقتصادی اضافه شده توسط مدیر واحد تجاری برای مالکان میباشد. بر اساس صورت سود و زیان تهیه شده طبق اصول پذیرفته شده حسابداری بیشتر واحدهای تجاری سودآور به نظر میرسند در صورتی که در حقیقت اینگونه نیست. زمانی واحد تجاری سودآور است که سود عملیاتی آن بیشتر از هزینه سرمایه آن شود.
ارزش افزوده اقتصادی به هدف غلبه بر دو ضعف زیر محاسبه میشود:
الف- سود حسابداری هزینه حقوق صاحبان سرمایه را نادیده میگیرد، واحد تجاری زمانی سودآور میشود که بازده مورد نیاز سرمایه و بدهی را داشته باشد. در صورت سود و زیان تهیه شده طبق اصول پذیرفته شده حسابداری، هزینه ی تامین مالی بدهی لحاظ میشود اما هزینه حقوق صاحبان سهام را نادیده میگیرد.
ب– سود محاسبه شده بر مبنای استانداردهای حسابداری سود واقعی ایجاد شده را به درستی نشان نمی دهد و همچنین این سود به وسیله حسابداران قابل دستکاری و تحریف میباشد.
هدف از ارائه این مقاله شناخت ارزش افزوده اقتصادی به افرادی است که آشنایی چندانی با مفهموم ارزش افزوده اقتصادی ندارند. در ابتدا تعریفی از ارزش افزوده اقتصادی بیان میشود و در ادامه گامهای محاسبه، اهداف، فواید و محدودیت های محاسبه ارزش افزوده اقتصادی و سپس کاربرد های ان بخصوص در بازار سرمایه شرح داده میشود .
تعریف ارزش افزوده اقتصادی
ارزشافزوده اقتصادی عبارت است از اندازهگیری عملکرد واحد تجاری که در آن سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات (NOPAT) با مجموع هزینه سرمایه واحد تجاری مقایسه میشود. هنگامیکه هزینه سرمایه کمتر از درآمد عملیاتی ایجادشده توسط آن سرمایه باشد، ارزشافزوده اقتصادی ایجاد میشود. ارزشافزوده اقتصادی بهعنوان سود اقتصادی نیز شناخته میشود و آن را بهصورت زیر میتوان بیان کرد:
(هزینه میانگین موزون سرمایه) (سرمایه بکار گرفتهشده) – سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات = ارزشافزوده اقتصادی
ارزش افزوده اقتصادی در واقع برآورد سود اقتصادی واقعی یک شرکت در یک سال میباشد و بیانگر باقیمانده سود پس از کسر هزینه سرمایه است. EVA با کم کردن هزینه فرصت حقوق صاحبان سهام از سود خالص بهدست میآید، بنابراین معیاری است که هزینه فرصت همه منابع بهکار گرفته شده در شرکت را مدنظر قرار میدهد. ارزش افزوده اقتصادی معیاری برای اندازه گیری توانایی مدیریت جهت افزایش عملکرد و ارزش افزوده است. باید توجه داشت که EVA میتواند هم برای کل شرکت و هم در بخشهای مختلف یک شرکت به کار رود؛ بنابراین مبنایی را برای تعیین عملکرد مدیریت در تمامی سطوح ارائه میدهد. ماهیت اصلی ارزش افزوده اقتصادی توسط ژول استرن و بنت استوارت در دهه ۱۹۷۰ پایه ریزی شد و در کتاب «جستوجو برای ارزش» به نام ایشان ثبت گردید. امروزه برنامههای تشویقی و پرداخت پاداش در شرکتهای بزرگ دنیا مانند کوکاکولا، جورجیاپاسیفیک، پولاروید، AT & T و ... بر مبنای توانایی مدیران در ایجاد EVA مثبت، بنا نهاده شده است. پرداخت بر مبنای EVA با در نظر گرفتن همه هزینههای سرمایه (هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام) صورت میگیرد، تا مدیران شرکتها در اتخاذ تصمیمات مالی به عنوان یک سهامدار عمل کنند . EVA همچنین در جامعه سرمایهگذاران نیز متداول شده است . کنفرانسهای متعددی که در این زمینه در سالهای اخیر برگزار شده است (از ۱۹۹۶ به بعد) شاهد و گواه این مدعا است. EVA به عنوان یک معیار ارزیابی، هزینه فرصت صاحبان سهام و ارزش زمانی پول را در نظر گرفته و تحریف ناشی از به کارگیری اصول حسابداری را بر طرف میسازد. هر چقدر EVA شرکت بیشتر باشد، وضعیت شرکت مطلوبتر است. بهعبارت دیگر، ارزش افزوده اقتصادی مثبت نشاندهنده تخصیص بهینه منابع، ایجاد ارزش در شرکت و افزایش ثروت سهامداران است. از طرفی ارزش افزوده اقتصادی منفی بیانگر اتلاف منابع و تخصیص غیربهینه و ناکارآمد منابع شرکت و به تبع آن کاهش ثروت سهامداران است. اگر ارزش افزوده اقتصادی یک شرکت مثبت باشد، شرکت برای سهامداران سودآور است و این سود نشان دهنده توانمندیهای مجموعه مدیران آن شرکت است؛ از این رو EVA سود مدیریت نامیده میشود.
کاربرد ارزش افزوده اقتصادی
کاربرد ارزش افزوده را می توان در سه حوزه مورد توجه قرار داد:
گام های محاسبه ارزش
افزوده اقتصادی
محاسبه
ارزش افزوده اقتصادی مستلزم پیمودن گامهای اساسی میباشد.در ادامه گامهای
مشترکی که در محاسبه ارزش افزوده اقتصادی طی میشود را بیان میکنیم. این مراحل
ممکن است با توجه به ماهیت فعالیت و یا فرآیندهای تعریف شده در واحد تجاری تغییر
کند.
گام اول: جمع آوری و
بررسی صورتهای مالی
ارزش
افزوده اقتصادی مبتنی بر اطلاعات تهیه شده توسط سیستم حسابداری است و اغلب اطلاعات
مورد نیاز جهت محاسبه آن از صورت سود وزیان و ترازنامه واحد تجاری که برای عموم
ارائه میشود استخراج میگردد.
گام دوم: شناسایی تحریفات و تعدیلات لازم به منظور اصلاح آنها استرن استوارت ۱۶۴ تعدیل نسبت به اصول حسابداری پذیرفته شده را شناسایی کرده است؛ که تمامی این تعدیلات اندازهگیری سود و سرمایه را بهبود میبخشد. سود محاسبه شده بر مبنای استانداردهای حسابداری به دلیل نادیده گرفتن هزینه حقوق صاحبان سهام در محاسبات مربوط به آن،ارزش واقعی ایجاد شده توسط واحد تجاری را به درستی نشان نمی دهد و همچنین این سود به وسیله حسابداران قابل دستکاری و تحریف میباشد. نمونهای از تعدیلات به شرح زیر میباشد:
گام سوم: محاسبه سود
خالص عملیاتی پس از کسر مالیات
سود خالص
عملیاتی پس از کسر مالیات: سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات = سود
عملیاتی – مالیات
لازم به
ذکر است تعدیلات مربوط به سود عملیاتی به شرح آنچه بیان شد باید اعمال گردد.
گام چهارم: محاسبه سرمایه به کار گرفته شده سرمایه به کار گرفته شده توسط واحد تجاری برابر است با مجموع دارایی های جاری و ثابت واحد تجاری به علاوه سرمایه گذاری هایی که تحت روش حسابداری تعهدی هزینه شدهاند. به طور مثال تحقیق و توسعه و آموزش کارکنان که در واقع سرمایه گذاری در آینده میباشند، در دورهی وقوع به عنوان هزینه تلقی شدهاند باید به عنوان سرمایهگذاری در واحد تجاری در نظر گرفته شود.
گام پنجم: محاسبه هزینه میانگین موزون سرمایه واحد تجاری برآورد
هزینه سرمایه واحد تجاری یک چالش بزرگ برای محاسبه ارزشافزوده اقتصادی میباشد.
هزینه سرمایه، هزینه ی استفاده از منابع مالی متعلق به اعتباردهندگان و مالکان
واحد تجاری است و نشان دهندهی هزینه فرصت از دست رفته تامینکنندکان سرمایه نیز
میباشد. این هزینه در صورتهای مالی که طبق اصول پذیرفته شده حسابداری تهیه میشوند
نادیده گرفته میشود.
هزینه
سرمایه به عوامل متعددی از قبیل ساختار مالی، ریسکهای تجاری، میزان بهره جاری،
بازده مورد انتظار سرمایهگذاران، متغیرهای کلان اقتصادی و نوسانات درآمد بستگی
دارد و آن را میتوان به صورت زیر نشان داد:
WACC= (Rce×Wce) + (Rpe×Wpe) + (Rd×Wd)
که در معادله فوق Rce نرخ هزینه سهام عادی، Rpe نرخ هزینه سهام ممتاز، Rd نرخ بدهی و W وزنهای مربوط به هر
کدام میباشد. در ادامه نحوه محاسبه نرخ هزینه سهام عادی، نرخ هزینه سهام ممتاز و
نرخ هزینه بدهی تشریح میشود.
نرخ
هزینه سهام عادی: هزینه سهام عادی بازده مورد انتظار سهامداران عادی بابت سرمایه
گذاری آنها در واحد تجاری میباشد.
مدل قیمت
گذاری دارایی دارایی سرمایه ای یکی از روشهای متداول در برآورد هزینه سهام عادی واحد
تجاری میباشد که به صورت زیر تشریح میشود:
Re = Rf + β (Rm-Rf)
در این معادله، RF نرخ بازده بدون ریسک
در اقتصاد (مانند اسناد خزانه) ، β ریسک سیستماتیک واحد تجاری (ریسکی که از تحولات کلی
بازار و اقتصاد ناشی شده است) ، RM نرخ
بازده مورد انتظار بازار و
RM-RF صرف
ریسک بازار میباشد که به صورت بازده بازار منهای نرخ بازده بدون ریسک تعریف میگردد.
مدل سود
سهام تنزیل شده از دیگر مدل های محبوب در محاسبه هزینه سهام عادی میباشد که در
آن ارزش روز سهم برابر است با ارزش فعلی سود سهام پیش بینی شده (تنزیل شده) سهام
واحد تجاری و به صورت زیر بدست میآید
P=D\ (R-G)
که در این معادله P ارزش بازار سهام، D سود تقسیم شده، R نرخ هزینه سهام عادی و G نرخ رشد واحد تجاری میباشد. با توجه به معادله فوق نرخ بازده مورد انتظار سهامداران را به صورت زیر میتوان به دست آورد:
R= (D/P) +G
همچنین نرخ رشد واحد تجاری را میتوان به صورت زیر برآورد کرد:
G= (1-D) ROE
که در معادله فوق D نرخ سود سهام تقسیم شده و ROE بازده مورد انتظار حقوق صاحبان سهام میباشد.
نرخ هزینه سهام ممتاز: عبارت است از نرخ بازده مورد انتظار صاحبان سهام ممتاز واحد تجاری که آن را میتوان به صورت زیر محاسبه کرد (P=D\ (R-G) :
که در معادله فوق DP سود سالانه سهام ممتاز و PP خالص وجوه دریافت شده بابت فروش سهام ممتاز میباشد.
نرخ هزینه بدهی: هزینه بدهی عبارت است از هزینه بهره ای که واحد تجاری بابت بدهیهای خود باید بپردازد.
هزینه بهره کاهندهی هزینه مالیات واحد تجاری میباشد از این رو برای محاسبه نرخ آن، نرخ بهره پس از کسر مالیات در نظر گرفته میشود و آن را میتوان به صورت زیر تعریف کرد RD=R- (1-T) :
که در معادله فوق R نرخ بهره بدهی و T نرخ مالیات میباشد.
پس از
محاسبه نرخ های هزینه، وزن های مربوط به هر نرخ به صورت زیر محاسبه میشود.
محاسبه
وزن های هر یک از طبقات مستلزم شناخت ساختار سرمایه واحد تجاری میباشد. منظور از
ساختار سرمایه واحد تجاری سمت چپ ترازنامه میباشد.
وزن هر
یک از طبقات نسبتی از سهام عادی، سهام ممتاز و بدهی هابه مجموع اقلام سمت چپ
ترانامه میباشد و نحوه ی محاسبه آنها به صورت زیر میباشد:
مجموع
اقلام سمت چپ ترازنامه ÷ حقوق صاحبان سهام عادی =وزن سهام عادی
مجموع
اقلام سمت چپ ترازنامه ÷ حقوق صاحبان سهام ممتاز =وزن سهام ممتاز
مجموع
اقلام سمت چپ ترازنامه ÷ مجموع بدهی ها=وزن بدهی
پس از
بدست آورن وزن هابا ضرب کردن نرخ هر طبقه در وزن مربوط به آن و سپس جمع کردن آنها
هزینه میانگین موزون سرمایه بدست میآید.
گام ششم: محاسبه ارزش
افزوده اقتصادی
در نهایت
میتوان ارزش افزوده اقتصادی واحد تجاری را به صورت زیر بدست آورد:
(هزینه میانگین موزون سرمایه) (سرمایه بکار گرفتهشده) – سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات = ارزشافزوده اقتصادی
روش های محاسبه ارزش افزوده اقتصادی
ارزش افزوده در هر یک از سطوح واحد اقتصادی، طبقه (متشکل از چند واحد اقتصادی دارای فعالیت مشابه)، گروه (متشکل از چند طبقه)، بخش (متشکل ازچند گروه)، قسمت (متشکل از چند بخش) و بالاخره کل اقتصاد (شامل کلیه قسمت های اقتصادی) قابل محاسبه است. برای محاسبه ارزش افزوده 3 روش مختلف به شرح زیر وجود دارد:
1- روش تولید یا تفریق
2- روش توزیع یا جمع
3- روش مصرف (هزینه)
شایان ذکر است که روش های تولید و توزیع در سطوح مختلف، از واحد اقتصادی تا کل اقتصاد قابل محاسبه می باشد ولیکن روش مصرف تنها در سطح اقتصاد کلان قابل اندازه گیری می باشد. نحوه محاسبه ارزش افزوده در هر یک از روش ها به صورت تفضیلی در زیر ارایه شده است:
روش اول: محاسبه ارزش افزوده به روش تولید یا تفریق
ارزش افزوده از تفاضل مجموع مصارف واسطه به کار رفته در جریان تولید کالاها و خدمات از ارزش ستانده مؤسسه در طول یک دوره مالی به دست می آید به عبارت روشن تر: ارزش مصارف واسطه ارزش ستانده = ارزش افزوده
روش دوم: محاسبه ارزش افزوده به روش جمع یا توزیع
روش متداول درموسسات، محاسبه ارزش افزوده از طریق توزیع آن به عوامل تولید است در این روش ارزش افزوده از تجمع هزینه جبران خدمات، هزینه استهلاک، مالیات و مازاد عملیاتی به دست می آید. در مواردی که مؤسسه علاوه برمالیات مستقیم درارتباط با واحد کالای تولید شده یا خدمت ارایه شده مالیات غیرمستقیم پرداخت می کند و یا اینکه برای پایین نگهداشتن سطح قیمت ها ازدولت یارانه ای دریافت می کند ما به التفاوت مالیات های غیرمستقیم منهای یارانه باید به چهارعنصر فوق اضافه شود.
روش سوم: محاسبه ارزش افزوده به روش هزینه (مصرف)
روش هزینه برای برآورد تولید ناخالص داخلی به تفکیک نوع مصرف نهایی و نه به تفکیک نوع فعالیت اقتصادی تولیدکنندگان به کار برده می شود. این متضمن انجام برآوردهای مستقلی از مصرف نهایی خانوارها، خدمات دولتی، خدمات خصوصی غیرانتقاعی به خانوارها و افزایش موجودی ها، تشکیل سرمایه ثابت ناخالص و واردات و صادرات می باشد.
ارزش افزوده را به دو طریق می توان محاسبه نمود:
روش تفاضلی 1-
خدمات و مواد خریداری شده کل فروش = ارزش افزوده
2- روش تجمعی
سایر هزینه های توزیع شده + هزینۀ نیروی انسانی + سود + استهلاک = ارزش افزوده
برای محاسبه ارزش افزوده شرکت ارتباطات زیرساخت از تراز مالی شرکت بهره جسته ایم البته باید توجه داشت که به دلیل نوپا بودن این شرکت امکان مقایسه محاسبه با سال پایه امکان پذیر نبود لذا برای محاسبه از روش تجمعی استفاده گردید.
محاسبه ارزش افزوده به روش توزیع (تجمعی)
در این روش برای محاسبه ارزش افزوده چهار عنصر تشکیل دهنده آن یعنی جبران خدمت کارکنان، مصرف سرمایه ثابت (استهلاک) ، سود (زیان) حاصل از عملیات و خالص مالیات با هم جمع می شود.
خالص مالیات ها + سود (زیان) حاصل از عملیات + استهلاک +جبران خدمات کارکنان = ارزش افزوده
مزایای ارزش افزوده اقتصادی
1- ارزش افزوده اقتصادی
رابطه نزدیکی با خالص ارزش فعلی (NPV) دارد.
2- ارزش افزوده اقتصادی مدیران ارشد شرکت را نسبت به معیاری
که بیشتر تحت کنترل آنها است، پاسخگو میکند.
3- ارزش افزوده اقتصادی از طریق همه تصمیماتی که
مدیران شرکتهای اتخاذ میکنند تحتتأثیر واقع میشود.
4- ارزش افزوده اقتصادی معیار مناسبی جهت تعیین پاداش
مدیران میباشد.
5- ارزش افزوده اقتصادی با ارزش بازار شرکت در ارتباط
است.
6- ارزش افزوده اقتصادی بهعنوان یک معیار عملکرد
اقتصادی با معیارهای دیگری همچون ارزش افزوده نقدی سرمایهگذاری ، ارزش افزوده
سهامداران و بازده جریان نقدی روی سرمایهگذاری سازگار است.
7- ارزش افزوده اقتصادی بهعنوان معیار داخلی سنجش
عملکرد موفقیت شرکت در افزودن ارزش به سرمایهگذاری سهامدارانش را به بهترین نحو
نشان میدهد.
8- ارزش افزوده اقتصادی نشان میدهد که ارزش شرکت مستقیماً به
عملکرد مدیریت بستگی دارد.
9- ارزش افزوده اقتصادی میتواند مبنائی برای تعیین
اهداف سرمایهگذاری در پروژهها قرار گیرد.
10- ارزش افزوده اقتصادی بهعنوان معیار اندازهگیری
عملکرد کمتر در معرض تعریفهای حسابداری قرار دارد
معایب ارزش افزوده اقتصادی 1- ارزش افزوده اقتصادی مستلزم انجام تعدیلات متعدد ارقام سود و سرمایه محاسبه شده توسط حسابداری میباشد.
2- ارزش افزوده اقتصادی بر اساس اطلاعات تاریخی محاسبه میشود .
3- محاسبه ارزش افزوده اقتصادی وابسته به محاسبه نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه میباشد که مشکل است .
4- گاهی اوقات تجزیه و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی غیرعملی است مثلاً برای شرکتهائی که تازه راهاندازی شدهاند یا برای شرکتهای سرمایهگذاری، تجزیه و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی مناسب نیست.
کاربرد EVR
سهامداران و سرمایهگذاران نیازمند
شناسایی متغیرهای عمدهای هستند که بازده سهام را تبیین نماید؛ اعتباردهندگان
نیازمند مدلی هستند که آنها را در ارزیابی توانایی پرداخت اصل و بهره وامها و
تسهیلات اعطایی به مشتریان یاری رساند؛ سرمایهگذاران اعم از سهامداران حقیقی و
حقوقی نیازمند مدلی میباشند که بتوانند به وسیله آن عملکرد شرکتها را ارزیابی و
بازده مورد انتظار خود را در آن شرکتها تعیین نمایند؛ ایشان نیاز دارند که با
تعیین یک معیار سنجش عملکرد مناسب برای سیستم پاداش دهی به مدیران، باعث تهییج
رفتار انگیزشی ایشان شده و ارزش پایدار را در شرکت ایجاد نماید و... . اینها دغدغههای اصلی دستاندرکاران کسب
و کار است که رفع آنها هدف این پژوهش است. برخلاف کشورهای توسعهیافته، معیار
عملکرد مالی در اغلب شرکتهای ایرانی، سود خالص است؛ اما تئوری مالی نوین به جای
حداکثرسازی سود به دنبال حداکثر نمودن ارزش است. عدم وجود فرهنگ استفاده از
معیارهای عملکرد مالی مبتنی بر ارزش، باعث شده است که مفاهیم مهم و غیرقابل
انکاری همچون هزینههای سرمایه و هزینه فرصتهای از دست رفته، نادیده گرفته شوند. ولی در ارزش افزوده اقتصادی
(EVA) هزینه فرصتهای صاحبان سهام منظور شده است. با توجه به
تحقیقات بسیار دانشمندان مالی دنیا، ارزش افزوده اقتصادی میتواند به عنوان مبنایی
برای تعیین هدف و ارزش، سرمایهگذاری در پروژهها و طرحها، ارزیابی عملکرد، تعیین
سرمایه فکری شرکت، تعیین میزان پاداش و ... مورد استفاده قرار گیرد. از نظر مالی
روشهای ارزیابی عملکرد به چهار دسته ذیل تقسیم میشوند که EVA جزو
آن دسته از نسبتهایی است که علیرغم استفاده از اطلاعات حسابداری، از جمله
معیارهای اقتصادی نیز به شمار میرود و این یکی از خواصی است که میتواند بازده
شرکت را با دقت بیشتری نسبت به دیگر معیارها تشریح کند.
ارزش افزوده
اقتصادی (EVA) در بازر سرمایه
همانطور که میدانیم؛ اصلیترین هدف
شرکتها و موسسات انتفاعی، کسب سود در کوتاه مدت و افزایش ثروت اقتصادی سهامداران در بلندمدت است. دستیابی به این هدف باید
با تصمیم سازی و تصمیمگیری صحیح در مسائل مالی به وقوع بپیوندد. تصمیمگیری صحیح نیز، مستلزم ارزیابی عملکرد است
که خود نیازمند به کارگیری معیارها و شاخصهای مناسب میباشد. در این میان،
معیارهای سنجش عملکرد مالی به دلیل کمی بودن، عملی بودن، عینی بودن و ملموس بودن
آن نسبت به معیارهای دیگر کارآتر هستند
.
یکی از مهمترین معیارهای مالی، بازده سهام است و سرمایهگذاران همواره
به دنبال راهی بودند که بتوانند این معیار را پیشبینی نمایند. ارزش افزوده
اقتصادی(Economic Value Added) نیز
به عنوان یک شاخص مالی نسبتا جدید و از مهمترین معیارهای ارزیابی عملکرد سهام در
دنیا به شمار میرود.مبنای پژوهش حاضر که این مقاله نگاهی مختصر به آن است، تشریح
میزان ارتباط EVA با بازده سهام و
اثبات برتری آن نسبت به سود خالص حسابداری است. قلمرو این پژوهش، ۵۱ شرکت صنایع غذایی، آشامیدنی و قند و شکر
پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و نمونه مورد مطالعه، شامل ۲۲۰ سال- شرکت طی سالهای ۱۳۷۹ الی ۱۳۸۸ است. ما با استفاده از روش تحقیق از نوع همبستگی به این
نتیجه دست یافتیم که ارزش افزوده اقتصادی، رابطه بیشتری نسبت به سود خالص با بازده
سهام دارد و به عبارت دیگر معیار بهتری برای سنجش بازده سهام شرکتها میباشد.
ضمنا این تحقیق در بخش محاسبات (هزینه سرمایه)، به صورت تجربی به نتایج خاصی رسیده
که آن را از سایر تحقیقات در این زمینه متمایز ساخته است.
ارزش
افزوده اقتصادی (EVA) معیاری توانا
برای سنجش بازده سهام
حال چنانچه ارزش افزوده اقتصادی به طور مداوم منفی شود، احتمال میرود
در یک بازار کارآی سرمایه، سهامداران از افزایش سرمایه شرکت استقبال نکنند. ارزش افزوده اقتصادی، استراتژی یا راهبرد نیست، بلکه
راهی است که نتایج را اندازه گیری میکند و عبارتست از: (سرمایه به کار گرفته شده × میانگین وزنی هزینه سرمایه) - سود خالص
عملیاتی پس از کسر مالیات = ارزش افزوده اقتصادی
اما نرخ هزینه سرمایهای (c) چگونه محاسبه میشود؟
منابع تامین مالی که مشمول هزینه سرمایهای هستند، عبارتند از: بدهیهای بهرهدار،
اوراق قرضه منتشره، سهام عادی، سایر مشتقات حقوق صاحبان سهام
هزینه سرمایه در واقع متوسط موزون هزینه سرمایه
(WACC) است. منظور از هزینه سرمایه، متوسط موزون بازدهی مورد
انتظار تامینکنندگان مالی شرکت براساس سهمشان در تامین نقدینگی شرکت است. برای
مثال اگر نرخ مالیات را ۵/۲۲درصد در نظر
بگیریم، برای یک سری داده فرضی )عرف بازار ایران) داریم:
مقایسه مفهومی سود حسابداری و
ارزش افزوده اقتصادی
صورت سود و زیان فقط هزینه بهره را در نظر میگیرد ولی
بازدهی مورد انتظار سهامداران را در نظر نمی گیرد و هر چیزی به سهامداران برسـد،
حتی اگر کمتر از بازده مورد انتظار آنان باشد سود محسوب میکند؛ در حالیکه در
رویکردEVA، این شرکت زیان ده است. در رویکرد سود
حسابداری، حسابداران به سادگی میتوانند سود را دستکاری کنند اما رویکرد EVA تعدیلاتی را در خود جای داده که با انجام آنها
ترفندهای حسابداران برای دستکاری سود به حداقل میرسد
.
مزایای ارزش افزوده اقتصادی (EVA): ارزش افزوده
اقتصادی رابطه نزدیکی با خالص ارزش فعلی
(NPV) دارد. از طریق همه تصمیماتی که مدیران شرکتها اتخاذ میکنند،
تحت تاثیر واقع میشود و همه اثرات را به صورت کمی بیان میکند بنابراین، معیار
مناسبی جهت تعیین پاداش مدیران میباشد. این نسبت با ارزش بازاری شرکت در ارتباط
است و به عنوان یک معیار عملکرد اقتصادی با معیارهای دیگری همچون ارزش افزوده
نقدی، ارزش افزوده سهامداران و بازده جریان نقدی روی سرمایهگذاری سازگار است.
ارزش افزوده اقتصادی بهعنوان معیار داخلی سنجش عملکرد، موفقیت شرکت در افزودن
ارزش به سرمایهگذاری سهامدارانش را به بهترین نحو نشان میدهد. در نهایت، ارزش
افزوده اقتصادی میتواند مبنایی برای تعیین اهداف سرمایهگذاری در پروژهها قرار
گیرد و به عنوان معیار اندازهگیری عملکرد کمتر در معرض تعریفهای حسابداری قرار
دارد
.
معایب ارزش افزوده اقتصادی (EVA): محاسبه ارزش
افزوده اقتصادی شامل محاسبه نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه میباشد که کاری مشکل
است. ارزش افزوده اقتصادی معمولا براساس ارقام تاریخی محاسبه میشود. گاهی اوقات
تجزیه و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی غیرعملی است. مثلا برای شرکتهایی که تازه راهاندازی
شدهاند یا برای شرکتهای سرمایهگذاری، تجزیه و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی مناسب
نیست .
تاریخچه EVA
ابزار تحلیلی EVA در سال ۱۹۸۲ توسط موسسه استرن و استیوارت متداول شد همان طوری که پیشتر گفته شد، توسعه
تجاری EVA یک شبه اتفاق نیافتاده است. EVA
نتیجه نوآوری در زمینه سود اقتصادی بوده
است.
نوآورانی مانند استرن که محدودیت عملی
سودهای حسابداری را مورد بازبینی و سازماندهی مجدد قرار داد. ابزار تحلیلی EVA از همان ابتدا از سوی
جامعه شرکتها مورد پذیرش قرار گرفت چراکه روشی نوآورانه، برای یافتن ارزش واقعی
شرکت بود. برخلاف معیارهای سنتی مانند EBIT در EBITDA و NOPAT و ...، EVA سودآوری واقعی شرکتها را مورد بررسی قرار میدهد،
یعنی هزینههای مستقیم بدهی و غیرمستقیم حقوق صاحبان را مدنظر قرار میدهد. چون EVA بهطور کاملا نزدیکی
بر الزامات ماکزیممسازی ثروت سهامداران منطبق است به عنوان یک ابزار مدرن روز،
جهت سنجش موفقیت شرکتها بهکار گرفته میشود. پرداخت بر مبنای EVA با در نظر گرفتن همه
هزینههای سرمایه (هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام) صورت میگیرد، تا مدیران
شرکتها در اتخاذ تصمیمات مالی به عنوان یک سهامدار عمل کنند. EVA
همچنین در جامعه سرمایهگذاران نیز
متداول شده است. کنفرانسهای متعددی که در این زمینه در سالهای اخیر برگزار شده
است (از ۱۹۹۶ به بعد) شاهد و گواه
این مدعا است. شرکتهای
سرمایهگذاری مانند Global Asset Management و
Oppneheimer Capital از EVA،
در انتخاب سهام، ساختار پرتفوی و فرایند کنترل ریسک استفاده میکنند. دیگر شرکتهای
سرمایهگذاری بزرگ نیز نگاه عمیقتری به EVA دارند و EVA پیشرفتهای معنیداری را در دنیای تحلیلهای عملکردی بوجود
آورده است. علاوهبر این، مطالعات تجربی در
Journal portfolio management نشان
میدهد که EVA در جامعه آکادمیک و جامعه مالی، رشد و پیشرفت خوبی کرده است (Ibid, p: ۳). استیوارت در سال ۱۹۹۴
در یک تحقیق داخلی نشان میدهد که EVA تنها بهترین ابزار برای ایجاد ارزش در شرکت است. و ادعا میکند
که EVA در تشریح فرآیند تغییر در ثروت سهامداران تقریبا ۵۰درصد مهمتر از معیارهای مبتنی بر
حسابداری عمل میکند. این تحقیق داخلی شواهدی را مبتنیبر غالب بودن EVA بر معیارهای حسابداری
مانند سود حسابداری فراهم کرد. مجله فورچون در سال ۱۹۹۳ صراحتا EVA را کلید واقعی ایجاد ثروت معرفی میکند. استرن استیوارت میگوید
سود حسابداری را به عنوان معیار ارزیابی عملکرد فراموش کنید.
(3-1(Garyc Biddle and others, 1998, pp ) تحقیقات نشان میدهد که بازده
کل سهامداران در شرکتهایی که به نوعی از سیستم EVA کمک گرفتهاند بعد از یک دوره 5ساله در
مقایسه با سهام شرکتهای رقیب، 49درصد بیشتر بوده است. شرکت هایی که ساختار جبران
خدمات استرن استیوارت را بهطور کامل اجرا می کنند. حتی نتایج بهتر از این داشتهاند.
به طوری که سرمایهگذاری در سهام این شرکتها، 84درصد ثروت بیشتری در مقایسه با
شرکتهای رقیب طی یک دوره 5ساله ایجاد کرده است.
تعریف عملیاتی ارزش افزوده اقتصادی
*دو روش متداول از تعریف EVA وجود دارد: روش
حسابداری و روش مالی
*از دیدگاه حسابداری، EVA عبارت است از تفاوت بین سود خالص
عملیاتی بعد از مالیات
(NOPAT) و هزینه سرمایه.
بنابراین EVA متفاوت از ابزارهای سنتی سنجش سود حسابداری مانندEBIT، EBITDAو EPS و... است. زیرا EVA کل هزینههای تامین سرمایه را در نظر میگیرد
[ابزارهای حسابداری فقط هزینه بدهی را در نظر گرفته و بهطور ضمنی فرض میکنند که
هزینه صاحبان سهام عادی مفت است که این یک هزینه فرصت است و نه هزینه حسابداری و
در این مورد نباید تردید کرد،
به تعبیری ارزش افزوده اقتصادی (EVA) شاخص
بنیادین برای اندازهگیری عملکرد و تعیین ارزش شرکت است. EVA از حاصلضرب تفاوت بین نرخ بازده(r) و نرخ هزینه سرمایه(c) در مبلغ سرمایه بهدست
میآید(فرمول۱)
ملاحظه میکنید که مبلغ 250ریال سود،
فقط 100ریال به ارزش شرکت اضافه میکند و عملکرد واقعی مدیریت، فقط به اندازه 100ریال
است نه 250ریال، این موضوعی است که هیچ کدام از معیارهای حسابداری نمیتوانند آن را
محاسبه کنند.
هائیتی کشوری است در جزیره هیسپانیولا در دریای کارائیب. پایتخت آن پورتو پرنس است. جمعیت این کشور ۹٫۷ میلیون نفر و زبانهای رسمی آن فرانسوی و کریول هائیتی است. واحد پول آن گورد است. هائیتی نخستین کشوری بود در آمریکای لاتین و حوزه کارائیب به استقلال رسید و نخستین جمهوری در جهان است که رهبران آن سیاهپوست بودند. هائیتی تنها کشور مستقل در قاره آمریکا است که اکثریت جمعیت آن فرانسویزباناند. امروزه هائیتی با منابع ناچیز و جمعیت زیاد فقیرترین کشور نیمکره غربی است. خشونتهای سیاسی نیز در این کشور بارها رخ داده و باعث بیثباتی دولتی شدهاست.
نفت و استعمار
یکی از منابع اساسی تامین قدرت اقتصادی دولت ایالات متحده آمریکا ، نفت می باشد و هائیتی یکی از کشور هایی است که در لیست آمریکا برای غارت نفت قرار دارد و تفاوتش با دیگر کشور های مورد تجاوز و جنایات آمریکا این است که صدای مردم این کشور به گوش کسی نمی رسد. به گوش نرسیدن صدای مردم هائیتی تازگی ندارد ، شاید همه ی ما از استعمار هند، استعمار الجزایر ، استعمار آفریقا خبر داشته باشسم و برای هریک از آنها دول اروپایی یا آمریکایی را متهم کنیم امّا داستان استعمار هائیتی بسیار غریبانه است. داستان استعمار هائیتی به سده ۱۷ باز میگردد، زمانی که اسپانیایی ها از این کشور به عنوان سکویی برای تجارت برده و حمله به کشور های منطقه کارائیب و آمریکای جنوبی استفاده می کردند. قهوه فرانسوی ها که مزه اش هنوز که هنوز است زیر زبان آمریکایی ها مانده نیز ریشه در شکنجه بومی های هائیتی دارد ، زمانی که زمین این کشور زیر کشت نیشکر و قهوه رفت امّا پولش به جیب هائیتی نمی رفت. هرچند هائیتی مدتی کوتاه استقلال یافت امّا چیزی نگذشت که ابتدا فرانسه با امضای قراردادی ظالمانه هائیتی را مجبور ساخت غرامتی ۱۵۰ میلیون فرانکی بپردازد و سپس آمریکای تازه قدرت گرفته در سال ۱۹۱۹ با فرستادن نیروهای نظامی هائیتی را مستعمره خود ساخت. باید پذیرفت که استعمار و هائیتی دو واژه ی ناگسستنی و جدایی ناپذیرند. هائیتی از آن دست مستعمره هایی است که هر سه مدل استعمار « کهن ، نو و فرانو » را در تاریخ با خود به یدک می کشد. پس از پایان استعمار کهن آمریکا در هائیتی در سال ۱۹۳۴ ، استعمار نو با تحویل دادن این کشور به ارتشی های مورد اعتماد و سرسپرده آمریکا فرارسید. در مقطعی کوتاه از این استعمار نو به دنبال شورش خشونت آمیز مردم، انتخاباتی برگزار شد و پدر روحانی “آرستید” بر مسند قدرت نشست ، امّا دیری نپائید که ارتش کودتا کرده و او را سرنگون ساخت. اما این برای آمریکا کافی نبود زیرا هائیتی از زیر یوغ او هنوز بیرون مانده بود. آرستید رها شده از بند کلیسا با یک زن وکیل دادگستری آمریکایی ازدواج کرد و با کمک کلینتون به مسند قدرت در هائیتی بازگشت امّا اینبار ارتش را منحل نمود و نیروهای نظامی وابسته به خود را جایگزین کرد. اما این پایان ماجرا نبود؛ ذخایر عظیم نفتی هائیتی این کشور را فرصتی مناسب برای اقتصاد فرو پاشیده آمریکا قرار داده بود تا گوشه ای از مشکلاتش را جبران کند.
زلزله بلای خانمان سوز
زلزله یک بلای طبیعی است و تاکنون قابل پیشبینی نبوده است. لکن میزان خسارت ناشی از آن تابع معکوسی است از درجه پیشرفت یک جامعه و تدارکات عام و خاص ناشی از توسعه کشور و چگونگی مدیریت امور یک جامعه. در اوایل اسفندماه همین سال (شنبه 27 فوریه 2010) و کمتر از دو ماه بعد از زلزله هائیتی، در آرژانتین نیز زلزلهای با شدت بیسابقه رخ داد که بر اساس مقیاس جدیدی که به کار میرود 500 برابر قدرت تخریب داشت و در آن حدود 1000 نفر تلف شدند و آن نیز بیشتر مربوط به سونامی بعد از زلزله در مناطق ساحلی بود و غفلت ماموران حکومتی در تخلیه مردم را میتوان سرزنش کرد. زلزلهای شدید در کشور پیشرفتهتری مانند ژاپن حتی تلفات کمتری را به همراه میآورد و آمادگی بیشتری را به نمایش میگذارد. بنابراین، ضایعات از این دست خود تبیینکننده مشکلات عمیق در ساز و کار توسعه کشور و از جمله توسعه نهادهای مدیریت کلان و عمومی است. در حالی که پنج سال از زلزله مهیب در هائیتی می گذرد زخمهای ناشی از این بلای طبیعی نه تنها التیام نیافته که رو به وخامت گذاشته و این کشور فقیر افریقایی را بیش از پیش در فقر و گرسنگی فروبرده است. تازهترین گزارش های سازمان ملل متحد درباره افزایش فقر و نابرابری در هائیتی حاکی از آن است که پس از گذشت 5 سال از زمین لرزه مهیب هائیتی که 200 هزار کشته بر جا گذاشت حدود 3 میلیون شهروند هائیتی اکنون از شدت فقر حتی از وعده غذایی بعدی خود بی اطلاعند. بر اساس این گزارش مقامات هائیتی به منظور تامین مواد غذایی ضروری برای شهروندان خود در سال 2015 به بودجه 28 میلیون دلاری نیاز دارند.به گزارش فرارو، نابرابری و فقر مزمن، بی توجهی به موضوعات زیست محیطی و ادامه ناآرامی های سیاسی دستاوردهای پنج ساله این کشور را با تهدید و چالش روبرو کرده است .
به نام خدا
دستورالعمل اجرایی نحوه انجام معاملات اوراق بهادار در فرابورس ایران
این دستورالعمل در اجرای ماده 5 آئین نامه اجرایی قانون بازار اوراق بهادار، بنابر پیشنهاد مورخ 17/1/1388 شرکت فرابورس ایران، در 20 فصل، 123 ماده و 27 تبصره در تاریخ 7/6/1388 به تصویب هیأت مدیرة سازمان بورس و اوراق بهادار رسید.
فصل اول: تعاریف و اصطلاحات
مادۀ 1: اصطلاحات و واژههایی که در ماده 1 قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب آذرماه 1384مجلس شورای اسلامی و دستورالعمل پذیرش و عرضة اوراق بهادار در فرابورس ایران تعریف شدهاند، به همان مفاهیم در این دستورالعمل به کار رفتهاند. واژههای دیگر دارای معانی زیر میباشند:
1) اطلاعیه عرضه: اطلاعیهای است که قبل از معامله عمده توسط فرابورس، طبق فرمت مصوب هیئت مدیره فرابورس و بر اساس ضوابط این دستورالعمل منتشر میشود.
2) ایستگاه معاملاتی: پایانة معاملاتی کارگزار است که با سامانة معاملاتی فرابورس در ارتباط میباشد.
3) بازار عادی: از جمله بازارهای سامانة معاملات است که در آن معاملات عادی اوراق بهادار براساس مقررات این دستورالعمل، انجام میشود.
4) توقف نماد: جلوگیری از انجام معاملات هریک از انواع اوراق بهادار براساس مقررات است.
5) حراج: سازوکاری برای دادوستد اوراق بهادار بر پایة انطباق بهینه سفارشهای خرید و فروش مشتریان با در نظرگرفتن اولویت قیمت، منشاء و زمان است.
6) حراج پیوسته: حراجی است که به صورت پیوسته انجام میشود و در طی آن امکان ورود، تغییر و حذف سفارش وجود دارد. در حراج پیوسته سفارشهای خرید و فروش به محض تطبیق قیمتها منجر به معامله میشود.
7) حراج ناپیوسته (Auction): حراجی است که پس از ثبت سفارشها در مرحلة سفارشگیری انجام شده و معامله براساس قیمت نظری گشایش، از طریق سامانة معاملاتی انجام میشود.
8) جلسة رسمی معاملاتی: دورة زمانی مشخصی در هر روز کاری است که انجام معامله در آن دوره طبق مقررات مقدور میباشد. فرابورس میتواند در یک روز معاملاتی بیش از یک جلسة رسمی معاملاتی داشته باشد.
9) خرید گروهی: خرید اوراق بهادار توسط کارگزار با کد معاملات گروهی است که پس از معامله توسط کارگزار به کد مالکیت مشتریان تخصیص مییابد.
10)دامنة نوسان روزانة قیمت: دامنة نوسان قیمت اوراق بهادار قابل معامله در فرابورس است که نسبت به قیمت مرجع تعیین میشود و ورود سفارشها در هر روز صرفاً در این دامنة قیمت، مجاز است.
11)درخواست خرید/فروش: درخواست مشتری به همراه شرایط آن مبنی بر خرید یا فروش اوراق بهادار است که در قالب فرم الکترونیک یا غیرالکترونیک به کارگزار ارایه میگردد. درخواست مذکور میتواند با قیمت معین، قیمت محدود یا قیمتی که اختیار آن به کارگزار واگذار میشود، ارایه گردد.
12)دوره سفارشگیری: دورة زمانی قبول سفارش قبل از حراج ناپیوسته است که طی آن کارگزاران امکان ورود، تغییر و حذف سفارش در سامانه معاملات را دارند.
13)روز معاملاتی: روزهای کاری است که طبق مقررات، معاملات فرابورس در آن انجام میشود.
14)رویة تسهیم به نسبت: طبق رویة تسهیم به نسبت، اوراق بهادار تخصیص یافته به هر سفارش معادل حجم سفارش ثبت شده تقسیم بر کل سفارشهای ثبت شده، ضربدر کل اوراق بهادار قابل عرضه است.
15)سامانة معاملات: سامانهای است الکترونیکی که عملیات مربوط به معاملات فرابورس از جمله دریافت سفارش، تطبیق و انجام معامله از طریق آن انجام میشود.
16)سرمایة پایه: عبارت از مجموع سهام، سهام جایزه و حق تقدمهای شرکت است که در مرحله پذیرهنویسی یا ثبت قانونی قرار دارد.
17)سفارش: درخواست خرید یا فروش اوراق بهادار است که توسط کارگزار وارد سامانه معاملات میشود.
18)سفارش متوقف (Stop Order): سفارشی است که براساس قیمت آخرین معاملة بازار فعال میشود. در خصوص سفارشهای خرید، زمانی این سفارش فعال میشود که قیمت آخرین معامله بازار با قیمت تعیین شده توسط مشتری مساوی یا از آن بیشتر شود و در خصوص سفارشهای فروش، زمانی این سفارش فعال میشود که قیمت آخرین معامله بازار با قیمت تعیین شده توسط مشتری مساوی یا از آن کمتر شود.
19)شرکت سپردهگذاری مرکزی: سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویة وجوه (شرکت سهامی عام) است.
20)عرضة اولیه: نخستین عرضة اوراق بهادار، پس از پذیرش و درج در فرابورس است.
21)عرضة اولیه به روش حراج: عرضهای است که در یک جلسۀ معاملاتی بر مبنای رقابت خریداران انجام میشود.
22)فرابورس: فرابورس ایران (شرکت سهامی عام) است
23)قیمت پایانی: قیمت هر ورقة بهادار است که در پایان هر جلسة رسمی معاملاتی محاسبه و توسط "فرابورس" اعلام میشود.
24)قیمت پایه: حداقل قیمت برای عرضة سهام در معاملات عمده است که توسط فروشنده تعیین و از طریق کارگزار فروشنده در درخواست وی برای معاملة عمده به فرابورس اعلام میشود.
25)قیمت پیشنهادی: نرخی است که برای هر واحد اوراق بهادار از طرف کارگزار وارد سامانة معاملات میشود.
26)قیمت مرجع: قیمتی است که مبنای اعمال دامنة نوسان روزانة اوراق بهادار قرار میگیرد.
27)قیمت نظری: قیمتی است که پس از اعمال اثر تغییرات سرمایه و یا تقسیم سود نقدی در قیمت پایانی محاسبه میشود.
28) قیمت نظری گشایش: قیمتی است که در مرحلة گشایش، براساس سفارشهای ثبت شده با استفاده از سازو کار حراج، توسط سامانة معاملاتی محاسبه و معاملات مرحلة گشایش با آن قیمت انجام میشود.
29)کد معاملات گروهی: شناسهای است که برای ورود سفارشهای گروهی هر ایستگاه معاملاتی در سامانة معاملات تعریف شده است.
30)محدودیت حجمی: حداکثر تعداد اوراق بهاداری که طی هر سفارش در سامانة معاملات وارد میشود.
31)مذاکره: فرآیند مظنهیابی و قیمتگذاری اوراق بهادار توسط معاملهگران برپایه ارتباط الکترونیک یا غیرالکترونیک است.
32)مشتری: شخصی است که متقاضی خرید یا فروش اوراق بهادار است.
33)معاملۀ بلوکی: معاملهای است که تعداد سهام و حق تقدم قابل معامله در آن برای شرکتهایی که سرمایة پایة آنها بیش از یک میلیارد عدد است بزرگتر یا مساوی نیم و کمتر از یک درصد سرمایة پایه و برای شرکتهایی که سرمایة پایة آنها کمتر یا مساوی یک میلیارد عدد است بزرگتر یا مساوی یک و کمتر از پنج درصد سرمایة پایة شرکت باشد.
34)معاملة عمده: معاملهای است که تعداد سهام یا حق تقدم قابل معامله در آن در شرکتهایی که سرمایه پایه آنها بیش از یک میلیارد عدد است، بزرگتر یا مساوی 1 درصد سرمایه پایه و در شرکتهایی که سرمایه پایه آنها کمتر یا مساوی یک میلیارد عدد است، بزرگتر یا مساوی 5 درصد باشد.
35)معاملات عمده شرایطی: معاملة عمدهای است که تسویة وجوه آن با شرایط اعلامی در اطلاعیة عرضه بر اساس ضوابط مندرج در این دستورالعمل انجام میشود.
36)مقررات: الزاماتی است که توسط مراجع ذیصلاح در چارچوب اختیارات آنها وضع شده و فرابورس، کارگزار، مشتریان و سایر اشخاص ذیربط فرابورس موظف به رعایت آنها هستند.
37 )نماد معاملاتی: شناسهای است که برای هر یک از اوراق بهادار به صورت منحصر بفرد در سامانۀ معاملات تعریف شده است. این شناسه میتواند به صورت حرف، عدد یا ترکیبی از هر دو باشد.
38)واحد پایة سفارش (LOT): تعداد مشخصی از اوراق بهادار است که سفارش وارده به سامانة معاملاتی باید ضریبی از آن باشد و برای هر ورقة بهادار مقدار آن توسط "هیئت مدیره فرابورس" تعیین میشود.
فصل دوم: ضوابط کلی انجام معاملات اوراق بهادار
مادۀ 2: کلیة معاملات در فرابورس باید براساس ضوابط این دستورالعمل و در جلسة رسمی معاملاتی انجام شود.
تبصره : انجام معاملات در خارج از جلسة معاملاتی با تصویب هیئت مدیرۀ سازمان و طبق شرایط تعیین شده توسط آن، امکانپذیر خواهد بود.
مادۀ 3: جلسات رسمی معامله انواع اوراق بهادار در فرابورس، به استثناى روزهاى تعطیل رسمی در روزهای شنبه لغایت چهارشنبه هر هفته از ساعت 9 آغاز و در ساعت 12 همانروز خاتمه مییابد.
مادۀ 4: تغییرات ساعت و روزهای انجام معامله و جلسات رسمی معامله با تصویب هیأت مدیرۀ فرابورس امکانپذیر خواهد بود. این تغییرات باید حداقل سه روز کاری قبل از اعمال، توسط فرابورس به اطلاع عموم برسد.
مادۀ 5: فرابورس میتواند ساعات شروع و خاتمه و طول جلسه معاملاتی را در صورت بروز اشکالات فنی در سامانه معاملاتی تغییر دهد. این تغییرات باید بلافاصله و به نحو مقتضی به اطلاع عموم برسد. فرابورس مکلف است مستندات مربوط به اشکالات فنی سامانه معاملاتی را در سوابق خود نگهداری نماید.
فصل سوم: مراحل انجام معامله
مادۀ 6: معاملات اوراق بهادار در فرابورس به ترتیب در بازار اول، بازار دوم، بازار سوم و بازار اوراق مشارکت انجام خواهد شد. مراحل انجام معاملات در بازار اول و دوم و بازار اوراق مشارکت به شرح زیر است:
1. پیشگشایش: این مرحله به مدت 30 دقیقه قبل از شروع معاملات انجام میشود. در این مرحله امکان ورود، تغییر یا حذف سفارش توسط کارگزاران وجود دارد لیکن در این مرحله معاملهای انجام نمیشود.
2. مرحلة گشایش: بلافاصله پس از مرحلۀ پیشگشایش، با اجرای سفارشهای موجود در سامانه معاملات و براساس سازوکار حراج ناپیوسته انجام میشود.
3. مرحلة حراج پیوسته: مرحلهای است پس از انجام مرحلۀ گشایش که طی آن معاملات براساس سازوکار حراج پیوسته انجام میشود.
4. مرحلة حراج ناپیوسته پایانی: این مرحله بلافاصله پس از خاتمۀ مرحلۀ حراج پیوسته به مدت 15 دقیقه انجام میشود. در طی این مرحله امکان ورود، تغییر یا حذف سفارش توسط کارگزاران وجود دارد لیکن معاملهای در این مرحله انجام نمیشود و در پایان این مرحله با اجرای سفارشهای موجود در سامانه معاملات و براساس سازوکار حراج ناپیوسته، معاملات انجام میشود.
5. مرحلة معاملات پایانی: این مرحله طی پانزده دقیقه پایانی جلسۀ معاملاتی انجام میشود و طی آن ورود سفارش و انجام معامله صرفاً با قیمت پایانی امکانپذیر است.
تبصره : در معاملات فرابورس حسب مورد از تمام یا تعدادی از مراحل فوق جهت انجام معامله استفاده میگردد. هیأت مدیرة فرابورس باید مراحل انجام معامله در هر بازار را مشخص و حداقل سه روز کاری قبل از اعمال، به اطلاع عموم برساند.
فصل چهارم: انواع سفارشات
مادۀ 7: انواع سفارشها در سامانه معاملات به شرح زیر است:
1. سفارش محدود (Limit order): سفارش خرید یا فروشی است که در قیمت تعیین شده توسط مشتری، یا بهتر از آن انجام میشود.
2. سفارش با قیمت باز (Market order): سفارشی است که بدون قیمت وارد سامانه معاملاتی شده و با قیمت بهترین سفارش طرف مقابل اجرا میشود. در صورت اجرا نشدن بخشی از سفارش، باقیمانده به صورت یک سفارش با قیمت باز در سامانه باقی خواهد ماند.
3. سفارش باز- محدود (Market to limit order): سفارشی است که فقط در مرحله حراج پیوسته میتواند وارد سامانة معاملاتی شود. این سفارش بدون قیمت وارد سامانة معاملاتی شده و با قیمت بهترین سفارش طرف مقابل اجرا میشود. در صورت اجرا نشدن بخشی از سفارش، باقیمانده به صورت یک سفارش محدود به قیمت آخرین معامله انجام شده در سیستم باقی میماند.
4. سفارش به قیمت گشایش (Market on opening order): سفارشی است که فقط در مرحلة پیش گشایش میتواند وارد سامانة معاملات شود. این سفارش بدون قیمت وارد سامانة معاملاتی شده و در مرحلة گشایش با قیمت گشایش معامله خواهد شد. در صورت اجرا نشدن بخشی از سفارش، باقیمانده به صورت یک سفارش محدود با قیمت گشایش در سیستم باقی میماند.
5. سفارش متوقف به باز (Stop loss order): سفارش متوقفی است که پس از فعال شدن، به سفارش با قیمت باز تبدیل میشود.
6. سفارش متوقف به محدود (stop limit order): سفارش متوقفی است که پس از فعال شدن به سفارش محدود با قیمتی که از قبل در سفارش مشخص شده است، تبدیل میشود.
مادۀ 8: سفارشها به لحاظ نحوة اجرا به شرح زیر میباشند:
1. سفارش دو طرفه (Cross order): سفارشی است که با استفاده از آن، کارگزار میتواند اقدام به ورود همزمان سفارش خرید و فروش با حجم و قیمت یکسان نموده و معامله نماید. قیمت سفارش مذکور باید بیشتر یا مساوی قیمت بهترین سفارش خرید ثبت شده در سامانة معاملاتی و کمتر یا مساوی قیمت بهترین سفارش فروش ثبت شده در سامانة معاملاتی باشد. این سفارش فقط در مرحله حراج پیوسته میتواند وارد سامانة معاملات شود.
2. سفارش دو بخشی (Iceberg order): سفارش خرید یا فروشی است که دارای دو بخش پنهان و آشکار است. بخش آشکار سفارش در صف خرید یا فروش قرار گرفته و قابل رویت میباشد و بخش پنهان آن به صورت غیرفعال است. حجم قسمت آشکار و پنهان سفارش توسط کارگزار تعیین میشود. در صورتی که کل بخش آشکار سفارش معامله شود، به میزان حجم قسمت آشکار، سفارش پنهان فعال شده و در نوبت قرار میگیرد. حداقل کل سفارش و حداقل حجم قسمت آشکار در سفارشهای دو بخشی، توسط هیئت مدیره فرابورس تعیین میشود.
3. سفارش انجام و ابطال (fill & kill): سفارش محدودی است که بلافاصله پس از ورود باید اجرا شود و در صورت عدم اجرای تمام یا بخشی از آن، مقدار باقیمانده به صورت خودکار از سامانه حذف خواهد شد. امکان ورود این سفارش در مرحله پیش از گشایش وجود ندارد.
4. سفارش همه یا هیچ (All or Non): سفارش محدودی است که اجرای آن منوط به معامله کل سفارش است. در صورت عدم امکان معاملة کل سفارش بلافاصله بعد از ورود، سفارش به صورت خودکار از سامانه حذف میشود. امکان ورود این سفارش در مرحله پیش گشایش وجود ندارد.
مادۀ 9: اعتبار زمانی سفارشها به شرح ذیل میباشد:
1. سفارش روز (Day): سفارشی است که اعتبار آن در پایان روز معاملاتی به اتمام رسیده و بصورت خودکار از سامانه معاملات حذف میگردد.
2. سفارش جلسه (Session): سفارشی است که اعتبار آن در پایان جلسه معاملاتی به اتمام رسیده و بصورت خودکار از سامانه معاملات حذف میگردد.
3. سفارش بدون محدودیت زمانی (Good Till Cancel): این سفارش تا زمانی که توسط کارگزار حذف نشود در سامانه معاملاتی باقی مانده و معتبر میباشد.
4. سفارش مدتدار (Good Till Date): سفارشی است که اعتبار آن در پایان تاریخی که در زمان ورود سفارش مشخص شده به اتمام میرسد و از سامانة معاملات حذف میشود.
5. سفارش زمانی (Sliding Validity): کارگزار در زمان ورود سفارش، تعداد روزهای مشخصی (T) را جهت اعتبار سفارش مشخص میکند. این سفارش تا تاریخی که معادل تاریخ ورود سفارش به علاوة تعداد روزهای تعیین شده (T) است، معتبر بوده و پس از آن از سامانة معاملات حذف میشود.
مادۀ 10: اولویت سفارشها در سامانة معاملات بر حسب نوع سفارش، به شرح زیر میباشد:
الف) سفارش با قیمت باز و باز- محدود
ب) سفارش به قیمت گشایش
ج) سفارش محدود
فصل پنجم: توقف و بازگشایی نماد معاملاتی
مادۀ 11: فرابورس موظف است با اعلام سازمان، نماد معاملاتی ورقه بهادار را متوقف نماید. از جمله مواردی که میتواند منجر به توقف نماد معاملاتی گردد عبارتند از:
1. حداقل یک روز قبل از برگزاری مجامع عمومی صاحبان سهام و قبل از برگزاری جلسة هیأت مدیرهای که طی آن مقرر است درخصوص اختیارات تفویض شده توسط مجمع عمومی فوقالعاده در خصوص افزایش سرمایه تصمیمگیری شود.
2. تغییر با اهمیت در اطلاعاتی که قبلاً توسط شرکت یا ناشر اوراق بهادار پذیرفته شده در فرابورس ارائه گردیده است ویا وجود اطلاعات جدید با اهمیت.
3. عدم اظهار نظر یا اظهار نظر مردود حسابرس نسبت به صورتها و اطلاعات مالی
4. حداقل یک روز قبل از مواعد پرداخت سود و سررسید نهایی انواع اوراق مشارکت و گواهی سپرده
مادۀ 12: نمادهای معاملاتی که با اعلام سازمان متوقف میشوند صرفاً با اعلام سازمان قابل بازگشایی هستند.
مادۀ 13 : فرابورس باید دلیل توقف نماد معاملاتی را حداکثر تا پایان روز کاری توقف نماد معاملاتی اطلاعرسانی نماید. همچنین فرابورس مکلف است حداقل 15 دقیقه قبل از بازگشایی نماد معاملاتی مراتب را به اطلاع عموم برساند.
فصل ششم: دامنۀ نوسان قیمت و محدودیت حجمی
مادۀ 14 : دامنة نوسان روزانه قیمت در بازار اول، دوم و اوراق مشارکت فرابورس 5 درصد برای اوراق فاقد بازارگردان میباشد. در صورت وجود بازارگردان، دامنة مذکور، طبق قرارداد بازارگردانی تعیین میشود. نمادهای معاملاتی در بازار سوم مشمول دامنۀ نوسان روزانه قیمت نمیباشند.
تبصره :تغییرات بعدی دامنة نوسان روزانة قیمت با پیشنهاد هیأتمدیرة فرابورس به تأیید هیئت مدیرۀ سازمان خواهد رسید. تغییر دامنة نوسان قیمت باید یک روز کاری قبل از اعمال توسط فرابورس اطلاعرسانی شود.
مادۀ 15 : در زمان بازگشایی نمادهایی که به دلیل افشای اطلاعات با اهمیت متوقف شدهاند، حسب مورد و با اعلام سازمان دامنه نوسان روزانۀ قیمت تا سقف 50 درصد اعمال خواهد شد. این وضعیت تا پایان روزی که حجم معاملات سهام شرکت به صورت انباشته از روز بازگشایی نماد، حداقل به میزان 0004/0 سرمایه پایه شرکت شود، ادامه خواهد یافت و دامنه نوسان قیمت از جلسة رسمی معاملاتی بعد از آن اعمال خواهد شد. مادامی که دامنۀ نوسان قیمت سهم باز است، قیمت روزانه متناسب با حجم معاملات انجام شده در آن روز نسبت به 0004/0 سرمایه شرکت تعدیل و به عنوان قیمت پایانی آن روز در نظر گرفته میشود.
تبصره : سازمان میتواند سقف دامنۀ روزانه نوسان قیمت موضوع این ماده را در شرایط خاص افزایش دهد.
مادۀ 16 : قیمت پایانی نمادهای معاملاتی در بازار اول، دوم و اوراق مشارکت فرابورس برابر با قیمت میانگین موزون معاملات انجام شدة نماد طی جلسة معاملاتی در بازار عادی خواهد بود.
مادۀ 17 : قیمت مرجع برای نمادهای فاقد بازارگردان، قیمت پایانی سهم در روز قبل میباشد. قیمت مرجع برای نمادهای دارای بازارگردان، در صورت اعلام قیمت توسط بازارگردان، قیمت اعلامی و در صورت عدم اعلام، قیمت پایانی سهم در روز قبل خواهد بود.
مادۀ 18 : واحد پایه سفارش معادل یک میباشد. تغییر واحد پایۀ سفارش با تصویب هیأت مدیره فرابورس و اعلام آن حداقل یک روز کاری قبل از اعمال، امکانپذیر است.
مادۀ 19 : محدودیت حجمی برای نماد شرکتهایی که سرمایه پایه آنها معادل یا بیش از یکصد میلیون عدد است، معادل 50 هزار سهم و برای نماد سایر شرکتها 10 هزار سهم خواهد بود. تغییر محدودیت حجمی با تصویب هیأت مدیرة فرابورس و اطلاع رسانی آن حداقل یک روز کاری قبل از اعمال امکانپذیر میباشد.
تبصره : محدودیت حجمی برای سایر اوراق بهادار توسط هیأت مدیرة فرابورس تعیین میشود و تغییرات آن باید حداقل یک روز کاری قبل از اعمال اطلاع رسانی گردد.
فصل هفتم: عدم تایید معاملات[1]
"مادۀ 20 – مدیرعامل فرابورس در شرایط زیر از تأیید معامله یا معاملات اوراق بهادار، حداکثر تا پایان ساعت اداری روز کاری برگزاری جلسه معاملاتی خودداری مینماید،
1 – اعلام کارگزار مبنی بر وقوع اشتباه و احراز آن توسط مدیرعامل فرابورس
2 – خطای معاملاتی متأثر از اشکال سامانه معاملات
3 – معاملۀ سهام بزرگتر یا مساوی 5 درصد برای شرکتهایی که سرمایۀ پایه آنها کمتر یا مساوی یک میلیارد عدد سهم یا حق تقدم است و بزرگتر یا مساوی یک درصد برای شرکتهایی که سرمایه پایه آنها بیش از یک میلیارد عدد است در یک جلسۀ معاملاتی و توسط یک کد معاملاتی بدون رعایت ضوابط معاملات عمده
4 – عدم رعایت سهمیه اعلام شده برای خرید یا فروش اوراق بهادار براساس مقررات که موجب عدم تأیید کل خرید یا فروش کارگزار میشود. در موارد خاص با تشخیص مدیرعامل فرابورس فقط خریدها یا فروشهای بیش از سهیمه تأیید نمیشود.
5 – در صورتی که ظن دستکاری قیمت یا استفاده از اطلاعات نهانی وجود داشته باشد، در این صورت مدیرعامل فرابورس میتواند معاملاتی را که با نوسان غیرعادی قیمت یا حجم غیرعادی انجام شود تأیید ننماید.
تبصرۀ 1 : عرضههای اولیه و عرضههای سهام شرکتهای دولتی در راستای خصوصیسازی و معاملۀ آخرین روز حق تقدم استفاده نشده مشمول بند (3) فوق نمیباشد.
تبصرۀ 2 : کلیه مدارک و سوابق معاملات تأیید نشده باید توسط فرابورس ایران نگهداری شده و حسب درخواست به سازمان ارائه گردد.
فصل هشتم: ضوابط کلی معاملات عمده
مادۀ 21 : معاملات عمده در بازاری مجزا که به همین منظور در سامانة معاملاتی ایجاد شده است انجام میشوند. در این معاملات دامنة نوسان قیمت و محدودیت حجمی اعمال نمیشود.
تبصره : برای انجام معاملات عمده، نماد سهم در بازار عادی باید باز باشد.
مادۀ 22 : عرضة در معاملات عمده به صورت یکجا و از یک کد معاملاتی بوده و یا طبق مقرراتی است که به تصویب هیئت مدیره سازمان میرسد.
مادۀ 23 : برای انجام معاملة عمده، کارگزار فروشنده باید درخواست کتبی خود مبنی بر فروش سهام یا حق تقدم سهام را بههمراه اطلاعات و مستندات زیر، به فرابورس ارایه نماید:
1. تعداد سهام یا حق تقدم سهام قابل عرضه
2. قیمت پایه عرضه
3. تاریخ عرضه
4. نام عرضهکننده به همراه تصویر سفارش فروش
5. شرایط فروش از جمله نقدی یا اقساطی بودن ثمن معامله و در صورت اقساطی بودن نحوة تقسیط و وثایق مورد نیاز
6. حداکثر مهلت تسویة حصة نقدی و ارایة سند تسویه خارج از پایاپای
7. مدارکی دال بر نمایندگی عرضهکننده در انتقال حقوق مالی و غیرمالی سهام
8. اعلام شرایط ضمن عقد در صورت ارایة قرارداد توسط فروشنده
9. سایر اطلاعات به درخواست فرابورس
مادۀ 24 : درخواست عرضة سهام یا حق تقدم سهام کمتر از پنج درصدسرمایه پایه، حداقل تا ساعت 10 صبح روز کاری قبل از عرضه باید در دبیرخانة فرابورس ثبت و در صورت تطبیق اطلاعیة عرضه با مقررات به تشخیص مدیرعامل فرابورس، بایدحداکثر تا ساعت 12 ظهر همان روز اطلاع رسانی شود.
مادۀ 25 : درخواست عرضة سهام یا حق تقدم سهام به میزان پنج درصد سرمایه پایه یا بیشتر از آن، حداقل تا ساعت 12ظهر چهار روز کاری قبل از عرضه و درخواست عرضة سهام یا حق تقدم سهام 50 درصد یا بیشتر از آن نیز حداقل باید 7 روز کاری قبل از عرضه در دبیرخانة فرابورس ثبت و در صورت تطبیق اطلاعیة عرضه با مقررات به تشخیص مدیرعامل فرابورس، تا پایان همان روز کاری از طریق سایت رسمی فرابورس به اطلاع عموم برسد.
مادۀ 26 : شرایط اعلام شده توسط کارگزار فروشنده پس از انتشار اطلاعیة عرضه توسط فرابورس قابل تغییر نیست. در صورت تغییر در شرایط اطلاعیة عرضه یا انصراف فروشنده از فروش سهام یا حق تقدم سهام، معاملة عمده انجام نخواهد شد و انجام معامله منوط به درخواست مجدد فروشنده خواهد بود. در این صورت موضوع به مرجع رسیدگی به تخلفات کارگزاران ارجاع و براساس اعلام فرابورس، سهام یا حق تقدم سهام تا زمان صدور رأی قطعی، غیرقابل معامله خواهد شد.
مادۀ 27 : در صورت تمایل فروشنده به انتشار آگهی فروش در جراید، اطلاعات مندرج در آن نباید با اطلاعات ارایه شده به فرابورس مغایرت داشته باشد. در صورت مغایرت، اطلاعات منتشر شده در سایت رسمی فرابورس قابل استناد میباشد.
مادۀ 28 : فرابورس مکلف است نماد معاملة عمده را حداکثر تا یک ساعت پس از شروع جلسة معاملاتی گشایش نماید.
مادۀ 29 : حداقل تغییر قیمت مجاز هر سفارش در معاملات عمده مانند بازار عادی است.
تبصره : مدیر عامل فرابورس میتواند براساس وضعیت بازار، حداقل تغییر قیمت مجاز هر سفارش را برای جلسة معاملاتی بعد تغییر دهد، لیکن باید قبل از شروع جلسة معاملاتی بعد، مراتب را به اطلاع عموم برساند.
مادۀ 30 : هر کارگزار تنها میتواند از یک خریدار، سفارش خرید دریافت نماید و در رقابت شرکت کند.
مادۀ 31 : یک کارگزار در یک معاملة عمده نمیتواند همزمان در دو سمت عرضه و تقاضا فعالیت نماید.
مادۀ 32 : در معاملات عمده، تعداد سهام یا حق تقدم سهام هر سفارش خرید باید برابر تعداد سهام یا حق تقدم سهام اعلام شده در اطلاعیة عرضه باشد. همچنین قیمت تعیین شده در سفارشهای خرید نباید کمتر از قیمت پایه باشد.
مادۀ 33 : کاهش قیمت سفارش خرید ثبت شده در سامانة معاملاتی یا ورود سفارش با قیمتی کمتر از بالاترین سفارش خرید ثبت شده در سامانة معاملاتی، مجاز نمیباشد و حذف سفارش خرید، صرفاً در صورت ثبت سفارش خرید با قیمت بالاتر در سامانة معاملاتی مجاز است.
مادۀ 34 : کارگزار فروشنده مکلف است در صورت ثبت سفارش خرید در سامانة معاملاتی با قیمت پایه یا بیشتر از آن قبل از 5 دقیقة پایانی جلسة معاملاتی، اقدام به عرضه نماید. عرضه توسط کارگزار فروشنده تنها در صورتی امکانپذیر است که از زمان ثبت بهترین سفارش خرید در سامانة معاملاتی حداقل 3 دقیقه گذشته باشد.
تبصرة 1: در صورت ثبت سفارش خرید در 5 دقیقة پایانی بازار، ادامة رقابت به جلسة معاملاتی بعد موکول شده و کارگزار دارای بهترین سفارش خرید موظف است سفارش خود را با همان قیمت در ابتدای جلسة معاملاتی بعد وارد سامانه نماید.
تبصرة 2: عدم رعایت ضوابط این ماده از سوی کارگزار خریدار یا فروشنده تخلف محسوب شده و فرابورس مکلف است موضوع را جهت رسیدگی به مرجع رسیدگی به تخلفات کارگزاران ارجاع نماید.
مادۀ 35 : در صورتی که تخلفات کارگزار خریدار یا کارگزار فروشنده مانع انجام معامله شود، متخلف مکلف به پرداخت یک درصد ارزش معامله به قیمت پایه به عنوان خسارت به طرف مقابل خواهد بود. در این خصوص کارگزار میتواند وثایق و تضامین لازم را حسب مورد از خریدار یا فروشنده دریافت نماید. همچنین در صورت عدم انجام معامله مطابق این ماده،کارگزار متخلف مکلف است کارمزدهای انجام معامله را بر حسب ارزش معامله به قیمت پایه به سازمان، فرابورس و شرکت سپردهگذاری مرکزی پرداخت نماید.
فصل نهم: معاملات عمده شرایطی
مادۀ 36 : در معاملات عمدة شرایطی، کارگزار خریدار در صورتی مجاز به ورود سفارش به سامانة معاملاتی است که معادل 3 درصد ارزش سهام یا حق تقدم سهام موضوع معامله براساس قیمت پایه را به صورت نقد یا ضمانتنامة بانکی بدون قید و شرط از مشتری دریافت و حسب مورد به حساب شرکت سپردهگذاری مرکزی واریز یا به این شرکت تحویل دهد و تأییدیة شرکت مزبور را مبنی بر اخذ تضامین مربوطه به فرابورس ارایه کند.
تبصرة 1: در صورت عدم ایفای تعهدات تسویه از سوی کارگزار خریدار، سپردة موضوع این ماده پس از کسر کارمزدها و هزینههای معامله به عنوان خسارت به کارگزار فروشنده پرداخت میشود.
تبصرة 2: در صورتی که کارگزار خریدار پس از ارایة درخواست خرید و قبل از انجام معامله، انصراف کتبی خود را از ادامة رقابت اعلام نماید یا چنانچه کارگزار خریدار موفق به انجام معامله نگردد، سپردة وی با تایید مدیرعامل فرابورس مبنی بر عدم مغایرت اقدامات کارگزار با مقررات در جریان معامله مذکور، حداکثر تا دو روز کاری پس از زمان انصراف یا انجام معامله مسترد میشود.
مادۀ 37 : کارگزار خریدار مکلف است حداکثر 9 روز کاری پس از انجام معامله، نسبت به تسویة حصة نقدی معامله از طریق پایاپای شرکت سپردهگذاری مرکزی اقدام نماید و مستندات لازم جهت تنظیم سند تسویة خارج از پایاپای حصة غیرنقدی را حداکثر 8 روز کاری بعد از انجام معامله به فروشنده ارایه کند. کارگزار فروشنده مکلف است پس از دریافت مستندات لازم جهت تنظیم سند تسویة خارج از پایاپای و حداکثر 9 روز کاری پس از انجام معامله، نسبت به ارایة سند تسویة خارج از پایاپای به فرابورس و شرکت سپردهگذاری مرکزی اقدام نماید. در صورت واریز حصة نقدی و ارایة سند تسویة خارج از پایاپای به شرکت سپردهگذاری مرکزی حداکثر 9 روز کاری بعد از انجام معامله، ثبت معامله در سیستم معاملاتی حداکثر تا پایان روز کاری بعد انجام خواهد شد.
تبصرۀ 1: در صورت خودداری کارگزار فروشنده یا فروشنده از دریافت مستندات موضوع این ماده، خریدار یا کارگزار خریدار میتواند اسناد فوق را جهت ثبت در سوابق به شرکت سپردهگذاری مرکزی ارایه و رسید دریافت نماید.
تبصرۀ 2: در صورت عرضه سهام جهت انجام معاملۀ عمده از سوی سازمان خصوصی سازی افزایش مهلت تسویۀ حصه نقدی و ارائه سند تسویه خارج از پایاپای تا 30 روزکاری با اعلام سازمان خصوصی سازی امکان پذیر است.
تبصرۀ 3:در صورتی که کارگزار فروشنده زمانی را طولانی تر از مهلتی که در این دستورالعمل برای ارائه سند تسویه خارج از پایاپای مقرر گردیده، جهت تادیه حصه نقدی معامله تعیین کند، از نظر این دستورالعمل حصۀ مزبور نیز غیر نقدی تلقی میگردد.
مادۀ 38 : در خصوص معاملة عمدة شرایطی، کارگزار خریدار باید حداکثر تا پایان وقت اداری روز کاری بعد از معامله، اسامی خریداران به همراه تعداد و درصد قابل تخصیص به آنان و همچنین دستور خرید دریافت شده را به فرابورس ارایه نماید. تخصیص سهام براساس اسامی اعلام شده صورت میگیرد.
مادۀ 39 : از زمان انجام معامله تا زمان قطعی شدن آن، سهام به صورت مسدود در کدمعاملاتی فروشنده باقی میماند.
مادۀ 40 : در صورت عدم تسلیم سند تسویه خارج از پایاپای توسط کارگزار فروشنده یا عدم تسویة حصة نقدی معامله توسط کارگزار خریدار در مهلت مقرر، انجام معامله توسط بورس قطعی نمیشود.
مادۀ 41 : در صورت عدم ارایة سند تسویه خارج از پایاپای طی مهلت مقرر توسط کارگزار فروشنده، موضوع به مرجع رسیدگی به تخلفات کارگزاران ارجاع میشود. در صورتی که کارگزار فروشنده براساس رأی صادرة قطعی متخلف شناخته شود، موظف است معادل یک درصد ارزش معامله بر حسب قیمت پایه را به کارگزار خریدار و کارمزدهای انجام معامله را بر حسب ارزش معامله به سازمان، فرابورس و شرکت سپردهگذاری مرکزی پرداخت نماید. کارگزار خریدار پس از کسر کارمزد خود مکلف به پرداخت مابقی مبلغ مذکور به عنوان خسارت به خریدار خواهد بود.
مادۀ 42 : در صورت عدم واریز حصة نقدی یا عدم ایفای تعهدات خریدار در خصوص سند تسویه خارج از پایاپای طی مهلت مقرر توسط کارگزار خریدار، موضوع به مرجع رسیدگی به تخلفات کارگزاران ارجاع میشود. در صورتی که کارگزار خریدار براساس رأی صادرة قطعی متخلف شناخته شود، کارمزد کارگزار خریدار، سازمان، فرابورس و شرکت سپردهگذاری مرکزی از محل سپردة موضوع ماده 36 کسر و مابقی به حساب کارگزار فروشنده واریز خواهد شد. کارگزار فروشنده پس از کسر کارمزد خود مکلف به پرداخت مابقی مبلغ مذکور به عنوان خسارت به فروشنده خواهد بود.
مادۀ 43 : در خصوص معاملات عمده، موارد پیشبینی نشده در مواد 21 الی 42 تابع سایر رویهها و قواعد معاملاتی تصریح شده در این دستورالعمل است.
فصل دهم: معاملات بلوک
مادۀ 44 : معاملات بلوک در نماد معاملاتی بازاری مجزا از نماد معاملاتی بازار عادی در سامانه معاملات انجام میشود.
مادۀ 45 : معاملات بلوک به روش حراج ناپیوسته و هر 5 دقیقه یکبار برگزار میشود.
مادۀ 46 : قیمت مرجع روزانه برای بازار معاملات بلوک، معادل قیمت مرجع همان روز بازار عادی است.
مادۀ 47 : سایر شرایط معاملات بلوک، مشابه معامله در نماد اصلی است.
فصل یازدهم: ضوابط کلی عرضه اولیه
مادۀ 48 : عرضه اولیه منوط به پذیرش و درج اوراق بهادار براساس دستورالعمل پذیرش و افشای کامل اطلاعات مطابق با دستورالعمل افشای اطلاعات ناشران و سایر مقررات مربوط به فرابورس است.
مادۀ 49 : هیأت پذیرش روش عرضه اولیه اوراق بهادار را براساس پیشنهاد فرابورس تعیین مینماید.
مادۀ 50 : عرضة اولیه در فرابورس به روش ثبت سفارش مطابق دستورالعملی خواهد بود که به پیشنهاد هیئت مدیرۀ فرابورس به تصویب هیئت مدیرۀ سازمان میرسد.
مادۀ 51 : در صورتی که به تشخیص هیأت پذیرش، سهام شناور آزاد شرکت به میزان کافی باشد، عرضه اولیه سهم به صورت زیر انجام میشود:
1. حداقل 3 روز کاری قبل از عرضه، مراتب توسط فرابورس اطلاعرسانی میشود.
2. نماد معاملاتی در بازار عادی گشایش مییابد و در روز گشایش دامنۀ نوسان قیمت اعمال نخواهد شد. قیمت پایانی سهم میانگین موزون معاملات روزانه سهم در روز گشایش خواهد بود.
تبصره : مدیر عامل فرابورس میتواند قیمتگذاری سهم را منوط به معاملة حجم مشخصی از سهام شرکت نماید و در صورت عدم انجام معامله در حجم مشخص شده، اقدام به ابطال معاملات و موکول نمودن عرضه به جلسات بعدی نماید. این موضوع باید در اطلاعیة منتشره در خصوص عرضه اولیه تصریح شود.
3. در عرضۀ اولیه به روش فوق، باید سهام شرکت نزد شرکت سپردهگذاری مرکزی ثبت شده و بخش معینی از آن به تشخیص مدیرعامل فرابورس قابل معامله باشد.
فصل دوازدهم: عرضه اولیه به روش حراج
مادۀ 52 : قبل از عرضۀ اولیه به روش حراج، هیأت مدیرة فرابورس اقدام به تعیین موارد زیر مینماید:
1. حداقل تعداد سهام جهت عرضه در روز عرضه اولیه
2. حداقل تعداد سهام که عرضهکننده باید به صورت تدریجی پس از عرضة اولیه، عرضه نماید و مهلت زمانی آن
3. محدودیت خرید هر ایستگاه کاری و یا هر کد مالکیت
تبصره 1: سهمیه هر ایستگاه کاری باید به نحوی تعیین شود که حداقل 60 درصد و حداکثر 95 درصد از ایستگاههای فعال کارگزاران عضو فرابورس امکان خرید سهام را داشته باشند.
تبصره 2: مصوبات هیئت مدیره فرابورس در خصوص موارد موضوع این ماده، باید حداقل 2 روز کاری قبل از عرضه توسط فرابورس اطلاع رسانی شود.
مادۀ53 :کارگزاران پس از اعلام اطلاعات عرضه عمومی سهام توسط فرابورس نسبت به اخذ درخواست خرید از متقاضیان اقدام خواهند کرد. کلیۀ درخواستهای اخذ شده جهت عرضه اولیه، باید به قیمت محدود باشند.
مادۀ 54 : کارگزار فروشنده موظف است حداقل پس از 10 دقیقه از زمان گشایش نماد اقدام به عرضة سهام نماید. به هر ترتیب وی باید عرضة سهام را به گونهای انجام دهد که تا پایان جلسة رسمی معاملاتی عرضه انجام شود.
مادۀ 55 : در صورتی که کمتر از 50 درصد از سهام آگهی شده برای عرضه در روز عرضۀ اولیه به فروش برسد، فرابورس مکلف است کلیة معاملات روز اول را ابطال نموده و عرضة اولیه را به روز دیگری موکول نماید.
مادۀ 56 : کارگزاران خریدار نباید بیش از سهمیه مجاز خود اقدام به خرید سهام نمایند. در صورت خرید بیش از سهمیۀ مجاز توسط کارگزاران در عرضۀ اولیه، مدیر عامل فرابورس میتواند خریدهای بیش از سهمیه یا کل خریدهای کارگزاری در عرضه اولیه را ابطال نماید. هرگونه تخلف کارگزار در فرایند عرضۀ اولیه توسط فرابورس به مرجع رسیدگی به تخلفات کارگزاران ارجاع و براساس مقررات به آن رسیدگی خواهد شد.
مادۀ 57 : کارگزاران برای خرید میتوانند از کد خرید گروهی استفاده نمایند و پس از آن با توجه به قیمت درخواست خریدها، اولویت زمانی درخواست خریدها و منطقه جغرافیایی که درخواست خرید در آن از متقاضی اخذ شده است نسبت به تخصیص سهام اقدام نمایند و حتی الامکان به همه متقاضیانی که درخواست خرید کتبی ارائه دادهاند اعم از حقیقی و حقوقی، سهمیهای را تخصیص دهند. در هر صورت مسئولیت تخصیص عادلانه سهام بین مشتریان هر کارگزار در عرضه اولیه به عهده وی خواهد بود.
مادۀ 58 : سهامی که در روز عرضه اولیه به فروش نمیرسد و یا معاملة آن ابطال میشود باید طبق نظر مدیرعامل فرابورس در روزهای آتی عرضه شود.
مادۀ 59 : در روز عرضۀ اولیه، صرفاً سهامدارانی میتوانند سهام خود را عرضه نمایند که در زمرۀ سهامداران متعهد عرضه قرار داشته باشند.
مادۀ 60 : پس از فروش کل سهام در نظر گرفته شده برای عرضه اولیه در روز اول، محدودیت نوسان قیمت برای سهام منظور خواهد شد.
فصل سیزدهم: معاملات حق تقدم خرید سهام
مادۀ 61 : دارندة گواهینامة حق تقدم خرید سهام که مایل به فروش حق تقدم خود میباشد، در دورة پذیرهنویسی به شرکتهای کارگزاری مراجعه و نسبت به تکمیل درخواست فروش و تحویل گواهینامة حق تقدم خرید سهام به کارگزاری، اقدام مینماید.
مادۀ 62 : برای خریدار حق تقدم خرید سهام در فرابورس، " گواهینامة نقل و انتقال حق تقدم " صادر خواهد شد و معاملات دست دوم بر مبنای گواهینامة مذکور انجام میشود.
مادۀ 63 : گواهینامة نقل و انتقال صادره برای خریدار حق تقدم سهام در فرابورس در صورتی که خریدار رأساً نیز دارای حق تقدم خرید سهام جداگانه باشد، نشاندهندة کل حق تقدمهای خریدار خواهد بود. در این حالت، کارگزار پس از دریافت گواهینامة حق تقدم صادره از طرف شرکت، اقدام به تحویل گواهینامة نقل و انتقال به خریدار مینماید.
مادۀ 64 : خریدار حق تقدم سهام در صورتیکه مایل به پذیرهنویسی سهام جدید باشد، با تأدیه مبلغ پذیرهنویسی و طی کردن فرآیند آن جهت تبدیل حق تقدم به سهم اقدام مینماید و کارگزار مربوطه و فرابورس در این خصوص مسئولیتی نخواهند داشت.
مادۀ 65 : دارندگان گواهینامة حق تقدم، در صورتی که وجه پذیرهنویسی را در مهلت تعیین شده به حساب بانکی که در اعلامیة پذیرهنویسی شرکت قید شده است، تأدیه ننمایند، حق تقدم آنها در حکم "حق تقدم استفاده نشده" تلقی خواهد شد.
مادۀ 66 : ناشر موظف است حداکثر ظرف 5 روز کاری پس از پایان مهلت پذیرهنویسی دارندگان حق تقدم، ضمن جمعآوری اطلاعات و مبالغ واریزی دارندگان حق تقدم، تعداد و مشخصات حق تقدم استفاده نشده را به شرکت سپردهگذاری مرکزی اعلام نماید. در هر صورت مسئولیت اعلام مشخصات افرادی که از حق تقدم خود استفاده ننمودهاند و تعیین تعداد آن به عهدة ناشر است.
مادۀ 67 : شرکت سپردهگذاری مرکزی تمام حقتقدمهای موضوع ماده 66 فوق را به یک کد معاملاتی منتقل مینماید و تعداد و کد معاملاتی حقتقدم استفاده نشده را به ناشر، سازمان و فرابورس اعلام میکند.
مادۀ 68 : ناشر باید حداکثر تلاش خود را در خصوص فروش حقتقدم استفاده نشده به بهترین قیمت انجام دهد.
تبصره : در صورتی که به تشخیص مدیرعامل فرابورس، مفاد این ماده رعایت نشود، وی میتواند نسبت به ابطال تمام یا قسمتی از معاملات مذکور اقدام نماید.
مادۀ 69 : کارگزار خریدار حق تقدم استفاده نشده، موظف است وجه پذیرهنویسی حق تقدم خریداری شده را به حساب شرکت واریز نماید.
مادۀ 70 : سایر ضوابط مربوط به دادوستد گواهینامة حق تقدم، مشابه ضوابط حاکم بر معاملات سهام میباشد.