اقتصاد مقاومتی به روایت رهبری
پاسخ رهبر انقلاب به ۱۰ پرسش درباره اقتصاد مقاومتی
پس از ابلاغیه سیاستهای اقتصاد مقاومتی، رهبر انقلاب اسلامی
در سخنرانی در حرم مطهر رضوی به سؤالات و ابهاماتی
که در این باره مطرح شده بود پاسخ دادند.
آنچه در ادامه میآید
پاسخ به این ده سوال است که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR آن را منتشر کرده است:
سؤال |
پاسخ |
۱. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟ |
۱.یک الگوی علمی متناسب
با نیازهای کشور ما است، امّا منحصر به کشور ما هم نیست |
یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان. |
|
نه، درونزا است، امّا برونگرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درونزا است، امّا درونگرا نیست. |
|
اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، مردمبنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با ارادهی مردم، سرمایهی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند. |
|
عدالت در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن است. |
|
۶. با توجه به برنامههای اقتصاد مقاومتی، مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟ |
در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومسازی و محکمسازی پایههای اقتصاد کشور. |
۷. آیا اقتصاد مقاومتی که شعار آن را میدهیم، تحقّقپذیر است، ممکن است، یا نه، خیالات خام است؟ |
نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است. چون این کشور، دارای ظرفیّتهای فوقالعاده است. |
۸. ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟ |
۱. نیروی انسانی ما |
۹. آیا با وجود تحریمهای اقتصادی میتوان از ظرفیتهای کشور استفاده کرد؟ |
ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانستهایم به نقطههای بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ مثل تولید علم، مثل صنعت و فناوری. |
۱۰. اگر تحقق اقتصاد مقاومتی ممکن است، الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟ |
۱. مسئولان باید از تولید
ملّی حمایت کنند |
. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و
خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟
یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است ــ این آن جنبهی مثبت
ــ امّا منحصر به کشور ما هم نیست؛ یعنی بسیاری از کشورها، امروز با توجّه به این
تکانههای اجتماعی و زیروروشدنهای اقتصادیای که در این بیست سی سال گذشته اتّفاق
افتاده است، متناسب با شرایط خودشان به فکر یک چنین کاری افتادهاند. پس مطلب اوّل
اینکه این حرکتی که ما داریم انجام میدهیم، دغدغهی دیگر کشورها هم هست؛ مخصوص ما
نیست.
۲. اقتصاد مقاومتی درونزا
به چه معناست؟
این اقتصاد درونزا است. درونزا است یعنی چه؟ یعنی از دل ظرفیّتهای
خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات
کشور خودمان؛ درونزا به این معنا است.
۳. آیا درونزایی اقتصاد
مقاومتی همان درونگرایی اقتصاد است؟
درونگرا نیست؛ یعنی این اقتصاد مقاومتی، به این معنا نیست که ما
اقتصاد خودمان را محصور میکنیم و محدود میکنیم در خود کشور؛ نه، درونزا است، امّا
برونگرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت
مواجه میشود. بنابراین درونزا است، امّا درونگرا نیست. اینها را که عرض میکنم،
برای خاطر این است که در همین زمینهها الان قلمها و زبانها و مغزهای مغرض، مشغول
کارند که [القا کنند] «بله، اینها میخواهند اقتصاد کشور را محدود کنند و در داخل
محصور کنند». انواع و اقسام تحلیلها را برای اینکه ملّت را و مسئولان را از این
راه ـ که راه سعادت است ـ جدا بکنند دارند میکنند. من عرض میکنم تا برای افکار
عمومیمان روشن باشد. اقتصاد مقاومتی درونزا
به چه معناست؟
این اقتصاد درونزا است. درونزا است یعنی چه؟ یعنی از دل ظرفیّتهای
خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات
کشور خودمان؛ درونزا به این معنا است.
۳. آیا درونزایی اقتصاد
مقاومتی همان درونگرایی اقتصاد است؟
درونگرا نیست؛ یعنی این اقتصاد مقاومتی، به این معنا نیست که ما
اقتصاد خودمان را محصور میکنیم و محدود میکنیم در خود کشور؛ نه، درونزا است، امّا
برونگرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت
مواجه میشود. بنابراین درونزا است، امّا درونگرا نیست. اینها را که عرض میکنم،
برای خاطر این است که در همین زمینهها الان قلمها و زبانها و مغزهای مغرض، مشغول
کارند که [القا کنند] «بله، اینها میخواهند اقتصاد کشور را محدود کنند و در داخل محصور
کنند». انواع و اقسام تحلیلها را برای اینکه ملّت را و مسئولان را از این راه ـ
که راه سعادت است ـ جدا بکنند دارند میکنند. من عرض میکنم تا برای افکار عمومیمان
روشن باشد.
۴. آیا اقتصاد مقاومتی،
اقتصادی دولتی است؟
این اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، مردمبنیاد است؛
یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با ارادهی مردم،
سرمایهی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند. امّا «دولتی نیست» به این معنا نیست
که دولت در قبال آن مسئولیّتی ندارد؛ چرا، دولت مسئولیّت برنامهریزی، زمینهسازی،
ظرفیّتسازی، هدایت و کمک دارد. کار اقتصادی و فعّالیّت اقتصادی دستِ مردم است،
مال مردم است؛ امّا دولت ـ بهعنوان یک مسئول عمومی ـ نظارت میکند، هدایت میکند،
کمک میکند. آن جایی که کسانی بخواهند سوءاستفاده کنند و دست به فساد اقتصادی
بزنند، جلوی آنها را میگیرد؛ آنجایی که کسانی احتیاج به کمک دارند، به آنها کمک
میکند. بنابراین آمادهسازی شرایط، وظیفهی دولت است؛ تسهیل میکند.
چهارم، گفتیم این اقتصاد، اقتصاد دانشبنیان است یعنی از پیشرفتهای
علمی استفاده میکند، به پیشرفتهای علمی تکیه میکند، اقتصاد را بر محور علم قرار
میدهد؛ امّا معنای آن این نیست که این اقتصاد منحصر به دانشمندان است و فقط
دانشمندان میتوانند نقش ایفا کنند در اقتصاد مقاومتی؛ نخیر، تجربهها و مهارتها ـ
تجربههای صاحبان صنعت، تجربهها و مهارتهای کارگرانی که دارای تجربه و مهارتند ـ
میتواند اثر بگذارد و میتواند در این اقتصاد نقش ایفا کند. اینکه گفته میشود دانشمحور،
معنای آن این نیست که عناصر با تجربهی صنعتگر یا کشاورز که در طول سالهای متمادی
کارهای بزرگی را بر اساس تجربه انجام دادهاند، اینها نقش ایفا نکنند؛ نخیر، نقش
بسیار مهمّی هم به عهدهی اینها است.
۵. عدالت در اقتصاد
مقاومتی چگونه تعریف میشود؟
این اقتصاد، عدالتمحور است؛ یعنی تنها به شاخصهای اقتصاد سرمایهداری
ـ [مثل] رشد ملّی، تولید ناخالص ملّی ــ اکتفا نمیکند؛ بحث اینها نیست که بگوییم
رشد ملّی اینقدر زیاد شد، یا تولید ناخالص ملّی اینقدر زیاد شد؛ که در شاخصهای
جهانی و در اقتصاد سرمایهداری مشاهده میکنید. در حالی که تولید ناخالص ملّی یک
کشوری خیلی هم بالا میرود، امّا کسانی هم در آن کشور از گرسنگی میمیرند! این را ما
قبول نداریم. بنابراین شاخص عدالت ـ عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی در جامعه ـ یکی
از شاخصهای مهم در اقتصاد مقاومتی است، امّا معنای آن این نیست که به شاخصهای علمی
موجود دنیا هم بی اعتنایی بشود؛ نخیر، به آن شاخصها هم توجّه میشود، امّا بر محور
«عدالت» هم کار میشود. عدالت در این بیان و در این برنامه به معنای تقسیم فقر
نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن است.
۶.
با
توجه به برنامههای اقتصاد مقاومتی، مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟
در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور
است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است ـ که یک
مقداری از آن مربوط به تحریم است، یک مقداری از آن مثلاً مربوط به غلط بودن فلان
برنامه است ـ نه، این مال همیشه است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومسازی، محکمسازی
پایههای اقتصاد؛ این چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم، چه در شرایط غیر تحریم،
بارور خواهد بود و به مردم کمک میکند. این سؤال اوّل.
۷. آیا اقتصاد مقاومتی که
شعار آن را میدهیم، تحقّقپذیر است، ممکن است، یا نه، خیالات خام است؟
پاسخ این است که نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است؛ چرا؟ بهخاطر
ظرفیّتها؛ چون این کشور، دارای ظرفیّتهای فوقالعاده است. من حالا چند قلم از
ظرفیّتهای کشور را عرض میکنم. اینها چیزهایی است که آمارهای عجیبوغریب لازم
ندارد، جلوی چشم همه است، همه میبینند.
۸. ظرفیت های کشور ما در
راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟
یکی از ظرفیّتهای مهمّ ما، ظرفیّت نیروی انسانی ما است. نیروی انسانی
در کشور ما، یکی از بزرگترین ظرفیّتهای کشور ما است؛ این یک فرصت بزرگ است. عرض
کردیم، جمعیّت جوان کشور ــ از پانزده سال تا سی سال ــ یک حجم عظیم از ملّت ما را
تشکیل میدهند؛ این خودش یک ظرفیّت است. تعداد ده میلیون دانشآموختهی دانشگاهها
را داریم؛ ده میلیون از جوانهای ما در طول این سالها از دانشگاهها فارغالتّحصیل
شدند. همین حالا بیش از چهار میلیون دانشجو داریم که اینها در طول چند سال آینده
فارغالتّحصیل میشوند؛ جوانان عزیز بدانند، این چهار میلیونی که میگویم، ۲۵ برابر تعداد دانشجو در پایان
رژیم طاغوت است؛ جمعیّت کشور نسبت به آن موقع شده دو برابر، امّا تعداد دانشجو
نسبت به آن موقع شده ۲۵ برابر؛ امروز ما این تعداد دانشجو و فارغالتّحصیل داریم. علاوهی
بر اینها، میلیونها نیروی مجرّب و ماهر داریم. ببینید، همینهایی که در دوران جنگ
به داد نیروهای مسلّح ما رسیدند. در دوران جنگ تحمیلی، یکی از مشکلات ما، از کار
افتادن دستگاههای ما، بمباران شدن مراکز گوناگون ما، تهیدست ماندن نیروهای ما از
وسایل لازم ـ مثل وسایل حمل و نقل و این چیزها ـ بود. یک عدّه افراد صنعتگر، ماهر،
مجرّب، راه افتادند از تهران و شهرستانها ـ که بنده در اوایل جنگ خودم شاهد بودم،
اینها را میدیدم؛ اخیراً هم بحمدالله توفیق پیدا کردیم، یک جماعتی از اینها آمدند؛
آن روز جوان بودند، حالا سنّی از آنها گذشته، امّا همان انگیزه و همان شور در آنها
هست ـ رفتند داخل میدانهای جنگ، در صفوف مقدّم، بعضیهایشان هم شهید شدند؛ تعمیرات
کردند، ساختوساز کردند، ساختوسازهای صنعتی؛ این پلهای عجیبوغریبی که در جنگ به
درد نیروهای مسلّح ما خورد، امکانات فراوان، خودرو، جادّه، امثال اینها، بهوسیلهی
همین نیروهای مجرّب و ماهر بهوجود آمد؛ امروز هم هستند، امروز هم در کشور ما الیماشاءالله؛
تحصیلکرده نیستند، امّا تجربه و مهارتی دارند که گاهی از تحصیلکردهها هم بسیار
بیشتر و بهتر و مفیدتر است؛ این هم یکی از امکانات نیروهای ما است؛ هم در کشاورزی
این را داریم، هم در صنعت داریم.
یکی از ظرفیّتهای مهمّ کشور ما منابع طبیعی است. من سال گذشته در
همینجا راجع به نفت و گاز گفتم که مجموع نفت و گاز ما در دنیا درجهی یک است؛
یعنی هیچ کشوری در دنیا بهقدر ایران، بر روی هم نفت و گاز ندارد. مجموع نفت و گاز
ما از همهی کشورهای دنیا ــ شرق و غرب عالم ــ بیشتر است. امسال که من دارم با
شما حرف میزنم، کشفیّاتی درمورد گاز شده است که نشان میدهد که از آن مقداری که سال
گذشته در آمارهای ما بود، از آن مقدار هم منابع گازی ما و ذخیرههای گازی ما
افزایش پیدا کرده است؛ این وضع نفت و گاز ما است. بیشترین ذخیرهی منابع انرژی ــ
که همهی دنیا روشنی خود، گرمای خود، صنعت خود، رونق خود را از انرژی دارد، از نفت
و گاز دارد ــ در کشور ما است. علاوهی بر این، معادن طلا و معادن فلزّات کمیاب در
سرتاسر این کشور پراکنده است و وجود دارد. سنگ آهن، سنگهای قیمتی، انواع و اقسام
فلزهای لازم و اساسی ــ که مادر صنایع محسوب میشوند ــ در کشور وجود دارد؛ این هم
یک ظرفیّت بزرگی است.
ظرفیّت دیگر موقعیّت جغرافیایی ما است؛ ما با پانزده کشور همسایه
هستیم که اینها رفتوآمد دارند. حمل و نقل ترانزیت یکی از فرصتهای بزرگ کشورها
است؛ این برای کشور ما هست و در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود
منتهی میشود. در این همسایههای ما، در حدود ۳۷۰ میلیون جمعیّت زندگی میکنند که
این مقدار ارتباطات و همسایهها، برای رونق اقتصادی یک کشور یک فرصت بسیار بزرگی
است. این علاوه بر بازار داخلی خود ما است؛ یک بازار ۷۵ میلیونی که برای هر اقتصادی، یک
چنین بازاری بازار مهمّی است.
یک ظرفیّت دیگری که در کشور وجود دارد، زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری
است؛ نرمافزاری مثل این سیاستهای اصل ۴۴، سند چشمانداز و این کارهایی که در این چند سال انجام گرفته و همچنین
زیرساختهای گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه و امثال اینها؛ اینها زمینههای
بسیار خوبی برای پیشرفت اقتصاد کشور است، اینها ظرفیّتهای یک کشور است.
۹. آیا با وجود تحریمهای
اقتصادی میتوان از ظرفیتهای کشور استفاده کرد؟
خب، ممکن است کسی بگوید اگر تحریم نبود از این ظرفیّتها میتوانستید
خوب استفاده کنید، امّا [چون] تحریم هست نمیتوانید از این ظرفیّتها استفاده کنید؛
این خطا است؛ این حرف، درست نیست. ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم
توانستهایم به نقطههای بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ یک مثال آن، تولید
علم است؛ یک مثال آن، صنعت و فناوری است؛ در اینها ما تحریم بودیم، الان هم تحریم
هستیم. در مورد دانشهای پیشرفته و روز، الان هم درهای مراکز علمی مهم بِروز دنیا
به روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی بسته است، امّا درعینحال، ما در نانو
پیشرفت کردیم، در هستهای پیشرفت کردیم، در سلّولهای بنیادی پیشرفت کردیم، در
صنایع دفاعی پیشرفت کردیم، در صنایع پهپاد و موشک، به کوری چشم دشمن، پیشرفت
کردیم؛ چرا در اقتصاد نتوانیم پیشرفت کنیم؟! ما که در این سر صحنهها و عرصههای
گوناگون این همه موّفقیّت به دست آوردیم، در اقتصاد هم اگر عزممان را جزم کنیم و
دست به دست هم بدهیم، میتوانیم اقتصاد را شکوفا کنیم. چشممان به دست دشمن نباشد که
کِی این تحریم را برمیدارد، کِی فلان نقطه را موافقت میکند؛ به درک! نگاه کنیم
ببینیم خودمان چهکار میتوانیم بکنیم.
۱۰. اگر تحقّق اقتصاد مقاومتی ممکن است، الزامات آن چیست، چه
کارهایی باید انجام بگیرد؟
اوّلاً مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. تولید ملّی، اساس و
حلقهی اساسی پیشرفت اقتصاد است. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. چهجوری؟
یک جا که قانون لازم دارد، حمایت قانونی کنند؛ یک جا که حمایت قضائی لازم است،
انجام بگیرد؛ یک جا که حمایت اجرایی لازم است، باید تشویق کنند و کارهایی بکنند؛
باید این کارها انجام بگیرد. تولید ملّی باید رونق پیدا کند.
دوّم، صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، آنها هم بایستی
به تولید ملّی اهمّیّت بدهند؛ به چه معنا؟ به این معنا که بهرهوری را افزایش
بدهند. بهرهوری، یعنی از امکاناتی که وجود دارد حدّاکثر استفادهی بهینه بشود؛
کارگر که کار میکند، کار را با دقّت انجام بدهد؛ رحم الله امرء عمل عملاً فأتقنه،
این معنای بهرهوری است؛ از قول پیغمبر نقل شده است: رحمت خدا بر آن کسی است که
کاری را که انجام میدهد، محکم انجام بدهد، متقن انجام بدهد. آن کسی که سرمایهگذاری
میکند، سعی کند حدّاکثر استفاده از آن سرمایه انجام بگیرد؛ یعنی هزینههای تولید
را کاهش بدهند؛ بعضی از بیتدبیریها، بیسیاستیها موجب میشود هزینهی تولید برود
بالا، بهرهوری سرمایه و کار کم بشود.
سوّم، صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر
فعّالیّتهای دیگر. ما دیدیم کسانی را که سرمایهای داشتند ــ کم یا زیاد ــ و
میتوانستند این را در یک راههایی به کار بیندازند و درآمدهای زیادی کسب کنند،
نکردند؛ رفتند سراغ تولید؛ گفتند میخواهیم تولید کشور تقویت بشود؛ این حسنه است، این
صدقه است، این جزو بهترین کارها است؛ کسانی که دارای سرمایه هستند ــ چه سرمایههای
کم، چه سرمایههای افزون ــ آن را بیشتر در خدمت تولید کشور بگذارند.
بعدی، مردم در همهی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند. یعنی چه؟ یعنی
همین مطلبی که من دو سه سال قبل از این، در همین جا با اصرار فراوان گفتم، یک عدّهای
هم از مردم خوشبختانه عمل کردند، امّا همه باید عمل کنند و آن عبارت است از «مصرف
تولیدات داخلی». عزیزان من! شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید میکنید بهجای جنس
تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کردهاید، هم کارگر ایرانی را
وادار کردهاید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن
کنندهی کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روزبهروز افزایش خواهد داد؛ شما
وقتی که جنس داخلی مصرف میکنید، ثروت ملّی را افزایش دادهاید. در گذشته، در دوران
طاغوت، ترجیح مصرف خارجی بهعنوان یک سنّت بود؛ سراغ جنس که میرفتند، [میپرسیدند]
داخلی است یا خارجی؟ اگر خارجی بود، بیامروزه جمهوری اسلامی در حوزههای اقتصادی
خود با مسائل یا مفاهیمی مواجه است که به هیچ عنوان تاکنون چه در عرصهی نظر و در
کتابهای درسی و چه در عرصهی عمل و تجارب بشری مشابه و مابهازای واقعی نداشته
است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلّف به نوآوری و ابتکار و نظریهپردازی و
الگوسازی در این عرصههای جدید اقتصادی است. هر کشوری که عَلم استکبارستیزی را
برپا کند نیازمند چنین الگوهایی است. یکی از این مفاهیم، «اقتصاد مقاومتی» است.
اگر تمام دانش انباشته و کتابهای مرسوم اقتصادی دنیا را مطالعه کنید، نظریه یا تجربهای مدون و مکتوب دربارهی اقتصاد مقاومتی نخواهید یافت. در تمام متون و کتابهای اقتصاد، هیچ پیشینهای نظری یا عملی از تحریم بانک مرکزی نخواهید دید و از آنجا که این امر تاکنون سابقه نداشته، چگونگی واکنش به آن هم امری بدیع است. حتی اگر مطالعاتی هم در این باره صورت گرفته باشد، در طبقهبندیهای محرمانه و امنیتی قرار گرفته و امکان دسترسی به آن برای کارشناسان معمولی وجود ندارد. نتیجه اینکه اقتصاددان انقلاب اسلامی نمیتواند از نظریههای متداول برای حل مشکل و مسألهی خود بهره بگیرد. لذاست که جنبش نرمافزاری و الگوی اسلامی- ایرانی ادارهی جامعه، شکل بدیعی به خود میگیرد که الهامبخش جمیع ملتهای آزاده خواهد بود.
مطلبی که در این نوشته درآمدی بر آن خواهم داشت، مسألهی اقتصاد
مقاومتی است. ابتدا لازم است که یک تبیین و تعریف علمی از اقتصاد مقاومتی ارائه
دهیم. اقتصاد مقاومتی را میتوان چهارگونه تعریف نمود و چهار الگو از آن یا ترکیبی
از همهی آنها را در کشور به عنوان پروژههایی ملی پیگیری کرد.
اقتصاد موازی
تعریف اول از اقتصاد مقاومتی به مثابهی «اقتصاد موازی» است؛ یعنی
همانطور که انقلاب اسلامی با توجه به نیاز خود به نهادهایی با روحیه و عملکرد
انقلابی، اقدام به تأسیس نهادهایی مانند کمیتهی امداد، جهاد سازندگی، سپاه
پاسداران و بنیاد مسکن نمود، امروز نیز بایستی برای تأمین اهداف انقلاب، این پروژه
را ادامه داده و تکمیل کند؛ چرا که انقلاب اسلامی به اقتصاد مقاومتی و به نهادسازیهای
مقاومتی در اقتصاد نیاز دارد که چه بسا ماهیتاً از عهدهی نهادهای رسمی اقتصادی
برنمیآید. پس باید نهادهایی موازی برای این کارویژه ایجاد کند؛ یعنی ما در
کشورمان به «اقتصاد پریم» نیاز داریم.
این امر البته به معنای نفی نهادهای مرسوم نیست. کما اینکه اکنون ما همزمان از هر
دو نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهاد ارتش جمهوری اسلامی برای دفاع از
انقلاب بهرهمندیم. البته این الگو در مدلهای حکمرانی مرسوم در دنیا و اتفاقاً در
کشورهایی که از تجربه و توان حکمرانی بیشتری برخوردار باشند وجود دارد و این
کشورها از نظامهای چندلایهی سیاستگزاری و ادارهی امور عمومی برخوردارند. به
عنوان مثال میتوانیم از حضور همزمان نهادهای دولتی، سازمانهای مردمنهاد، خیریه
و بنگاههای خصوصی در عرصهی بهداشت و سلامت یا حتی در عرصهی دفاعی و امنیتی
کشورهای توسعهیافتهی غربی نام ببریم. البته مهمترین مشکل این الگو این است که
حسب نیازهای خاص انقلاب اسلامی و در عرصهی اجرا با سؤالات نوینی روبهرو خواهد
بود، زیرا مثلاً هیچ تصوری از «بانک مرکزی موازی» در یک کشور و سامانبخشی به عرصهی
پولی- مالی کشور در دو لایهی دولتی و عمومی وجود ندارد. اما باز هم منطقاً نمیتوان
این الگو را در زمرهی مدلهای ادارهنشدنی و غیرمعقول به حساب آورد.
اقتصاد ترمیمی
تعریف دوم از اقتصاد مقاومتی عبارت از اقتصادی است که در پی «مقاومسازی»، «آسیبزدایی»،
«خللگیری» و «ترمیم» ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی است.
یعنی اگر در رویکرد قبلی میگفتیم که فلان نهاد نمیتواند انتظارات ما را برآورده
کند، در رویکرد جدید به دنبال آن هستیم که با بازتعریف سیاستهای نهادهای موجود،
کاری کنیم که انتظارات ما را برآورند. مثلاً در این تعریف، ما از بانک مرکزی یا
وزارت بازرگانی میخواهیم که کانونهای ضعف و بحران را در نظام اقتصادی کشور
شناسایی کنند و خود را بر اساس شرایط جدید اقتصادی، تحریمها یا نیازهای انقلاب
اسلامی بازتعریف نمایند و در نتیجه عملکردی جهادی ارائه دهند. در مقام تمثیل میتوان
گفت این کار شبیه همان کاری است که «پتروس فداکار» با فروبردن انگشت خود در تَرَک
دیوارهی سد انجام داد؛ یعنی باید ترکهای ساختاری دیوار نهادهای اقتصادی را ترمیم
کنیم. این مسأله یعنی ترمیم و مقاومسازی ساختارهای اجرایی و اداری کشور حسب
نیازهای مختلف و مقتضیات زمان و مکان هم امری دور از ذهن نیست. کشورهای توسعهیافته
نیز در برهههایی از تاریخ اقتصادی خود، مجبور به مقاومسازی ساختارهای اقتصادی
شدند. مثلاً غرب پس از دو شوک نفتی 1979 و 1983 میلادی، اقدام به جایگزینی سوختهای
فسیلی با سایر سوختهای نوین کرد؛ بهطوری که امروزه با قیمتهای بالای یکصد دلار
نیز دچار شوک نفتی نمیشود. با این توضیحات ما امروز فقط نیازمند عزمی ملی برای
اجرای این پروژهی ملی و ارزشی هستیم.
چهار تعریف از اقتصاد مقاومتی
اقتصاد دفاعی
تعریف سوم از اقتصاد مقاومتی، متوجه «هجمهشناسی»، «آفندشناسی» و «پدافندشناسی»
ما در برابر آن هجمه است. یعنی ما باید ابتدا بررسی کنیم که مخالفان ما حمله به
اقتصاد ایران و اخلال در آن را چگونه و با چه ابزارهایی صورت میدهند. بنابراین
وقتی به اقتصاد مقاومتی دست یافتهایم که ابزارها و شیوههای هجمهی دشمن را
پیشاپیش شناخته باشیم و بر اساس آنها استراتژی مقاومت خود را علیه آنان تدوین و
اجرا کنیم. بدیهی است تا آفند دشمن شناخته نشود، مقاومت متناسب با آن نیز طراحی و
اجرا نخواهد شد.
اقتصاد الگو
چهارمین تعریف نیز این است که اساساً اقتصاد مقاومتی یک رویکرد کوتاهمدت
سلبی و اقدامی صرفاً پدافندی نیست؛ بر خلاف سه تعریف قبلی که اقتصاد مقاومتی را یا
پدافندی یا کوتاهمدت میدانستند، این رویکرد چشماندازی کلان به اقتصاد جمهوری
اسلامی ایران دارد و یک اقدام بلندمدت را شامل میشود. این تعریف هم که به نظر میرسد
دور از دیدگاههای رهبر معظم انقلاب نیست، رویکردی ایجابی و دوراندیشانه دارد. در
این رویکرد، ما در پی «اقتصاد ایدهآلی» هستیم که هم اسلامی باشد و هم ما را به
جایگاه اقتصاد اول منطقه برساند؛ اقتصادی که برای جهان اسلام الهامبخش و کارآمد
بوده و زمینهساز تشکیل «تمدن بزرگ اسلامی» باشد. بدین معنا اساساً در الگوی
اسلامی ایرانی پیشرفت، یکی از مؤلفههای مهم الگو میباید متضمن مقاومت و تحقق آن
باشد. در این مقوله است که اقتصاد مقاومتی مشتمل بر اقتصاد کارآفرینی و ریسکپذیری
و نوآوری میشود.
البته همهی این چهار تعریف از اقتصاد مقاومتی به نوعی با هم رابطهی «عموم و خصوص
مِنوجه» دارند، منتها برخی کوتاهمدت و برخی بلندمدت هستند و البته ترکیبی از
استراتژیهای مطلوب را نیز برایمان به تصویر میکشند
اقتصاد مقاومتی (به انگلیسی: Resilient Economy یا Resistive economy)[۱][۲] روشی برای مقابله با تحریمهای اقتصادی علیه یک منطقه یا کشور تحریم شده، با کمترین وابستگی به خارج از کشور در خصوص نیازهای اساسی و راهبردی است.[۳] در شرایطی که صادرات و واردات هیچکدام برای آن کشور مجاز نمیباشد.[۴] معمولاً دولتهای رانتیر که بهلحاظ سیاسی فاقد دموکراسی و یا دارای دموکراسیهای ضعیف، و از نظر اقتصادی، دارای اقتصادی وابسته و تکمحصولی هستند، پس از مواجهه با بحرانهای اقتصادی و تهدید به تحریم، به سمت اقتصاد مقاومتی و مقاومسازی نظام اقتصادی حرکت میکنند.[۵]
محتویات
تعاریف
اقتصاد مقاومتی به معنی تشخیص حوزههای فشار و متعاقباً تلاش برای کنترل و بیاثر کردن آن تاثیرها است و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت است. همچنین برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی باید وابستگیهای خارجی کاهش یابد و بر تولید داخلی کشور و تلاش برای خوداتکایی تأکید گردد.[۶] طبق نظر دولتمردان ایران در تعریف اقتصاد مقاومتی، ضرورت مقاومت برای رد کردن فشارها و عبور از سختیها برای رسیدن به نقاط مثبت ملی نیاز است[۷]
این روش اقتصادی از نظر تعریف با اقتصاد ریاضتی تفاوت دارد.[۶]
تاریخچه
در غزه
نوشتار(های) وابسته: محاصره نوار غزه
اصطلاح اقتصاد مقاومتی اولین بار در سال ۲۰۰۷ پس از محاصره غزه توسط اسرائیل که مواد غذایی و نهادههای اولیه برای تولید و پیشرفت اقتصادی را نیز شامل میشد و ناتوانی غزه در صادرات، امکان صادرات و کشت بسیاری از محصولات کشاورزی از جمله توت فرنگی را کاهش داده بود مورد استفاده قرار گرفت و ضوابط و معیارهای حاکم بر مفهوم اقتصاد مقاومتی شناسایی گردید.[۴]
در ایران
اقتصاد مقاومتی در ایران اولین بار در دیدار کارآفرینان با آیتالله خامنهای رهبر ایران در شهریور سال ۱۳۸۹ مطرح گردید. آیت الله خامنهای «اقتصاد مقاومتی» را معنا و مفهومی از کارآفرینی معرفی نمود و برای نیاز اساسی کشور به کارآفرینی نیز دو دلیل «فشار اقتصادی دشمنان» و «آمادگی کشور برای جهش» را معرفی نمود.[۸] رویکرد اقتصادی ایران تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» غالباً در برابر اقتصاد تحت سیطرهٔ غرب دیده میشود.[۹]
پس از تشدید تحریمها علیه ایران در سالهای اخیر این شیوه توسط حکومت ایران ترویج میشود و در اقتصاد مقاومتی هدف استفاده از توان داخلی و مقاومت در مقابل تحریمها با ایجاد کمترین بحران است.[۱۰][۱۱] سید علی خامنهای در ۱۳۹۲/۱۱/۳۰، سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» را به مسئولان ایرانی ابلاغ کرده است.[۱۲] بعقیده آیت الله خامنهای اقتصاد مقاومتی را اقتصادی برون نگر و درون زا است ولی درون گرا نیست. علی طیب نیا وزیر امور اقتصادی و دارایی در دولت یازدهم ایران معتقد است که اقتصاد مقاومتی اقتصادی «انعطافپذیر» است.[۹] مشخصه اصلی یک اقتصاد مقاوم انعطافپذیری در برابر شوکهای خارجی است. زمانی که طوفان میآید، درخت خشک ممکن است به راحتی بشکند اما یک درخت انعطافپذیر میتواند طوفان را از سر بگذراند.[۹] از نظر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران، ایجاد ایالتها و فدرالیسم و تمرکز زدایی از قدرت و واگذاری اختیارات تصمیمگیری به مناطق، از لوازم مقاومتی کردن اقتصاد ایران است.[۱۳]
امروزه جمهوری اسلامی در حوزههای اقتصادی خود با مسائل یا مفاهیمی مواجه است که به هیچ عنوان تاکنون چه در عرصهی نظر و در کتابهای درسی و چه در عرصهی عمل و تجارب بشری مشابه و مابهازای واقعی نداشته است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلّف به نوآوری و ابتکار و نظریهپردازی و الگوسازی در این عرصههای جدید اقتصادی است. هر کشوری که عَلم استکبارستیزی را برپا کند نیازمند چنین الگوهایی است. یکی از این مفاهیم، «اقتصاد مقاومتی» است.
اقتصاد الگو
چهارمین تعریف نیز این است که اساساً اقتصاد مقاومتی یک رویکرد کوتاهمدت سلبی و اقدامی صرفاً پدافندی نیست؛ بر خلاف سه تعریف قبلی که اقتصاد مقاومتی را یا پدافندی یا کوتاهمدت میدانستند، این رویکرد چشماندازی کلان به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران دارد و یک اقدام بلندمدت را شامل میشود. این تعریف هم که به نظر میرسد دور از دیدگاههای رهبر معظم انقلاب نیست، رویکردی ایجابی و دوراندیشانه دارد. در این رویکرد، ما در پی «اقتصاد ایدهآلی» هستیم که هم اسلامی باشد و هم ما را به جایگاه اقتصاد اول منطقه برساند؛ اقتصادی که برای جهان اسلام الهامبخش و کارآمد بوده و زمینهساز تشکیل «تمدن بزرگ اسلامی» باشد. بدین معنا اساساً در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یکی از مؤلفههای مهم الگو میباید متضمن مقاومت و تحقق آن باشد. در این مقوله است که اقتصاد مقاومتی مشتمل بر اقتصاد کارآفرینی و ریسکپذیری و نوآوری میشود.
البته همهی این چهار تعریف از اقتصاد مقاومتی به نوعی با هم رابطهی «عموم و خصوص مِنوجه» دارند، منتها برخی کوتاهمدت و برخی بلندمدت هستند و البته ترکیبی از استراتژیهای مطلوب را نیز برایمان به تصویر میکشند
چیستی اقتصاد مقاومتی در فرمایشات رهبر معظم انقلاب
مقدمه
اقتصاد مقاومتی اصطلاحی است که نخستین بار از سوی مقام معظم رهبری در سال 1389 در دیدار با جمعی از کارفرینان کشور مطرح شد. رهبری در دیدارهای مختلف بر این مفهوم تأکید نموده و رهنمودهایی را در جهت تحقق این مهم ارائه نموده اند. از این رو در این نوشته سعی شده است این مفهوم، ویژگیها و شرایط تحقق آن در فرمایشات مقام معظم رهبری تبیین شود.تعریف اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی اقتصادی است که در برابر انواع مختلف فشار، شوک، تهدید و ... که بر اقتصاد کشور وارد می شود؛ توانایی مقابله دارد. چنین اقتصادی علاوه بر تعامل پویا و سازنده با دنیای خارج، می بایست از تمامی ظرفیت ها و توانمندی های داخل کشور بهره بگیرد.
تعاریف رهبری از اقتصاد مقاومتی
رهبر معظم انقلاب اقتصاد مقاومتی را اینگونه تعریف می کند:
«اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصادی که همراه باشد با مقاومت در مقابل کارشکنی دشمن، خباثت دشمن».1
«اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تضمین کننده رشد و شکوفایی کشور باشد».2
«اقتصاد مقاومتى معنایش این است که ما یک اقتصادى داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادى در کشور محفوظ بماند، هم آسیبپذیرىاش کاهش پیدا کند. یعنى وضع اقتصادى کشور و نظام اقتصادى جورى باشد که در مقابل ترفندهاى دشمنان که همیشگى و به شکلهاى مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند».3
«اقتصاد مقاومتی به معنای ریاضت اقتصادی نیست، به معنای در لاک خود رفتن نیست؛ یک معنای کاملاً معقولتر و عمیقتری دارد که قابل فهم و قابل دفاع است؛ و علاج هم همین است؛ ما باید بتوانیم یک اقتصادی را در کشور بهوجود بیاوریم که در مقابل بحرانها و جزرومدهای بینالمللی مقاوم باشد، آسیب نبیند؛ این لازم است».4
«اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که مقاوم است؛ با تحریکات و تکانههای جهانی، با سیاستهای آمریکا و غیر آمریکا زیرورو نمی شود؛ اقتصادی است متکی به مردم».5
«اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومسازی، محکمسازی پایههای اقتصاد؛ این چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم، چه در شرایط غیر تحریم، بارور خواهد بود و به مردم کمک می کند».6
«اقتصاد مقاومتى یعنى ما اگر به نیروى داخلى، به ابتکار جوانها، به فعالیت ذهنها و بازوها در داخل، تکیه کنیم و اعتماد کنیم، از فخر و منت دشمنان خارجى، خودمان را رها خواهیم کرد؛ راه درست این است. معناى اقتصاد مقاومتى این است که ما نگاه کنیم، ظرفیتهاى بىپایانى را که در داخل هست جستجو کنیم، شناسایى کنیم، با برنامهریزى درست و صحیح این ظرفیتها را فعال کنیم، این استعدادها به کار گرفته بشوند».7
«اقتصاد مقاومتی یعنی ما بنای اقتصادی کشور را جوری تنظیم کنیم و ترتیب بدهیم که تکانههای جهانی در آن اثر نگذارد».8
اقتصاد مقاومتی یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور، یک اقتصاد درون زا متناسب با ظرفیت ها و امکانات کشور و مردم بنیاد و دانش بنیان می باشد. به عبارت دیگر این اقتصاد مردمی است و دولت مسئولیت برنامه ریزی، هدایت و نظارت را برعهده دارد. و از طرف دیگر از پیشرفت های علمی بهره می گیرد. در این اقتصاد عدالت محور قرار می گیرد و توجه به این نوع اقتصاد بهترین راه حل مشکلات اقتصادی می باشد.9
ویژگی های مدنظر رهبری
رهبر معظم انقلاب برای اقتصاد مقاومتی مؤلفه ها و ویژگی هایی را مدنظر قرار دادند که ذیلاً به آنها اشاره می شود:10
ویژگی اول؛ ایجاد تحرک و پویایی در اقتصاد کشور و بهبود شاخصهای کلان (از قبیل رشد اقتصادی، تولید ملی، اشتغال، کاهش تورم، افزایش بهرهوری، رفاه عمومی) است. در این میان شاخص کلیدی و مهم عدالت اجتماعی است. درواقع بهره گیری طبقات محروم از پیشرفت اقتصادی کشور به معنای واقعی جز مؤلفه های مدنظر رهبری برای اقتصاد مقاومتی می باشد.
ویژگی دوم؛ توانایی مقاومت در برابر عوامل تهدیدزا می باشد. کشور می بایست در برابر عوامل تهدیدزایی (بلاهای طبیعی و تکانه های تخاصمی مانند تحریم ها و امثال تحریم) توانمند شود.
ویژگی سوم؛ تکیه بر ظرفیتهای داخلی است. تمرکز بر روی امکانات داخلی و داشتههای درونی کشور می باشد.
ویژگی چهارم؛ رویکرد جهادی است که رهبری در سیاست های اقتصاد مقاومتی آن را مطرح کرده اند. ایشان در این رابطه می فرمایند: «همت جهادی، مدیریت جهادی. با حرکت عادی نمی شود پیش رفت؛ با حرکت عادی و احیاناً خوابآلوده و بیحساسیت نمی شود کارهای بزرگ را انجام داد؛ یک همت جهادی لازم است، تحرک جهادی و مدیریت جهادی برای این کارها لازم است. باید حرکتی که می شود، هم علمی باشد، هم پرقدرت باشد، هم با برنامه باشد، و هم مجاهدانه باشد».11
مردم محوری ویژگی پنجم اقتصاد مقاومتی می باشد.
خودکفائی و امنیت اقلام (غذا و دارو) به عنوان ویژگی ششم راهبردی و اساسی است.
کاهش وابستگی به نفت به عنوان ویژگی هفتم از سوی رهبری مطرح شده است. ایشان بیان می کنند: «یکی از سختترین آسیب های اقتصادی ما همین وابستگی به نفت است. این نعمت بزرگ خدادادی برای کشور ما در طول دهها سال مایه فروریختگیهای اقتصادی و فروریختگیهای سیاسی و اجتماعی شد؛ باید ما یک فکر اساسی بکنیم. ما نمی گوییم از نفت استفاده نشود، [بلکه] تکیه ما بر استفاده حداقلی از فروش نفت خام است؛ نفت را می توان بهصورت فرآورده در اختیار گذاشت».12
ویژگی هشتم اقتصاد مقاومتی اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف است.
فسادستیزی و فراهم کردن امنیت در صحنه اقتصادی یکی دیگر از ویژگیهای اقتصاد مقاومتی است.
مسأله دانش محوری ویژگی دهم اقتصاد مقاومتی است. اگر این مهم اتفاق بیفتد به فرموده مقام معظم رهبری چرخه علم تا ثروت به راه خواهد افتاد و امتداد پیدا خواهد کرد.
شرایط حصول به اقتصاد مقاومتی
برای اینکه اقتصاد مقاومتی محقق شود لازم است شرایط حصول به این مهم را فراهم کرد. ذیلاً به برخی از این شرایط که مورد تأکید مقام معظم رهبری است و می بایست مورد توجه قرار گیرد اشاره می شود:
یکی از شرایط لازم برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی مقاوم بودن اقتصاد است. در صورتی که اقتصاد کشور مقاوم باشد، توانایی مقابله با توطئه های دشمن را خواهد داشت. از این رو حربه های دشمن کشور را با مشکل جدی روبه رو نمی کند.
اتکا به مردم و توانمندی های آنان از شرایط حصول به اقتصاد مقاومتی می باشد. درواقع باید به مردم تکیه کرد و سیاست های اصل 44 با اهتمام و دقت بیشتری مورد توجه قرار گیرد. دستگاه های دولتی، سیستم بانکی، قوه مقننه و ... می بایست شرایط را برای توانمندسازی بخش خصوصی فراهم نمایند. به عبارت دیگر اقتصاد مقاومتی زمانی محقق می شود که از ظرفیت های مردمی، از افکار و اندیشه های صاحب نظران مختلف استفاده شود.
مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر باید مورد توجه آحاد مردم (دستگاه های دولتی، دستگاه های غیردولتی، خانواده ها و ...) قرار گیرد تا اقتصاد مقاومتی حاصل شود. وقتی مردم مصرف متعادلی داشته باشند؛ در شرایط فشار و تهدید توانایی مقابله با مشکلات را خواهند داشت.
در اقتصاد مقاومتی تولید داخل مهم قلمداد می شود. درواقع برای حصول به اقتصاد مقاومتی می بایست از تولید داخلی استفاده کنیم. مردم باید خود راه مصرف کالاهای خارجی را ببندند و مصرف تولیدات داخلی را بر مصرف کالاهایی با مارکهای خارجی ترجیح دهند. به عبارت دیگر «حمایت از تولید ملی، آن بخشِ درونزای اقتصاد ماست و به این بایستی تکیه کرد».13
یکی از مهم ترین الزامات اقتصاد مقاومتی کاهش وابستگی به نفت می باشد. «این وابستگی، میراث شوم صد ساله ماست. ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد، استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیتهای اقتصادىِ درآمدزای دیگری جایگزین کنیم، بزرگترین حرکت مهم را در زمینه اقتصاد انجام دادهایم. امروز صنایع دانشبنیان از جمله کارهایی است که می تواند این خلأ را تا میزان زیادی پر کند. ظرفیتهای گوناگونی در کشور وجود دارد که می تواند این خلأ را پر کند. همت را بر این بگماریم؛ برویم به سمت این که هرچه ممکن است، وابستگی خودمان را کم کنیم».14
«علاج مشکلات کشور پیمودن راه اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی تکیه به درون. چشم را ندوزیم به دست دیگران؛ ما تواناییم، ما ثروتمندیم، هم ثروت انسانی داریم -نیروی انسانی ما در دنیا کمنظیر است، اگر نگوییم بینظیر - [هم] ثروتهای زیرزمینی؛ ثروتهای ما فوقالعاده است. دنیا به ما احتیاج دارد؛ به قدری که دنیا به ما احتیاج دارد، ما به دنیا احتیاج نداریم».15
نتیجه
اقتصاد مقاومتی در شرایط امروزی کشور که روزبه روز با تحریم های گسترده ای روبه رو می شود؛ اهمیت دو چندان یافته است. اقتصاد مقاومتی متکی به مردم است؛ به عبارت دیگر در اقتصاد مقاومتی تکیه بر تولید داخلی است؛ به فرموده مقام معظم رهبری ستون فقرات اقتصاد مقاومتی تولید داخلی است.16 لذا توجه به توان و ظرفیت های داخلی و بهره گیری از نیروهای داخل در این اقتصاد و کاهش واردات مهم تلقی می شود.
وجود منابع ارزشمند طبیعی در هر کشوری موهبتی الهی محسوب می باشد. اما نوع استفاده از درآمدهای حاصل از این منابع مهم محسوب می شود؛ به طوری که عدم استفاده صحیح از این منابع، می تواند این موهبت و نعمت الهی را به بلا تبدیل کند. درآمدهای حاصل از بهره گیری از نفت به صورت خام اثرات مخربی را بر اقتصاد هر کشوری وارد می کند. درحالی که با بهره گیری خردمندانه از این موهبت می توان نه تنها دچار این اثرات مخرب نشد؛ بلکه از دستاوردهای مثبت آن نیز بهره برد. قیمت بین المللی نفت بسیار متغیر است، لذا وقتی درجه وابستگی اقتصاد به دلارهای نفتی زیاد باشد، تغییر در قیمت نفت، بی ثباتی سیاست های اقتصادی را در هر کشوری تشدید می کند.
کشور ما با توجه به منابع ارزشمند نفتی به شدت به نفت وابسته است؛ به عبارت دیگر اقتصاد کشور ما وابسته به نفت است. لذا کشورهای غربی بیشترین تحریم ها را در این حوزه قرار داده و با کاهش قیمت نفت سعی دارند اقتصاد کشور را به زانو درآورند. با این اوصاف تأکید مقام معظم رهبری بر سیاست های اقتصاد مقاومتی و اتکا به توان داخلی و بهره گیری از توانمندی و ظرفیت های بومی حکایت از این دارد که می بایست حوزه وابستگی اقتصاد کشور به نفت و درآمدهای حاصل از آن کاهش و در مقابل توجه به تولیدات داخل و نیرو و توان مردم افزایش یابد. باید به این نکته توجه نمود که کشور علاوه بر منابع طبیعی چون نفت و گاز از ظرفیت های مهم دیگری چون نیروی انسانی، موقعیت جغرافیایی، زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری ارزشمندی برخوردار است و می بایست توانمندی ها و ظرفیت های مختلف در این حوزه ها فعال شود.
با توجه به نیرو و توان داخلی و مبادرت به تولید در داخل کشور علاوه بر اینکه می توان به مردم و توان آنان اتکا نمود؛ همچنین می توان از وابستگی به نفت و درآمدهای حاصل از آن کاست. در این صورت است که تحریم، کاهش قیمت و یا هر حربه دیگری نمی تواند کوچکترین خللی در اقتصاد کشور وارد نماید.
سرمایه گذاری بر نیروهای متخصص و متعهد درون کشور، ارتقای بنیان های تولید، پرهیز از واردات بی رویه در جهت حمایت از تولیدات داخلی و ... می تواند جز راهکارهای مؤثر در جهت رسیدن به اقتصادی توانمند و پویا باشد. درواقع با تولید و فعال کردن ظرفیت های درونی کشور رونق اقتصادی در کشور به وجود می آید. اگر در اقتصاد داخلی تنبلی نباشد و همگان از توانمندی های خود استفاده نمایند و مسئولین به این توانمندی ها توجه نموده و از این توانمندی ها بهره گیرند، قطعاً بیگانگان ناامید شده و حربه های تکراری خود را علیه کشور به کار نمی گیرند.
حال که کشورهای غربی با تحریم و فشار سعی دارند حوزه های مختلف کشور از جمله اقتصاد را تحت تأثیر قرار دهند بهتر است شناسایی توانمندی های نیروی انسانی کشور که به عنوان سرمایه های ارزشمند برای کشور تلقی می شوند در اولویت قرار گیرد؛ چرا که سرمایههای سرگردان، دانشجویان متخصص، نیروهای کار فراوانی در کشور وجود دارد که اگر بخش اندکی از آن فعال شوند میتواند همه مشکلات اقتصادی کشور را حل کرده و کشور را در بعضی تولیدات در ردیف بزرگترین صادرکنندگان قرار دهد. بی تردید شرط رسیدن به چنین جایگاهی این است که «ما می توانیم» جدی گرفته شود.