"محمدرضا مرکزی"

مشخصات بلاگ
"محمدرضا مرکزی"

اقتصاد را از این نگاه بخوانید...

نویسندگان

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اقتصاد ایران» ثبت شده است

پنجشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۷، ۰۷:۴۹ ق.ظ

اقتصاد مقاومتی به روایت رهبری

پاسخ رهبر انقلاب به ۱۰ پرسش درباره اقتصاد مقاومتی

پس از ابلاغیه سیاستهای اقتصاد مقاومتی، رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی در حرم مطهر رضوی به سؤالات و ابهاماتی که در این باره مطرح شده بود پاسخ دادند.
آنچه در ادامه می‌آید پاسخ به این ده سوال است که پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR آن را منتشر کرده است:
 

 

سؤال

پاسخ

۱. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟

۱.یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است، امّا منحصر به کشور ما هم نیست
۲.درون‌زا و برون‌گرا است درون‌گرا نیست
۳.مردم‌بنیاد
۴. دانش‌بنیان
۵.عدالت‌محور
۶.همیشه بارور خواهد بود و به مردم کمک خواهد کرد

۲. اقتصاد مقاومتی درون‌زا  به چه معناست؟

یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان.

۳. آیا درون‌زایی اقتصاد مقاومتی همان درون‌گرایی اقتصاد است؟

نه، درون‌زا است، امّا برون‌گرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درون‌زا است، امّا درون‌گرا نیست.

۴. آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟

اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، مردم‌بنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با اراده‌ی مردم، سرمایه‌ی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند.

۵. عدالت در اقتصاد مقاومتی چگونه تعریف می‌شود؟

عدالت در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن  است.

۶. با توجه به برنامه‌های اقتصاد مقاومتی، مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟

در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاوم‌سازی و محکم‌سازی پایه‌های اقتصاد کشور.

۷. آیا اقتصاد مقاومتی که شعار آن را میدهیم، تحقّق‌پذیر است، ممکن است، یا نه، خیالات خام است؟

نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است. چون این کشور، دارای ظرفیّتهای فوق‌العاده است.

۸. ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟

۱. نیروی انسانی ما
   ده میلیون دانش‌آموخته‌ی دانشگاه‌ها
   بیش از چهار میلیون دانشجو
   میلیونها نیروی مجرّب و ماهر
۲. منابع طبیعی
   مجموع نفت و گاز ما از همه‌ی کشورهای دنیا بیشتر است
   معادن طلا و معادن فلزّات کمیاب
   سنگ آهن، سنگهای قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی
۳. موقعیّت جغرافیایی
   با پانزده کشور همسایه هستیم و حمل و نقل ترانزیت داریم
   در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی میشود
  
۳۷۰ میلیون جمعیّت در همسایه ما زندگی میکنند
۴. زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری
   سیاستهای اصل
۴۴، سند چشم‌انداز
   زیرساخت‌های گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه

۹. آیا با وجود تحریم‌های اقتصادی می‌توان از ظرفیت‌های کشور استفاده کرد؟

ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانسته‌ایم به نقطه‌های بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ مثل تولید علم، مثل صنعت و فناوری.

۱۰. اگر تحقق اقتصاد مقاومتی ممکن است، الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟

۱. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند
۲.صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، باید به تولید ملّی اهمّیّت بدهند
۳. صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر
۴.مردم در همه‌ی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند

. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟
یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است ــ این آن جنبه‌ی مثبت ــ امّا منحصر به کشور ما هم نیست؛ یعنی بسیاری از کشورها، امروز با توجّه به این تکانه‌های اجتماعی و زیروروشدن‌های اقتصادی‌ای که در این بیست سی سال گذشته اتّفاق افتاده است، متناسب با شرایط خودشان به فکر یک چنین کاری افتاده‌اند. پس مطلب اوّل اینکه این حرکتی که ما داریم انجام میدهیم، دغدغه‌ی دیگر کشورها هم هست؛ مخصوص ما نیست.

۲. اقتصاد مقاومتی درون‌زا  به چه معناست؟
این اقتصاد درون‌زا است. درون‌زا است یعنی چه؟ یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان؛ درون‌زا به این معنا است.

۳. آیا درون‌زایی اقتصاد مقاومتی همان درون‌گرایی اقتصاد است؟
درون‌گرا نیست؛ یعنی این اقتصاد مقاومتی، به این معنا نیست که ما اقتصاد خودمان را محصور میکنیم و محدود میکنیم در خود کشور؛ نه، درون‌زا است، امّا برون‌گرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درون‌زا است، امّا درون‌گرا نیست. اینها را که عرض میکنم، برای خاطر این است که در همین زمینه‌ها الان قلمها و زبانها و مغزهای مغرض، مشغول کارند که [القا کنند] «بله، اینها میخواهند اقتصاد کشور را محدود کنند و در داخل محصور کنند». انواع و اقسام تحلیل‌ها را برای اینکه ملّت را و مسئولان را از این راه ـ که راه سعادت است ـ جدا بکنند دارند میکنند. من عرض میکنم تا برای افکار عمومی‌مان روشن باشد. اقتصاد مقاومتی درون‌زا  به چه معناست؟
این اقتصاد درون‌زا است. درون‌زا است یعنی چه؟ یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان؛ درون‌زا به این معنا است.

۳. آیا درون‌زایی اقتصاد مقاومتی همان درون‌گرایی اقتصاد است؟
درون‌گرا نیست؛ یعنی این اقتصاد مقاومتی، به این معنا نیست که ما اقتصاد خودمان را محصور میکنیم و محدود میکنیم در خود کشور؛ نه، درون‌زا است، امّا برون‌گرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درون‌زا است، امّا درون‌گرا نیست. اینها را که عرض میکنم، برای خاطر این است که در همین زمینه‌ها الان قلمها و زبانها و مغزهای مغرض، مشغول کارند که [القا کنند] «بله، اینها میخواهند اقتصاد کشور را محدود کنند و در داخل محصور کنند». انواع و اقسام تحلیل‌ها را برای اینکه ملّت را و مسئولان را از این راه ـ که راه سعادت است ـ جدا بکنند دارند میکنند. من عرض میکنم تا برای افکار عمومی‌مان روشن باشد.

۴. آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟
این اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، مردم‌بنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با اراده‌ی مردم، سرمایه‌ی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند. امّا «دولتی نیست» به این معنا نیست که دولت در قبال آن مسئولیّتی ندارد؛ چرا، دولت مسئولیّت برنامه‌ریزی، زمینه‌سازی، ظرفیّت‌سازی، هدایت و کمک دارد. کار اقتصادی و فعّالیّت اقتصادی دستِ مردم است، مال مردم است؛ امّا دولت ـ به‌عنوان یک مسئول عمومی ـ نظارت میکند، هدایت میکند، کمک میکند. آن جایی که کسانی بخواهند سوء‌استفاده کنند و دست به فساد اقتصادی بزنند، جلوی آنها را میگیرد؛ آنجایی که کسانی احتیاج به کمک دارند، به آنها کمک میکند. بنابراین آماده‌سازی شرایط، وظیفه‌ی دولت است؛ تسهیل میکند.
چهارم، گفتیم این اقتصاد، اقتصاد دانش‌بنیان است یعنی از پیشرفتهای علمی استفاده میکند، به پیشرفتهای علمی تکیه میکند، اقتصاد را بر محور علم قرار میدهد؛ امّا معنای آن این نیست که این اقتصاد منحصر به دانشمندان است و فقط دانشمندان میتوانند نقش ایفا کنند در اقتصاد مقاومتی؛ نخیر، تجربه‌ها و مهارتها ـ تجربه‌های صاحبان صنعت، تجربه‌ها و مهارتهای کارگرانی که دارای تجربه و مهارتند ـ میتواند اثر بگذارد و میتواند در این اقتصاد نقش ایفا کند. اینکه گفته میشود دانش‌محور، معنای آن این نیست که عناصر با تجربه‌ی صنعتگر یا کشاورز که در طول سالهای متمادی کارهای بزرگی را بر اساس تجربه انجام داده‌اند، اینها نقش ایفا نکنند؛ نخیر، نقش بسیار مهمّی هم به عهده‌ی اینها است.

۵. عدالت در اقتصاد مقاومتی چگونه تعریف می‌شود؟
این اقتصاد، عدالت‌محور است؛ یعنی تنها به شاخصهای اقتصاد سرمایه‌داری ـ [مثل] رشد ملّی، تولید ناخالص ملّی ــ اکتفا نمیکند؛ بحث اینها نیست که بگوییم رشد ملّی اینقدر زیاد شد، یا تولید ناخالص ملّی اینقدر زیاد شد؛ که در شاخصهای جهانی و در اقتصاد سرمایه‌داری مشاهده میکنید. در حالی که تولید ناخالص ملّی یک کشوری خیلی هم بالا میرود، امّا کسانی هم در آن کشور از گرسنگی میمیرند! این را ما قبول نداریم. بنابراین شاخص عدالت ـ عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی در جامعه ـ یکی از شاخصهای مهم در اقتصاد مقاومتی است، امّا معنای آن این نیست که به شاخصهای علمی موجود دنیا هم بی اعتنایی بشود؛ نخیر، به آن شاخصها هم توجّه میشود، امّا بر محور «عدالت» هم کار میشود. عدالت در این بیان و در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن  است.

۶. با توجه به برنامه‌های اقتصاد مقاومتی، مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟
در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است ـ که یک مقداری از آن مربوط به تحریم است، یک مقداری از آن مثلاً مربوط به غلط بودن فلان برنامه است ـ نه، این مال همیشه است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاوم‌سازی، محکم‌سازی پایه‌های اقتصاد؛ این چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم، چه در شرایط غیر تحریم، بارور خواهد بود و به مردم کمک میکند. این سؤال اوّل.


۷. آیا اقتصاد مقاومتی که شعار آن را میدهیم، تحقّق‌پذیر است، ممکن است، یا نه، خیالات خام است؟
پاسخ این است که نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است؛ چرا؟ به‌خاطر ظرفیّتها؛ چون این کشور، دارای ظرفیّتهای فوق‌العاده است. من حالا چند قلم از ظرفیّتهای کشور را عرض میکنم. اینها چیزهایی است که آمارهای عجیب‌و‌غریب لازم ندارد، جلوی چشم همه است، همه می‌بینند.

۸. ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟
یکی از ظرفیّتهای مهمّ ما، ظرفیّت نیروی انسانی ما است. نیروی انسانی در کشور ما، یکی از بزرگ‌ترین ظرفیّت‌های کشور ما است؛ این یک فرصت بزرگ است. عرض کردیم، جمعیّت جوان کشور ــ از پانزده سال تا سی سال ــ یک حجم عظیم از ملّت ما را تشکیل میدهند؛ این خودش یک ظرفیّت است. تعداد ده میلیون دانش‌آموخته‌ی دانشگاه‌ها را داریم؛ ده میلیون از جوانهای ما در طول این سالها از دانشگاهها فارغ‌التّحصیل شدند. همین حالا بیش از چهار میلیون دانشجو داریم که اینها در طول چند سال آینده فارغ‌التّحصیل میشوند؛ جوانان عزیز بدانند، این چهار میلیونی که میگویم، ۲۵ برابر تعداد دانشجو در پایان رژیم طاغوت است؛ جمعیّت کشور نسبت به آن موقع شده دو برابر، امّا تعداد دانشجو نسبت به آن موقع شده ۲۵ برابر؛ امروز ما این تعداد دانشجو و فارغ‌التّحصیل داریم. علاوه‌ی بر اینها، میلیونها نیروی مجرّب و ماهر داریم. ببینید، همینهایی که در دوران جنگ به داد نیروهای مسلّح ما رسیدند. در دوران جنگ تحمیلی، یکی از مشکلات ما، از کار افتادن دستگاه‌های ما، بمباران شدن مراکز گوناگون ما، تهیدست ماندن نیروهای ما از وسایل لازم ـ مثل وسایل حمل و نقل و این چیزها ـ بود. یک عدّه افراد صنعتگر، ماهر، مجرّب، راه افتادند از تهران و شهرستانها ـ که بنده در اوایل جنگ خودم شاهد بودم، اینها را میدیدم؛ اخیراً هم بحمدالله توفیق پیدا کردیم، یک جماعتی از اینها آمدند؛ آن روز جوان بودند، حالا سنّی از آنها گذشته، امّا همان انگیزه و همان شور در آنها هست ـ رفتند داخل میدانهای جنگ، در صفوف مقدّم، بعضی‌هایشان هم شهید شدند؛ تعمیرات کردند، ساخت‌وساز کردند، ساخت‌وسازهای صنعتی؛ این پلهای عجیب‌وغریبی که در جنگ به درد نیروهای مسلّح ما خورد، امکانات فراوان، خودرو، جادّه، امثال اینها، به‌وسیله‌ی همین نیروهای مجرّب و ماهر به‌وجود آمد؛ امروز هم هستند، امروز هم در کشور ما الی‌ماشاءالله؛ تحصیل‌کرده نیستند، امّا تجربه‌ و مهارتی دارند که گاهی از تحصیل‌کرده‌ها هم بسیار بیشتر و بهتر و مفیدتر است؛ این هم یکی از امکانات نیروهای ما است؛ هم در کشاورزی این را داریم، هم در صنعت داریم.
یکی از ظرفیّتهای مهمّ کشور ما منابع طبیعی است. من سال گذشته در همین‌جا راجع به نفت و گاز گفتم که مجموع نفت و گاز ما در دنیا درجه‌ی یک است؛ یعنی هیچ کشوری در دنیا به‌قدر ایران، بر روی هم نفت و گاز ندارد. مجموع نفت و گاز ما از همه‌ی کشورهای دنیا ــ شرق و غرب عالم ــ بیشتر است. امسال که من دارم با شما حرف میزنم، کشفیّاتی درمورد گاز شده است که نشان میدهد که از آن مقداری که سال گذشته در آمارهای ما بود، از آن مقدار هم منابع گازی ما و ذخیره‌های گازی ما افزایش پیدا کرده است؛ این وضع نفت و گاز ما است. بیشترین ذخیره‌ی منابع انرژی ــ که همه‌ی دنیا روشنی خود، گرمای خود، صنعت خود، رونق خود را از انرژی دارد، از نفت و گاز دارد ــ در کشور ما است. علاوه‌ی بر این، معادن طلا و معادن فلزّات کمیاب در سرتاسر این کشور پراکنده است و وجود دارد. سنگ آهن، سنگهای قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی ــ که مادر صنایع محسوب میشوند ــ در کشور وجود دارد؛ این هم یک ظرفیّت بزرگی است.
ظرفیّت دیگر موقعیّت جغرافیایی ما است؛ ما با پانزده کشور همسایه هستیم که اینها رفت‌وآمد دارند. حمل و نقل ترانزیت یکی از فرصتهای بزرگ کشورها است؛ این برای کشور ما هست و در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی میشود. در این همسایه‌های ما، در حدود ۳۷۰ میلیون جمعیّت زندگی میکنند که این مقدار ارتباطات و همسایه‌ها، برای رونق اقتصادی یک کشور یک فرصت بسیار بزرگی است. این علاوه بر بازار داخلی خود ما است؛ یک بازار ۷۵ میلیونی که برای هر اقتصادی، یک چنین بازاری بازار مهمّی است.

یک ظرفیّت دیگری که در کشور وجود دارد، زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری است؛ نرم‌افزاری مثل این سیاستهای اصل ۴۴، سند چشم‌انداز و این کارهایی که در این چند سال انجام گرفته و همچنین زیرساخت‌های گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه و امثال اینها؛ اینها زمینه‌های بسیار خوبی برای پیشرفت اقتصاد کشور است، اینها ظرفیّتهای یک کشور است.

۹. آیا با وجود تحریم‌های اقتصادی می‌توان از ظرفیت‌های کشور استفاده کرد؟
خب، ممکن است کسی بگوید اگر تحریم نبود از این ظرفیّتها میتوانستید خوب استفاده کنید، امّا [چون] تحریم هست نمیتوانید از این ظرفیّتها استفاده کنید؛ این خطا است؛ این حرف، درست نیست. ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانسته‌ایم به نقطه‌های بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ یک مثال آن، تولید علم است؛ یک مثال آن، صنعت و فناوری است؛ در اینها ما تحریم بودیم، الان هم تحریم هستیم. در مورد دانشهای پیشرفته و روز، الان هم درهای مراکز علمی مهم بِروز دنیا به روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی بسته است، امّا درعین‌حال، ما در نانو پیشرفت کردیم، در هسته‌ای پیشرفت کردیم، در سلّولهای بنیادی پیشرفت کردیم، در صنایع دفاعی پیشرفت کردیم، در صنایع پهپاد و موشک، به کوری چشم دشمن، پیشرفت کردیم؛ چرا در اقتصاد نتوانیم پیشرفت کنیم؟! ما که در این سر صحنه‌ها و عرصه‌های گوناگون این همه موّفقیّت به دست آوردیم، در اقتصاد هم اگر عزممان را جزم کنیم و دست به دست هم بدهیم، میتوانیم اقتصاد را شکوفا کنیم. چشممان به دست دشمن نباشد که کِی این تحریم را برمیدارد، کِی فلان نقطه را موافقت میکند؛ به درک! نگاه کنیم ببینیم خودمان چه‌کار میتوانیم بکنیم.

۱۰. اگر تحقّق اقتصاد مقاومتی ممکن است، الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟
اوّلاً مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. تولید ملّی، اساس و حلقه‌ی اساسی پیشرفت اقتصاد است. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. چه‌جوری؟ یک جا که قانون لازم دارد، حمایت قانونی کنند؛ یک جا که حمایت قضائی لازم است، انجام بگیرد؛ یک جا که حمایت اجرایی لازم است، باید تشویق کنند و کارهایی بکنند؛ باید این کارها انجام بگیرد. تولید ملّی باید رونق پیدا کند.
دوّم، صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، آنها هم بایستی به تولید ملّی اهمّیّت بدهند؛ به چه معنا؟ به این معنا که بهره‌وری را افزایش بدهند. بهره‌وری، یعنی از امکاناتی که وجود دارد حدّاکثر استفاده‌ی بهینه بشود؛ کارگر که کار میکند، کار را با دقّت انجام بدهد؛ رحم الله امرء عمل عملاً فأتقنه، این معنای بهره‌وری است؛ از قول پیغمبر نقل شده است: رحمت خدا بر آن کسی است که کاری را که انجام میدهد، محکم انجام بدهد، متقن انجام بدهد. آن کسی که سرمایه‌گذاری میکند، سعی کند حدّاکثر استفاده از آن سرمایه انجام بگیرد؛ یعنی هزینه‌های تولید را کاهش بدهند؛ بعضی از بی‌تدبیری‌ها، بی‌سیاستی‌ها موجب میشود هزینه‌ی تولید برود بالا، بهره‌‌وری سرمایه و کار کم بشود.
سوّم، صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر. ما دیدیم کسانی را که سرمایه‌ای داشتند ــ کم یا زیاد ــ و میتوانستند این را در یک راه‌هایی به کار بیندازند و درآمدهای زیادی کسب کنند، نکردند؛ رفتند سراغ تولید؛ گفتند میخواهیم تولید کشور تقویت بشود؛ این حسنه است، این صدقه است، این جزو بهترین کارها است؛ کسانی که دارای سرمایه هستند ــ چه سرمایه‌های کم، چه سرمایه‌های افزون ــ آن را بیشتر در خدمت تولید کشور بگذارند.
بعدی، مردم در همه‌ی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند. یعنی چه؟ یعنی همین مطلبی که من دو سه سال قبل از این، در همین جا با اصرار فراوان گفتم، یک عدّه‌ای هم از مردم خوشبختانه عمل کردند، امّا همه باید عمل کنند و آن عبارت است از «مصرف تولیدات داخلی». عزیزان من! شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید میکنید به‌جای جنس تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کرده‌اید، هم کارگر ایرانی را وادار کرده‌اید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن کننده‌ی کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روز‌به‌روز افزایش خواهد داد؛ شما وقتی که جنس داخلی مصرف میکنید، ثروت ملّی را افزایش داده‌اید. در گذشته، در دوران طاغوت، ترجیح مصرف خارجی به‌عنوان یک سنّت بود؛ سراغ جنس که میرفتند، [میپرسیدند] داخلی است یا خارجی؟ اگر خارجی بود، بیامروزه جمهوری اسلامی در حوزه‌های اقتصادی خود با مسائل یا مفاهیمی مواجه است که به هیچ عنوان تاکنون چه در عرصه‌ی نظر و در کتاب‌های درسی و چه در عرصه‌ی عمل و تجارب بشری مشابه و مابه‌ازای واقعی نداشته است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلّف به نوآوری و ابتکار و نظریه‌پردازی و الگوسازی در این عرصه‌های جدید اقتصادی است. هر کشوری که عَلم استکبارستیزی را برپا کند نیازمند چنین الگوهایی است. یکی از این مفاهیم، «اقتصاد مقاومتی» است.

 

اگر تمام دانش انباشته و کتاب‌های مرسوم اقتصادی دنیا را مطالعه کنید، نظریه یا تجربه‌ای مدون و مکتوب درباره‌ی اقتصاد مقاومتی نخواهید یافت. در تمام متون و کتاب‌های اقتصاد، هیچ پیشینه‌ای نظری یا عملی از تحریم بانک مرکزی نخواهید دید و از آن‌جا که این امر تاکنون سابقه نداشته، چگونگی واکنش به آن هم امری بدیع است. حتی اگر مطالعاتی هم در این باره صورت گرفته باشد، در طبقه‌بندی‌های محرمانه و امنیتی قرار گرفته و امکان دسترسی به آن برای کارشناسان معمولی وجود ندارد. نتیجه اینکه اقتصاددان انقلاب اسلامی نمی‌تواند از نظریه‌های متداول برای حل مشکل و مسأله‌ی خود بهره بگیرد. لذاست که جنبش نرم‌افزاری و الگوی اسلامی- ایرانی اداره‌ی جامعه، شکل بدیعی به خود می‌گیرد که الهام‌بخش جمیع ملت‌های آزاده خواهد بود.

مطلبی که در این نوشته درآمدی بر آن خواهم داشت، مسأله‌ی اقتصاد مقاومتی است. ابتدا لازم است که یک تبیین و تعریف علمی از اقتصاد مقاومتی ارائه دهیم. اقتصاد مقاومتی را می‌توان چهارگونه تعریف نمود و چهار الگو از آن یا ترکیبی از همه‌ی آنها را در کشور به عنوان پروژه‌هایی ملی پیگیری کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۷ ، ۰۷:۴۹
محمدرضا مرکزی
چهارشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۴۸ ق.ظ

حمایت از کالای ایرانی

حمایت از کالای ایرانی,حمایت از اقتصاد ملی

چند سالی است که در ابتدای سال نو,مقام معظم رهبری با انتخاب شعار سال راهبرد کلان کشور را برای یک سال مشخص می نمایند.شعار امسال ,همچون سال های اخیر بر مبنای اقتصاد مقاومتی بود.انتخابی هوشمندانه که در این برهه حساس از اقتصاد ایران و مشکلات و چالش های پیشروی آن یعنی وجود بیکاری و رکود شدید و.. می تواند نقطه عطفی برای حل آن ها  باشد.

شعار "حمایت از کالای ایرانی " برخلاف شعار سال های گذشته که بیشتر متوجه مسئولین و دست اندرکاران کشور بود ,طبق گفته ی رهبر معظم انقلاب شعار امسال مخاطب همه احاد ملت ایران است,اعم از مردم و دولت و همه افراد باید برای تحقق شعار سال تلاش مضاعف انجام دهند.

به راستی حمایت از کالای ایرانی چه معنا و مفهومی دارد؟

آیا حمایت از کالاهایی که نشان ایرانی ولی اصالت خارجی دارند مثل خودرو مدنظر است؟

 

ابتدا می خواهیم تعریفی جامع و دقیق از کالای ایرانی داشته باشیم تا بدانیم اینکه می گوییم این کالا تولید داخلی است یعنی چه؟

برای مثال کارخانه فلان برند خارجی که در داخل کشور است و کارگران ایرانی در آن مشغول هستند آیا می شود گفت که تولیدات این کارخانه, داخلی است؟

یا اینکه بخش زیادی از قطعات یک کالا از خارج وارد می شود و در داخل مونتاژ می شود آیا می شود گفت که این نیز یک کالای داخلی است؟

برای پاسخ دادن به این سئوال باید توجه داشت که تولید یک کالا سطح های مختلفی دارد: سطح اول ,سطح طراحی است

سطح دوم قطعات است به این معنا که داخلی هستند یا خارجی

و سطح آخر ,سطح تولید یا همان مونتاژ است.

همانطور که پر واضح است امروزه بزرگترین کمپانی های دنیا هم تمام مراحل تولید را خود به تنهایی  انجام نمی دهند.

بنابراین نباید کالای ایرانی را منحصر به کالایی کنیم که تمام مراحل آن اعم از طراحی تا تولیدش در داخل صورت می گیرد.

حمایت از کالای ایرانی با اهداف مختلفی انجام می گیرد:

1.اشتغال :اگر هدف حمایت از تولید داخلی اشتغال باشد , معیار اصلی این است که چه میزان از کالا در داخل تولید می شود. بر اساس این هدف هر چقدر که کالا و قطعاتش بیشتر در کشور تولید شود به اشتغال کمک بیشتری می کند

2.رشد اقتصادی : اگر هدف حمایت از کالای داخلی کمک به رشد اقتصادی کشور باشد , آن گاه ارزش افزوده آن معیار اصلی اولویت حمایت است.

3.خود کفایی: اگر هدف حمایت از تولید داخلی خودکفایی باشد ,معیار اصلی این خواهد بود که کالایی را که تولید می کنیم بدون نیاز به شرکت های خارجی باشد.

4.عزت ملی : برای افزایش عزت ملی  اصل،ارتقاء سطح کیفی و کمی کالاهای ایرانی در حد رقابت جهانی است.

حال وظیفه ما در قبال حمایت از کالای ایرانی چیست؟     می توان با حمایت از کالاهای ایرانی که اهداف چهارگانه یا حداقل یکی از آنها را محقق می سازند,در راستای رشد و توسعه هر چه بیشتر اقتصاد ملی قدم برداشت.

نکته اخر اینکه:باید بدانیم هیچ یک از کالاهای خارجی که درحال حاضردر  تراز جهانی هستند یک شبه متولد نشده اند و راه پر پیچ و خمی را سپری کرده اند و هیچ کدام از اقتصاد های پویای دنیا با اقتصاد آزاد به پیشرفت نرسیده اند,اگر کره جنوبی یا المان امروزه به اقتصادهای پویا و توسعه پایدار دست یافته اند,ماحصل حمایت مردم از کالای  داخلی بوده است...

نویسنده:علی عسگری و محمدرضا مرکزی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۷ ، ۱۱:۴۸
محمدرضا مرکزی
دوشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۳۵ ب.ظ

اتاق جنگ اقتصادی ما کجاست؟

در قرن21/به لطف پیشرفت های اقتصادی و ظهور اقتصادهای نوظهوری مثل چین/جنگ و نزاع بین قدرت های جهانی دیگر جنگ نظامی نیست.البته باید به این نکته توجه داشت که قدرت نظامی همچنان باعث باعث ایجاد بازدارنگی برای جنگ بین کشورها میشود.اگر جنگ های نیابتی در خاورمیانه را کنار بگذاریم تقریبا جنگ نظامی خاصی در دوره معاصر رخ نداده است در حالیکه موارد بسیاری از جنگ های اقتصادی را میتوان برشمرد از تحریم های متقابل روسیه و کشور های غربی برسر موضوع اوکراین و شبه جزیره کریمه تا جنگ اقتصادی بین امریکا و چین درمورد فولاد/
در تقابل ایران و آمریکا هم با وجود اینکه طرف مقابل همچنان دم از گزینه نظامی علیه کشورمان می زند ولی به خوبی میداند که در صورت اقدام علیه ایران با واکنش متقابل و متناسب رو برو خواهد شد. رهبرمعظم  انقلاب، اولین بار، یازده سال پیش (سال ۸۶)، عبارت «جنگ اقتصادی» را مطرح کردند. ایشان در ابتدای آن سال با اشاره به برنامه‌های دشمن برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی‌ایران عنوان کردند: «من برنامه‌های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه میکنم: اول، جنگ روانی؛ دوم، جنگ اقتصادی و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی.»سپس چهار سال بعد، در سال ۱۳۹۰ نیز دراین‌باره چنین فرمودند: «همه‌ی شواهد نشان‌دهنده‌ی این است که دشمن امروز بر روی چند نقطه، تکیه‌ی اساسی دارد. از واضح‌ترین‌هایش انسان شروع کند، یکی مسئله‌ی اقتصاد است... به زانو درآوردن کشور از لحاظ اقتصاد، عقب راندن و پس راندن کشور در زمینه‌ی اقتصاد که منتهی بشود به فلج پایه‌های اقتصادی.» دو سال بعد از آن نیز، «سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی» را با هدف جلوگیری از حملات اقتصادی دشمن، به دستگاه‌های دولتی و حکومتی ابلاغ فرمودند. بعدتر، پیشنهاد تأسیس ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی دردولت، به‌منظور اجرایی شدن سازوکارهای آن را نیز مطرح نمودند.                                                                             اتاق عملیات جنگ اقتصادی آمریکا؟
دراین بین، آمریکایی‌ها برای آنکه بتوانند در «جنگ اقتصادی» دست برتر را به همراه داشته و سازوکارهای اجرایی آن را پیاده کنند، نیاز به یک "اتاق عملیات جنگ اقتصادی" داشتند. این اتاق جنگ از سه نهاد مهم تشکیل شده است. اولین نهاد که مهم‌ترین آن هست و نقش فرماندهی در جنگ اقتصادی را ایفا می‌کند، "وزارت خزانه‌داری آمریکا" است. مأموریت اصلی این بخش، شکل‌دهی ساختار تحریم‌های بانکی و غیربانکی، حفظ ساختار مذکور، اعمال تحریم‌های اقتصادی و در نهایت تنبیه افراد و نهادهایی است که از این تحریم‌ها تخلف می‌کنند. هدف اصلی وزارت خزانه‌داری، ایجاد فضای ناامن اقتصادی برای افراد و نهادهای هدف است. همان‌طور که دیوید کوهن (یکی از مؤثرترین چهره‌های وزارت‌ خزانه‌داری در زمان اوباما که معمار اصلی تحریم‌های ایران است) گفته است: "ما فضا را برای بازیگران نامشروع (دولت‌ها، تروریست‌ها یا مجرمان) بسیار سخت کرده‌ایم که خودشان را در اقتصاد مشروع پنهان کنند. این دلیلی است که شفافیت مالی (ساخت، حفاظت و تقویت آن) هسته‌ی اصلی مأموریت وزارت خزانه‌داری است."

نهاد مهم دیگر در اتاق فرماندهی جنگ اقتصادی، "وزارت خارجه‌ی آمریکا" است. مأموریت اصلی این نهاد همراه کردن بازیگران مهم خارجی در اعمال تحریم‌ها علیه ایران است. مسئولان وزارت خزانه‌داری از اصطلاح "دیپلماسی مالی" برای تبیین این وضعیت استفاده کردند؛ چراکه بخشی از اقدامات وزارت خزانه‌داری و وزارت خارجه‌ی آمریکا سفر به کشورهای مختلف طرف تجاری ایران و توجیه آن‌ها برای همراه شدن در اعمال تحریم‌ها بوده و هست. برای مشخص شدن ابعاد این موضوع، خوب است به گزارش بازوی نظارتی کنگره‌ی آمریکا اشاره کرد. این گزارش که در سال ۲۰۱۳ تهیه شده است، بیان می‌کند که وزارت خزانه‌داری با همکاری وزارت خارجه‌ی آمریکا در مدت دو سال، ۱۴۵ مؤسسه‌ی مالی را در شصت کشور جهان درباره‌ی تحریم ایران توجیه کردند و به‌طور ویژه به کشورهایی مانند امارات متحده‌ی عربی، که نقش مهمی‌ در تعاملات اقتصادی ایران دارد، سفر کرده و نظام مالی آن را برای اجرای تحریم‌ها توجیه کرده است. نهاد دیگر درگیر جنگ اقتصادی علیه ایران، سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) است. این نهاد تمرکز اصلی‌اش بر کشف روش‌های پیچیده‌ی دور زدن تحریم است. اطلاعاتی که از طرق جاسوسی و امنیتی به دست می‌آید، در اختیار وزارت خزانه‌داری قرار می‌گیرد تا توسط آن بررسی شود و برخوردهای لازم صورت گیرد.
 
 اتاق عملیات جنگ اقتصادی ما کجاست؟
اما متأسفانه با همه‌ی توصیه‌هایی که رهبرانقلاب در این زمینه داشتند، و با همه‌ی اقداماتی که اتاق جنگ آمریکا علیه ایران انجام داد، آرایش اقتصادی کشور تغییر خاصی نسبت‌به گذشته نکرد. انتظار این بود که با توجه به جنگ اقتصادی، اقدامات مهمی‌ در راستای کاهش وابستگی به نظام اقتصادی جهان در ایران صورت گیرد که این مهم صورت نپذیرفت. حتی اقدامات پدافندی مانند کاهش استفاده از شبکة سوئیفت، یا پیگیری پیمان‌های پولی دوجانبه است که می‌تواند تا حد بسیار زیادی ضربه‌پذیری نظام بانکی ایران را نسبت‌به تحریم‌ها کاهش دهد صورت نپذیرفت.
با توضیحات فوق، واضح است که قطعا اگر اتاق جنگ اقتصادی ما وزارت اقتصاد یا بانک مرکزی نباشده.ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی است که فرمانده آن را معاون اول رئیس جمهور/اقای دکتر اسحاق جهانگیری بر عهده دارد.حال اینکه چرا ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی کارنامه قابل قبولی در زمینه ندارد؟ باید مورد بررسی قرار داد تا مشخص شود مشکل از کجا است.ایا عزم جدی وجود ندارد یا عده ای درون کشور قصد سنگ اندازی دارند؟جنگ اقتصادی، یک واقعیت انکارنشدنی است و دشمن در حال طراحی و اجرای برنامه‌های مستمر برای افزایش فشار اقتصادی علیه ایران است تا بتواند مسائل باقی‌مانده‌ی خودش را با ایران حل کند. بنابراین در جنگ اقتصادی باید متناسب با جنگ، آرایش اقتصاد را شکل‌ داد. باید همه‌ی مسئولین و نخبگان کشور به این باور برسند که ریشه‌ی اصلی آسیب‌پذیری ما در جنگ اقتصادی، ‌ درونی است و تنها با تکیه به درون مرتفع می‌شود. کشوری که استعداد ساخت تجهیزات پیشرفته و بسیار پیچیده‌ی نظامی‌و هسته‌ای دارد، به‌راحتی می‌تواند مشکلات اقتصادی را حل کند. تنها نیاز به اراده و تمرکز بر ظرفیت‌های داخلی است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۷ ، ۱۴:۳۵
محمدرضا مرکزی